فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ قصه هرروز همین بود. کلید را در قفل آپارتمان بچرخانَد و با یک تق کوتاه، خانهای تاریک با سکوتی وهمناک به روی مرد میان سالی که در آستانه در ایستاده است، آغوش باز کند. حسن میگوید تا همسرش فاطمه زنده بود، در و دیوار این خانه بوی مهربانی و دستپخت او را میداد و حالا که هشت ماه است دنیا را ترک کرده، بوی مرگ جای همه چیز را گرفته است.
آن طور که تعریف میکند سرطان از جسم فاطمه، جز مشتی استخوان، چیزی باقی نگذاشته بود. دست آخر هم جانش را گرفت و جسمش را روانه آرامستان کرد. آنچه برای حسن به ارث مانده بود، تنهایی بود و بس. میگوید بچه هایش که همگی سر خانه و زندگی شان رفته اند، نوبت گذاشته بودند و هر روز برایش غذا میآوردند، بلکه جای خالی مادرشان را کمتر حس کند، اما زندگی که فقط خوردن نیست.
دستپخت دخترها را باید رو به دیوار و در تنهایی میخورد، با چاشنی مرور خاطراتی تلخ از همسری مهربان که دیگر نیست. میگوید در این چند سال که فاطمه با سرطان بدخیم دست و پنجه نرم میکرد با هر آنچه داشته، در کنار او مانده است، به امید به بهبودی اش. در این چند ماه بعد از فوت فاطمه هم که تنهایی طاقتش را طاق کرده است، هر بار حرفی از ازدواج زده است، بچهها الم شنگه به پا کرده و گفته اند نمیگذارند زن دیگری جای مادرشان را پر کند.
سخت بود، اما سرانجام تصیمش را گرفت و با وجود مخالفت فرزندانش، اوایل همین ماه با خانمی هم سن و سال خودش ازدواج کرد بلکه از سکوت نفس گیر این خانه رها شود و به آرامش زندگی مشترک پناه ببرد.
پیدا کردنشان سخت بود و راضی کردنشان به گفتگو سخت تر. نه اینکه جمعیتشان کم باشد، مشکلشان با فرهنگ جامعه بود. حق هم داشتند. از خان حرف و حدیثهای مردم به تازگی عبور کرده بودند و حتی احتمال انگشت نما شدن دوباره برایشان آزاردهنده بود.
با واسطه کردن این و آن، «مهین» حاضر به گفتن از شرایطی میشود که او را مجاب کرد بی خیال کنایههای غریبه و آشنا شود و در میان سالی پای سفره عقد بنشیند. ۵۷ ساله است و چند ماهی میشود که زندگی مشترکش را آغاز کرده است. «بیست و هفت سالم بود که بیوه شدم. شوهرم که فوت کرد، من موندم و پسرم. شاغل بودم و دستم توی جیب خودم بود. از طرف دیگه مسئولیت پدر و مادر پیر و مریضم با من بود. برای همین سی سال تموم رو بدون سایه سر گذروندم. پسرم که ازدواج کرد و پدر و مادرم به رحمت خدا رفتند، فهمیدم تنهایی یعنی چی.»
او تنهایی را این طور برایمان معنی میکند؛ عصرهایی که از سرکار برمی گردی و کسی در خانه منتظرت نیست، شبهایی که باید بدون هیچ کس سپری شود. آخر هفتهها و تعطیلاتی را که باید با خودت سپری کنی، تنهای تنها. «آدمیزاد مریضی داره، پیری داره. نمیشه اینها رو به تنهایی از سر گذروند.»
نه اینکه برای ازدواج مجددش با حرف و حدیثی مواجه نشده باشد؛ مثلا برادرشوهر سابقش پیغام فرستاده و گفته بوده است: سر پیری و معرکه گیری.
واکنشش به این حرفها را در «هیچ» خلاصه میکند و ادامه میدهد: «پسرم موافق بود. برای تحقیق ازش کمک گرفتم. اون هم مثال من معتقد بود این خواستگار آدم خوبیه. یه آدم جا افتاده که از همسرش جدا شده است. مراسم عقد کنون رو خونه پسرم برگزار کردیم. خدا رو شکر با شوهرم رابطه خوبی داره. توی محل کارم هرکس فهمید ازدواج کردم، تعجب کرد و خوشحال شد. همینها مهمه.»
خندههای سرخوشانه اش پر از انرژی و آرامش است. او در عمل ثابت کرده است که «از ما که گذشت» برایش معنی ندارد.
