صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به دلایل طلاق در سال های پرخطر ازدواج | پایان زندگی در آغاز آشنایی

  • کد خبر: ۹۰۰۶۹
  • ۰۹ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۶
توجه به فرایند به نسبت طولانی برای متارکه زوج‌ها و مشاوره‌های اجباری‌ای که باید متقاضیان طلاق ببینند، می‌توان از آمار یادشده این طور نتیجه گرفت که ریشه اختلافات منجر به طلاق را باید در دوران عقد و فرایند ناقص آشنایی دختر و پسر جست و جو کرد.

فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ هیچ چیز شبیه روز‌های اول آشنایی نیست؛ روز‌هایی که دلشان غنج می‌رفت برای دونفره‌های عاشقانه، برای زل زدن توی چشم‌های همدیگر، کادو دادن‌های بامناسبت و بی مناسبت، برای دوستت دارم‌هایی که با هر بار گفتن و شنیدنش، ضربان قلبشان بالا می‌رفت. قرارشان این نبود. قول داده بودند به پای هم پیر شوند، اما هنوز به دو سالگی آشنایی شان نرسیده، عزم خداحافظی کرده اند؛ با خشم، نفرت، درماندگی و حس‌هایی که تلخی اش شبیه هیچ چیز نیست.

سال‌های پر خطر

ظاهر ساده و خشک آمار‌های طلاق در خراسان رضوی، واقعیت‌هایی را می‌گوید که ابعاد اندوه باری دارد، مثلا رتبه نخست خراسان رضوی و سهم ده و نیم درصدی اش از کل طلاق‌های کشور در سال ۹۹. از دیگر تلخی‌های واقعیت طلاق در استان، نقطه اوج نموداری است که می‌بینید و روایت زندگی‌های ناکام و ناتمام را می‌گوید، آن هم در ماه‌هایی که باید شیرینی و خاطرات خوشش، سرمایه یک عمر زندگی زوج‌ها باشد.

جزئیاتی که اخیرا ثبت احوال خراسان رضوی از وضعیت طلاق‌های استان منتشر کرده است می‌گوید شرایط طوری بوده است که بالغ بر ۱۴ درصد از زوج‌ها استان پیش از دوسالگی عقدشان، در حالی که هنوز زندگی مشترک را تشکیل نداده یا تازه آن را شروع کرده بودند، رسما از هم طلاق گرفته اند.

با توجه به فرایند به نسبت طولانی برای متارکه زوج‌ها و مشاوره‌های اجباری‌ای که باید متقاضیان طلاق ببینند، می‌توان از آمار یادشده این طور نتیجه گرفت که ریشه اختلافات منجر به طلاق را باید در دوران عقد و فرایند ناقص آشنایی دختر و پسر جست و جو کرد؛ همین طور در آموزش‌هایی که اگر بهنگام داده می‌شد، وضعیت نمودار اینچنین نبود.

آنچه باعث می‌شود به تفسیرمان از داده‌های یادشده مطمئن‌تر شویم، آماری است که شهریور امسال از سوی رئیس دبیرخانه رصد آسیب‌های اجتماعی و معلولیت‌های سازمان بهزیستی کشور اعلام شد. فاطمه رضوان مدنی با استناد به داده‌های سامانه «تصمیم»، سه دلیل اصلی طلاق طی سال ۹۹ را به ترتیب کمبود مهارت‌های سازگارانه، نداشتن مسئولیت پذیری و بی توجهی بیان کرد؛ مسائلی که از فقر آموزش‌های تربیتی ناشی می‌شود و می‌شد با آموزش‌های پیش از ازدواج تا حد زیادی از بروز آن‌ها با هزینه‌های مالی و روانی چشمگیر جلوگیری کرد.

شروع هیجانی و بی مهارت

این دیدگاه در میان کارشناسان مختلف، موافق کم ندارد. مثلا علیرضا امیدواریان، مدیر بنیاد خانواده، که شرایط ایران و کشور‌های دیگر مثل استرالیا را مقایسه کرده و گفته است: در این کشور‌ها جوانان برای ازدواج باید گواهینامه ازدواج داشته باشند. باید در کلاس‌های آموزشی شرکت کنند و پس از گرفتن گواهینامه می‌توانند تشکیل خانواده دهند، اما در ایران آموزش کافی برای ازدواج جوانان ارائه نمی‌شود و عمده طلاق‌ها در سال‌های نخست زندگی ناشی از شروع هیجانی یا بدون مهارت زندگی مشترک است.

