بازار سهام ایران این روزها حال خوشی ندارد و بدیهی است که سهام داران از افت ارزش سهامشان گلایهمند باشند. به راستی در پشت صحنه بورس چه میگذرد و آیا دخالت دولت میتواند به سبزشدن بازار و تقویت ارزش سهام منجر شود؟
تجربه بالاوپایین شدن ارزش سهام در ماههای پایانی دولت پیشین و ماههای نخست دولت کنونی نشان داد که دخالت دولتها و سیاسی شدن شاخص بازار سهام هرگز به نفع بازار سهام و سهام داران تمام نمیشود. با این پیش فرض، این پرسش مطرح میشود که آیا دولت باید دست روی دست بگذارد و بازار هم به حال خود رها شود؟
واقعیت این است که نبض بازار سهام مانند همه بازارها بر اساس معادله عرضه و تقاضا و رفتار بازیگران آن سالم تر، شفافتر و دقیقتر میزند و هرگونه مداخله دولتها فقط به اختلال منجر میشود. از این رو وقتی دخالت مستقیم یا غیرمستقیم دولت در متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام تشدید شود، بازار به تدریج از ماهیت خود که همانا شفافیت و نقدشوندگی و همچنین واقعی شدن عرضه و تقاضاست، فاصله میگیرد و اعتماد بازیگران بازار هم درنتیجه این وضعیت به سیاست گذاران و دولتها تضعیف میشود.
به همین دلیل هم مداخله دولت پیشین برای بالابردن بی قواره شاخص کل با هدف فروش سهام خود قابل دفاع نیست و هم اینکه نوع سیاست گذاری پولی و مالی ماههای نخست دولت کنونی، ممکن است آسیبها به شاخص اعتماد سهام داران را بیشتر سازد.
در چنین وضعیتی سهام داران درباره نوع سیاست گذاری بانک مرکزی ازجمله بالابردن نرخ بهره بین بانکی انتقاد میکنند و از اینکه دولت بخشی از کسری بودجه اش را به گونهای تأمین میکند که نتیجه آن تخلیه نقدینگی از بازار سهام و تضعیف نقدشوندگی بازار باشد، در ابهام قرار میگیرند.
لازمه یک بازار سهام شفاف این است که دولتها از مداخله به شیوههای گوناگون ازجمله تشویق به حضور هیجانی مردم در بازار، دستکاری در قیمت کالاها با هدف تنظیم بازار و همچنین سیاستهایی که باعث تضعیف ثبات اقتصادی میشود، دست بردارند و اجازه دهند که بازار سهام به مسیر تعادل و ثبات برگردد.
در چنین وضعیتی دادوستد سهام پیش از اینکه متأثر از انتظارات تورمی یا دست بردن در شاخص نرخ بهره بین بانکی یا دخالت در قیمت گذاری کالاها شکل بگیرد، بر اساس مؤلفههایی مانند بازده واقعی شرکتها و همچنین چشم انداز سودآوری آنها در آینده شکل خواهد گرفت.
دولتهای بی پول ممکن است برای جبران هزینه هایشان بخواهند به دخالت در بازار روی آورند، اما نتیجه مطلوبی در بلندمدت حاصل نخواهد شد و اگر دولت با کسری بودجه شدید روبه رو است، راه آن اصلاح ساختارها به ویژه اصلاح بودجه کشور است، نه استقراض از بانک مرکزی یا افراط در استفاده از ابزارهایی که نتیجه آن به زعم برخی باعث ریزش ارزش بازار سهام شود.
مطالبه مردم از دولت و بانک مرکزی کاهش نرخ تورم و احیای اقتصاد است و در این صورت پشت صحنه و چشم انداز آینده بازار سهام روشنتر خواهد شد و بورس ماهیت واقعی اش را پیدا میکند که درنهایت به نفع سهام داران و کاهش هزینه برای دولت خواهد بود.