صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گذری بر روزگار گذشته معادن خراسان که سبب رواج و رونق مشاغل مختلفی در مشهد شد

  • کد خبر: ۷۲۶۹۵
  • ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۴:۵۷
مسگری، آهنگری، قالی بافی و بسیاری از این دست تنها گوشه‌ای از رونق مشهد قدیم است که در اسناد و مکتوبات گذشته ماندگار شده‌اند. جواهرتراشی یکی از این صنایع قدیمی است که به لطف وجود معادن فیروزه در خراسان به وجود آمده است وسیاحان بسیاری نیز از آن یاد کرده‌اند.

هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ رونق اقتصادی ایران در عصر صفوی روی خاکراهه‌های جاده ابریشم، امتداد پیدا می‌کرده و ابریشم ایران را به سرحدات سوریه و دیگر بلاد جهان می‌برده است. «آدام اولئاریوس» در سفرنامه اش می‌نویسد: «پنبه در همه ایالات ایران کشت می‌شود و بوته‌های آن به ۳۰ تا ۴۰ سانتی متر می‌رسد. این گیاه مهم همچنین قسمت عمده‌ای از نیروی انسانی در ایالات مختلف به ویژه خراسان را به خود مشغول کرده و درآمدزایی زیادی دارد. خراسان همچنین عوارض و عایدات زیادی را هم به دلیل عبور و صدور ابریشم و پنبه از جاده ابریشم که در گذر آن قرار دارد، دریافت می‌کند.»

 

گوشت و پوست دام از دیگر محصولات تجاری خراسانِ عصر صفوی بوده است. از همین رو یکی از مشاغل و صنایع باب در مشهد این زمان و پس از آن «پوستین دوزی» است. این محصولات بعد‌ها جای خود را به صنایع دیگری از جمله سنگ تراشی، آهنگری و فیروزه تراشی می‌دهد.

 

این جهانگرد رونق این صنایع را مدیون معادن بسیار در خراسان می‌داند و می‌نویسد: «آنچه از معادن ایران کشف و به بهره برداری رسیده، زیاده ترش در خراسان است.» در ادامه به روزگار از سرگذشته معادن خراسان که سبب رونق صنایع بسیاری در این خطه شده است و بازار‌های مشهد رنگ و روی آباد خود را ازآن وام گرفته‌اند.


معدن فیروزه و رونق صنعت جواهرسازی

در تاریخ ایران از دوره صفویه تا قاجار، از حمد ا... مستوفی و ابن بطوطه تا شاردن فرنگی، هر جا سخن از مشهد آمده، توصیف بازار‌های پر رونق آن که محل نشست و برخاست صنعت گران بی شماری بوده، در صدر نوشته‌ها آمده است؛ مسگری، آهنگری، قالی بافی و بسیاری از این دست تنها گوشه‌ای از رونق مشهد قدیم است که در اسناد و مکتوبات گذشته ماندگار شده‌اند. جواهرتراشی یکی از این صنایع قدیمی است که به لطف وجود معادن فیروزه در خراسان به وجود آمده است وسیاحان بسیاری نیز از آن یاد کرده‌اند. «تارونیه» استخراج این سنگ قیمتی را در سه، چهارمنزلی مشهد و از کوهی به نام «فیروزه کوه» گفته است.

 

او همچنین این سنگ را بر دو نوع می‌داند. یکی از «معدن کهنه» و دیگری از «معدن نو» که فیروزه‌های معدن نو به خوش آب و رنگی و درخشندگی فیروزه‌های معدن کهنه نیست. به همین دلیل فیروزه‌های معدن کهنه، گران‌تر است و توسط شاه خریداری و فیروزه معدن کهنه، سرمایه عوام می‌شود. «کارری» هم که در عصر شاه سلیمان صفوی به ایران آمده، از «مس» و «سرب» و «آهن» به عنوان دیگر معادن بزرگ خراسان نام‌ می‌برند که صنایعی، چون آهنگری و مسگری را رنگ و نقش می‌داده‌اند.


معدن نیترات و رواج صنعت باروت سازی

پس از صفویان، جهان‌گشایی نادر افشار سبب افزوده شدن صنایع جدیدتری به فهرست صنعت‌گران مشهد می‌شود. ساخت باروت، از جمله آن‌هاست که گویا در مشهد عصر نادری رایج بوده است. این موضوع که به ندرت به آن اشاره شده را «پولاک» سیاهه کرده و توضیح داده است: «از تولیدات صنعتی و معدنی ایران که جنبه نظامی و استراتژیک هم دارد، باروت است. برای تهیه آن هم از معادن مشهد، «نیترات» و از بادکوبه «سولفور» می‌آورند و سپس این دو را با زغال بید محلی ترکیب کرده و محصول نهایی را آماده می‌کنند.»