این روان شناس و کارشناس خانواده افزایش آمار طلاق را به نبود مهارت‌های ارتباطی، جنسی و ... نسبت داده است؛ مهارت‌هایی که به نظر می‌رسد هنوز هم برای آموزش آن به جوانان، نوعی مقاومت پنهان وجود دارد.
او با بیان اینکه در کشور ما متولی خاصی برای ارائه آموزش‌های لازم در این زمینه وجود ندارد، پیشنهاد تشکیل ساختاری متمرکز مثل وزارت خانواده را داده است. این پیشنهاد که به صورت کلان‌تر و تحت عنوان وزارت امور اجتماعی، خانواده و جوانان، از سوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز مطرح و مهر امسال از سوی هیئت رئیسه مجلس اعلام وصول شده است موافقان، منتقدان و مخالفانی دارد و با توجه به پیشینه طولانی این مباحث، فعلا نمی‌توان روی نتیجه آن حساب باز کرد.

از فانتزی‌های ذهنی تا واقعیت

صحبت‌های ما با نجمه ضیایی دو بعد دارد. یک بار حرف هایش را می‌شنویم به عنوان روان شناس و بار دیگر از دیدگاه مسئولیت اجرایی اش. او می‌گوید: آمار‌ها و پژوهش‌هایی که در ایران و سراسر دنیا انجام شده این را اثبات کرده است که بیشترین آمار طلاق مربوط به یک سال نخست زندگی مشترک است. دلیلش ساده است. در دوران عقد، افراد با یک سری فانتزی‌های ذهنی همدیگر را می‌بینند. این دوران که طولانی می‌شود یا وارد زندگی مشترک می‌شوند با خود واقعی همدیگر و با واقعیت زندگی مشترک مواجه می‌شوند، در حالی که به اندازه کافی، مهارت و برای مدیریت تعارضاتشان توانمندی لازم را ندارند در نتیجه برای مسائل جزئی هم گذرشان به دادگاه می‌افتد و حتی به طلاق منجر می‌شود.

«برای همین می‌گوییم افراد قبل از ازدواج آموزش ببینند خودشان را بشناسند و بفهمند از زندگی مشترک چه می‌خواهند، می‌توانند چطور همسری باشند و برای ورود به زندگی مشترک چقدر آمادگی دارند، با ملاک‌هایی که در ذهن دارند چطور می‌خواهند وارد فرایند آشنایی بشوند و وقتی وارد شدند چه ملاک‌هایی را به چه شیوه‌ای بررسی کنند و چطور با ملاک‌های طرف مقابل و خانواده اش همسو شوند.»
جمله‌های آخر او را پلی برای بخش بعدی گفت و گویمان کردیم. شما به عنوان دستگاه مسئول، در این ارتباط چه کردید؟

یکی مثل بقیه

هر چه که کم داشته باشیم، خاطرمان جمع است که دست کم در فقره آموزش‌های ازدواج قانون کم نداریم. از قانون اساسی تا برنامه‌های پنجم و ششم توسعه و سایر باید‌ها با بند‌ها و تبصره‌های کسل کننده بهزیستی را متولی آموزش‌های ازدواج می‌داند. باز هم از آنجا که در موازی کاری و سپردن امری واحد به متولیان متعدد کم نظیر هستیم، در چند سال اخیر برای وزارت ورزش و جوانان نیز وظایفی در این راستا تعریف شده است. برای اطلاع از اینکه در آموزش‌های پیش از ازدواج کجای کار هستیم، سراغ بهزیستی را گرفتیم که تجربه بیشتری دراین باره دارد.

ضیایی این بار از منظر مسئولیت حقوقی اش به عنوان کارشناس مسئول معاونت پیشگیری بهزیستی خراسان رضوی پاسخمان را می‌دهد. او روی تفاسیر ما از نمودار طلاق ثبت احوال استان، صحه می‌گذارد و می‌گوید: برای همین گروه هدف و اولویت آموزش‌های ازدواج ما کسانی هستند که دوره عقد را سپری می‌کنند یا در سال اول زندگی مشترک هستند. درباره آموزش‌های قبل از ازدواج هم به افراد مجرد ۱۵ تا ۳۰ سال آموزش‌های پیش از ازدواج را ارائه می‌دهیم. هر جایی که به این گروه هدف دسترسی داشته باشیم آموزش‌ها را رایگان ارائه می‌دهیم؛ در مدارس، دانشگاه ها، برای کارکنان مجرد و در بازه سنی یادشده که در محیط‌های کاری صنفی، یا مثلا در سپاه، ارتش و بسیج فعالیت دارند و متقاضی هستند.

