صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مخاطب فرهنگ دفاع مقدس را محدود نکنیم

  • کد خبر: ۸۲۲۱۵
  • ۰۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۶
علیرضا حیدری - روزنامه نگار

اگر خاطرتان باشد، قبل از روزگار کرونا که آیین‌های رونمایی کتاب‌هایی با موضوع دفاع مقدس به ویژه کتاب‌های خاطرات برگزار می‌شد، معمولا مهمانان جمعی از اهالی دفاع مقدس بودند که با مرور خاطرات و نقد و تشویق و احتمالا انتقادی، جلسه‌ای را به سرانجام می‌رساندند.

به یاد دارم در یکی از این جلسه‌ها چنان مباحث و خاطره‌هایی ناب و دست اول نقل شد که حتی برای آن جمع جالب بود و شنیدنی. در همان مجلس نکته‌ای را یادآوری کردم؛ گفتم به راستی چرا این آیین‌های رونمایی باید در یک جمع خودمانی و بین اهالی دفاع مقدس و خانواده‌های شهدا و ایثارگران برگزار شود. شنیدن این مطالب و خاطره‌ها هرچند تازه و ناب، کمابیش برای چنان مخاطبانی ناآشنا نبوده است و نیست.

درواقع، پرسش‎های اساسی‌تر این است که «این همه کتاب در حوزه دفاع مقدس به ویژه کتاب‌هایی که در حوزه ادبیات داستانی چاپ می‌شود، برای چه مخاطبی است؟» و «آیا هدف اصلی از نگارش و انتشار این آثار، انتقال مفاهیم و فرهنگ دفاع مقدس به نسل‌های بعد و ماندگاری این فرهنگ نیست؟». اگر چنین است -که بی گمان جز این نیست- چرا این گونه آیین‌ها و مراسم، نباید در دبیرستان‌ها و محله‌ها و بوستان‌ها و مناطق بالای شهر و در بین توده مردم و گاه بی توجه به فرهنگ دفاع مقدس برگزار شود؟

مردم کوچه و بازار و جوان امروز با هر گرایش فکری و عقیده و ظاهر و پوشش باید مخاطب این خاطرات باشند؛ مخاطبی متفاوت از آنچه تاکنون دنبال آن بوده ایم. تردیدی نیست که مخاطب آشنا به دفاع مقدس، برای یادآوری آن دوران پرشکوه نیاز دارد هرازگاهی در چنین مجالسی باشد تا مبادا در گیرودار زندگی این دوران را از یاد ببرد؛ اما جوانان امروز و نسل‌های پس از جنگ، مخاطبان واقعی و اصلی این خاطرات هستند.

تا زمانی که فرهنگ دفاع مقدس، البته با زبان روز و شیوه‌های هنری و زنده، از دایره مخاطبان همیشگی فراتر نرود، نمی‌توان انتظار داشت در عمق جامعه ریشه بدواند. باید بپذیریم که جنگ همه را درگیر کرد؛ همه شهر‌ها و همه مردم و همه گروه‌های سنی را. بنابراین، فرهنگ برجای مانده از آن هم متعلق به همه مردم است. طیف بندی کردن و محدود کردن مخاطبان، ظلم به آن دستاورد‌های هشت ساله است. بسیاری از مردم با خواندن و شنیدن خاطرات جنگ، با آن انس می‌گیرند.

خطایی بزرگ‌تر از این نیست که این میراث عظیم فرهنگی را روزبه روز و سال به سال به طبقه و طیفی خاص متعلق بدانیم و دیگر مردم را از آن محروم کنیم. دفاع از وطن و کیان و دین در سرشت جامعه ایرانی نهفته است و دستاورد‌های آن را غنیمت می‌داند. «حماسه» با جان و جهان این مردم در پیوند است و بی گمان ارزش‌های ماندگار جنگ هشت ساله نیز میراث میهنی و فرهنگی و دینی او به شمار می‌رود.

خوشبختانه داستان‌ها و رمان‌ها و خاطره نویسی‌های خوبی دراختیار داریم. دستمان خالی نیست. برخی از این آثار به قدری خوب و استاندارد هستند که به زبان‌های دیگری هم ترجمه شده اند و اقبال خوبی در میان خوانندگان دیگر کشور‌ها داشته است. تا مرداد سال گذشته بیش از ۱۶۰ کتاب دفاع مقدسی به ۷ زبان ازجمله انگلیسی ترجمه شده است؛ به ویژه خاطره نویسی که به دلیل ویژگی‌های بومی، خوانندگان خوبی را جذب خواهد کرد.

البته بهتر آن است چرخه ترجمه به گونه‌ای پیش برود که این کار را مترجم غیرایرانی انجام دهد که نمونه‌هایی هم داشته ایم، ولی کم است؛ همانند ترجمه آثار احمد دهقان توسط کارولین‌کراسکری، مترجم آمریکایی و ترجمه انگلیسی «دا» و «پایی که جا ماند» از پال اسپراگمن.

به هرروی، یکی از راه‌های حفظ فرهنگ دفاع مقدس، گسترش آن در شعاعی وسیع‌تر از آن دایره‌ای است که تاکنون داشته ایم؛ مخاطب عام ایرانی و حتی خارجی.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.