ناصرالدین شاه و معدن طلای شاندیز

برابر اسناد تاریخی، رونق صنعت در مشهدِعصر قاجار‌ها ستاره به خاموشی گراییده است که دیگرطرفداران سابق را ندارد. «پولاک» در سطر‌هایی می‌گوید: «از معادن غنی و سرشار خراسان که آهن، مس و سرب است، مقدار ناچیزی استخراج می‌شود و آن هم در اثر دستبرد‌ها و شبیخون‌های ترکمانان اغلب معوق و متوقف می‌گردند.» با این همه در «سفرنامه دوم خراسان» که مجموعه خاطرات «ناصرالدین شاه قاجار» است، از وجود چندمعادن خاص در اطراف مشهد سخن  گفته شده است.

 

سلطان صاحبقران در این خاطره گویی ها، آدرس معدن نقره‌ای در اطراف طرقبه را می‌دهد که گویا سال‌های گذشته توسط «هویل» نامی کنده شده است، اما هیچ کدام مانند معدن طلای شاندیز و معادن سنگ کوارس (کوارتز) در یک فرسخی طرقبه (مایان) توجه او را جلب نمی‌کند. اسناد تاریخی می‌گویند، کمبود بودجه دولتی و نبود هزینه سفر‌های فرنگ، ناصر قجر را در این دوران به یک کاشف بزرگ طلا تبدیل می‌کند که برای رسیدن به گوهر زر حاضر بوده، تمام بلاد ایران را نیز شخم بزند. استخراج طلا از معادن خمسه زنجان نمونه‌ای از این طمع است. ماجرا از این قرار است که روزی به شاه خبر می‌رسد، پیرمردی به نام مشهدی یاری دو سنگ طلا یافته، شاه آن چنان شاد می‌شود که دستور می‌دهد او را به حضور بیاورند.

 

ساعتی بعد پیرمرد بیچاره با آستین‌تر بر چشم می‌گوید که سنگ‌ها را هنگام خیش زدن بر زمین یافته، اما به خرج همایونی نمی‌رود و دستور کاوش طلا را صادر می‌کند. در ادامه کار به جایی می‌رسد که درباریان کوه آهنی در کاوند را به خیال خام یافتن طلا مثل دارکوب بر درخت نشسته، سوراخ سوراخ می‌کنند. شبیه این ماجرا را شاندیز مشهد هم تجربه می‌کند. روایت این داستان به سال ۱۲۹۵ قمری باز می‌گردد؛ ناصرتاجدار در راهِ بازگشت از سفر دوم خود به فرنگ است که در میانه راه انزلی به تهران دو تلگراف پیاپی دریافت می‌کند. در این نامه‌ها امینِ معادن به مخبرالدوله خبر می‌دهد که در کوهی نزدیکی شاندیز طلا پیدا کرده اند.

 

متن نخست این تلگراف چنین است: «از طهران به رشت، خدمت جناب آقای آجودان مخصوص: قدری تأخیر در جواب به علت این است که طفلی دارم به شدت ناخوش است، مشغول کار او هستم. ماحصل تلگراف‌های امین معادن این است که در کوه شاندیز، شش فرسخی مشهد دو معدن کوارس [کوارتز]طلادار به فاصله هزار ذرع پیدا کرده، دادم او یک چارک از آن سنگ‌ها به دامغان نزد حاجی علی اکبر آورده که در میان آن سنگ‌ها ذرات طلا دارد و قدری از آن‌ها را به توسط چاپار روانه دارالخلافه کرده است. امروز چاپار وارد می‌شود و خودش در دامغان منتظر حکم و فرمایش است. معلوم است هرطور مقرر شود اطاعت خواهد کرد.» و این می‌شود آغاز یک شخم زنی دیگر...


کلنل استوارت هم که در این روزگار وارد خاک خراسان شده، در مشروح سیاحت نامه خود درباره معادن طلای خراسان و مشهد می‌نویسد: «در قسمت جنوبی سمنان در محلی موسوم به «کوه ریز» معادن طلا وجود دارد و در زمان قدیم سنگ طلا از آن استخراج می‌کرده اند، ولی اکنون بایر و بی استفاده افتاده است. در نواحی شاهرود هم معادن بسیار است.