از کارشناس مسئول آموزش‌های پیش از ازدواج، خانواده و مهارت‌های زندگی بهزیستی خراسان رضوی می‌پرسیم آیا قبول دارد با وجود تلاش‌های انجام شده، چتر این آموزش‌ها آن قدر بزرگ نبوده است که همه جامعه هدف نیازمند این آموزش‌ها را در بر بگیرد؟ خوشبختانه پاسخ او مثبت است. هر چند که داده‌های آماری از وضعیت طلاق استان، بهترین گواه برای مثبت بودن پاسخ سؤالمان است.

ضیایی به توان بهزیستی برای آموزش دادن دختران و پسران مجرد اشاره می‌کند و می‌گوید: هر سال درصدی از مجرد‌های ۱۵ تا ۳۰ ساله استان، به عنوان جامعه هدف آموزش‌های بهزیستی ابلاغ می‌شوند. امسال این عدد ۳۰۰۰ نفر است. ما معمولا هر سال به این سهم می‌رسیم و از آن هم فراتر می‌رویم، اما امکانات و شرایطمان را هم ببینید؛ اینکه جمع کردن و نگه داشتن جامعه هدف، در این شرایط کرونایی و در کلاس‌های مجازی چقدر سخت است. وقتی افراد و خانواده‌ها بستر لازم برای استفاده از این دوره‌ها را ندارند به طور مثال ترجیح می‌دهند اینترنتشان را صرف آموزش‌های رسمی‌تر مدارس و دانشگاه کنند.

او موازی کاری دستگاه‌ها و ورود آن‌هایی که متولی نیستند به آموزش‌های پیش از ازدواج را چالش بعدی بیان می‌کند و می‌گوید: دستگاه‌های زیادی دارند این آموزش‌ها را ارائه می‌دهند با کیفیت و شیوه‌ای که ما از آن اطلاعی نداریم. می‌دانیم که این آموزش‌های چندگانه و گاه نادرست مخاطبان اصلی آموزش‌های ما را سردرگم و دلسرد می‌کند. با خودشان می‌گویند فلان دوره را شرکت کردم و به دردم نخورد. دوره بهزیستی هم یکی مثل بقیه. حق الزحمه‌ای که بهزیستی بابت این آموزش‌ها به مراکز مشاوره و مربیان هم می‌دهد، یک مسئله است. آن قدر نیست که مربی بقیه کارهایش را بگذارد کنار و بخواهد فقط طرح‌های بهزیستی را پوشش بدهد.

مقاومت برای آموزش ازدواج

در سال ۱۴۰۰ زندگی می‌کنند، اما تصورشان در مورد وضعیت جامعه و جوان‌های دم بخت در سال‌های دهه ۵۰ و ۶۰ باقی مانده است. تصور این عده این است که آموزش‌های پیش از ازدواج، هرچند به صورت رسمی و از سوی دستگاهی مسئول باشد، چشم و گوش نوجوان‌ها و جوان‌ها را باز می‌کند و راه انحراف را نشانشان می‌دهد.

وقتی از ضیایی درباره نقش احتمالی این طرز فکر به عنوان مانع آموزش‌های پیش از ازدواج می‌پرسیم، می‌گوید: به ویژه وقتی به مبحث عشق می‌رسیم، همیشه این چالش را با برخی ارگان‌ها داریم. مواردی را داشتیم که برنامه را تعطیل کردند و گفتند آموزش‌های انحرافی می‌دهید. معتقدند نباید این‌ها را آموزش داد و چشم و گوش جوان را باز کرد.

کارشناس مسئول معاونت پیشگیری بهزیستی خراسان رضوی ادامه می‌دهد: ما حتی گاهی در آموزش مبحث آشنایی طرفین هم با مسئله مواجه می‌شویم. می‌گویند شما دارید روابط دوستی دختر و پسر را ترویج می‌کنید، درحالی که در متون آموزشی ما بر آگاهی و حضور خانواده در فرایند آشنایی تأکید و برای آشنایی حد و مرز گذاشته می‌شود. این صحبت‌ها که به دلیل ناآگاهی، تعصب و نگرش‌های قدیمی است، به تعطیلی دوره هم منجر شده است. برای همین الان سعی می‌کنیم پیش از شروع دوره، متون را در اختیار دستگاه مجری دوره قرار بدهیم و رضایتشان را جلب کنیم. در مجموع شرایط بهتر و نگرش‌ها نسبت به قبل، قدری بازتر شده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.