 

در راه سفرم به رشت، وقتی با «سرهنگ سلیمان خان» که یک مهندس ایرانی است، ملاقات کردم، متوجه شدم از سوی شهریار ایران مامور تحقیق درباره معادن شده و آن طور که می‌گفت به نتایج خوبی نرسیده است، اما من این معادن را خوب می‌شناسم و می‌دانم که در گذشته کارگرانی در آن کار می‌کرده اند. معادن زنجان و معادن نزدیک شهر مشهد هم دارای طلای فراوانند، اما من گمان نمی‌کنم ایرانی‌ها بتوانند از آن استفاده کنند.» ناگفته نماند که شاهان قاجار به ویژه ناصرالدین شاه آگاهی نسبی درباره این معادن داشته اند، اما به دلایل گوناگون از جمله رواج زندگی کشاورزی چندان بهایی به آن‌ها نمی‌داده و در قبال دریافت وجوه اندک به تجار و مستشاران غربی واگذارشان می‌کرده اند.


صنعت چینی سازی مشهد

در این میانه، اما صنایع مشهد دوره قاجار کم نیستند، اما گویا «چینی‌سازی» یکی از صنایع مهم و پر طرفدار آن بوده است. برابر گواهی اسناد، در قرن هفدهم میلادی چینی سازی ایران در اوج شکوفایی قرار داشته و ظروف چینی ایرانی چنان با کیفیت بوده که به هندوستان، ترکستان و افغانستان صادر می‌شده است. همچنین بازرگانان هلندی هم این محصول را با خود به اروپا می‌برده و در آنجا به فروش می‌رسانده اند.

 

همچنین «سلطان محمدمیرزا قاجار» در سفرنامه «سیف‌الدوله» معروف به «سفرنامه مکه» می‌نویسد: «در کوه‌های مشهد سنگ مرقشیشای ذهبی و فضی هر دو هست و مرقشیشای همان سولفور طبیعی سفید رنگ آهن است. همچنین در دامنه و زمین‌های سیل‌شسته آن یاقوت ریزه پیدا می‌شود. در شش ساعتی مشهد معدن مرمر بسیار خوبی وجود دارد. سنگ سیاه نرمی نیز در نزدیکی مشهد هست که از آن دیگ و اسباب‌های دیگر می‌سازند و این قسم سنگ در جا‌های دیگر دیده نمی‌شود.»


صنعت سنگ تراشی و هرکاره سازی

دکترعلی شریعتی در کتاب «راهنمای خراسان» هم معادن مشهد را کرومیت، آهن، فیروزه، مس و سرب، منیزیت و نمک معرفی می‌کند و هنگامی که می‌خواهد از صنعت بگوید، ابتدای به سنگ «پازر» اشاره کرده و می‌نویسد: «در کوه‌های فروند و عباس آباد (منتهی الیه غربی خراسان) سنگی وجود دارد که سبزرنگ است و از آن سرمه دان، تسبیح، ماهی تسبیحی، چوب سیگار، پیپ و اشیای زینتی می‌سازند. این سنگ پس از آنکه مدتی در روغن کرچک می‌ماند، شفافیت بسیار می‌یابد و به اصطلاح «نخ نما» می‌شود.

 

صنعت «دیزی سنگی» یا «هرکاره سازی» دومین صنعت مهم مشهد به گفته شریعتی است که درباره آن می‌گوید: «در کوه‌های جنوبی خراسان کوهی است به نام «خلج» که سنگ نرم و خاکستری رنگی دارد و به خاطر نرمی در سنگ تراشی بسیار استفاده می‌شود.

 

مشهدی‌ها قرن هاست از این سنگ در ساخت ظروف آشپزخانه و انواع دیزی بهره می‌برند و به تازگی برخی هنرمندان از آن مجسمه‌های زینتی، میز، روکش میز و بشقاب و ظروف مختلف می‌سازند. مردم معتقدند که امام رضا (ع) در هنگام ورود به توس، در خلج منزل کرده و برای استراحت به این کوه تکیه زده است، به همین دلیل هم امروز غذا و به ویژه آبگوشتی که در هرکاره‌های سنگی ساخته می‌شود، بسیار خوشمزه است. او در ادامه از «قالی بافی»، «کاشی کاری» و «فیروزه تراشی» به عنوان دیگر صنایع مهم مشهد نام می‌برد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.