مزایای ازدواج در سنهای به اصطلاح نامتعارف از نظر جامعه را همه ما میدانیم. آن قدر ساده و متعدد هستند که حتی آنهایی که به ازدواج افراد میان سال و سالمند اطرافشان نقد دارند نیز وقتی میلشان باشد، این فواید را فهرست میکنند؛ نمونه اش چند نفر از شهروندان مخالفی که با آنها صحبت کردیم و همه دلایلشان به چیزهایی مثل وفاداری به همسر فوت شده خلاصه میشد.
کارشناسان خانواده در کنار متخصصان طب سالمندی در مقالات و سخنرانیهای مختلف با قاطعیت گفته اند و میگویند که اصل ازدواج در سنین یاد شده، به کاهش افسردگی، افزایش امید به زندگی، کاهش مشکلات جسمی و پیشگیری از فراموشی منجر میشود.
آنها به باورهای غلطی اشاره میکنند که آفت ازدواج در میان سالی و سالمندی به شمار میرود. چیزهایی از این قبیل که ازدواج مجدد یعنی وفادار نبودن به همسر فوت شده؛ همین طور تمایل ازدواج مردان سالمند به دختران جوان یا مثلا محدودیتهای عرفی بیشتر برای ازدواج زنان میان سال و سالمند به اضافه مقاومت فرزندان برای ازدواج والدینشان.
کارشناسان در سطح ملی میگویند ازدواج در سنین نامتعارف، رفته رفته رو به افزایش است. آمارهای جدید در خراسان رضوی نیز آن را تأیید میکند.
استاد جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد ابعاد اجتماعی این ازدواجها را بسیار بیشتر از ابعاد جمعیتی آنها میداند و میگوید: افزایش ازدواج در سنین سالمندی تابع افزایش جمعیت سالمندان است؛ یعنی در حالی که رشد جمعیت کشور حدود ۱ درصد است، رشد جمعیت سالمندان ما ۳ درصد است و خود این افزایش بر نیازهای این گروه سنی اثر مستقیم میگذارد.
غلامرضا حسنی درمیان مسائل سالمندی را شبکهای از مسائل میداند و اضافه میکند: ازدواج یکی از مسائل سالمندان است که هم از نظر دینی تأیید شده و هم از لحاظ اجتماعی پذیرفتنی است؛ زیرا بر سلامت روانی و روحی سالمندان تأثیر مستقیم دارد.
این محقق به پژوهشی اشاره میکند که بر روی سالمندان مشهدی انجام شده است و ادامه میدهد: این پژوهش نشان میداد سالمندانی که سرمایه اجتماعی بیشتری داشته باشند (که ازدواج از جمله این سرمایه هاست) نسبت به سایر سالمندان ۵ تا ۱۰ درصد بیشتر احساس خوشبختی میکنند.
به گفته او اکنون زنان با چالشهای بیشتری برای ازدواج در سالمندی روبه رو هستند. او میگوید: برخی از باورها ازدواج مجدد را برای زنان به خصوص در سالمندی ناروا میدانند، در حالی که زنان سن سالمندی بیشتری دارند و سالهای بیشتری را هم نسبت به مردان تنها زندگی میکنند.
حسنی درمیان با تأکید بر لزوم تغییر نگاه جامعه به ازدواج سالمندان میگوید: شاید مهمترین مسئله سالمندی تنهایی باشد که در جامعه رو به پیری ما باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. جامعه باید بپذیرد که سالمندی معنای پیری نمیدهد و ازدواج به عنوان نیاز عاطفی و اجتماعی، از ضروریات این رده سنی است.
به عقیده این پژوهشگر میتوان با تولیدات فرهنگی این مسئله را در جامعه جا انداخت و به تبع آن از انزوای سالمندان کاست.
۲۷۶۳ نفر آمار مردانی است که با ازدواجشان در سال ۹۹ ثابت کردند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. جوانترین هایشان بین ۴۵ تا ۴۹ ساله بودند و بقیه یعنی ۲۰۲۶ نفر، بین ۵۰ تا ۷۵ سالگی را پر کردند. نکته دیگر در آمارهای به تازگی منتشر شده از سوی اداره کل ثبت احوال خراسان رضوی، آمار ازدواج بانوان در سنینی است که با رویههای جاری در جامعه چندان منطبق نیست. مثلا ۱۵۶ بانوی ۵۵ تا ۵۹ ساله در سال ۹۹ ازدواج کردند؛ همین طور ۹۲ بانوی ۶۰ تا ۶۴ ساله و بانوانی در سنین بالاتر اقدام به ازدواج کرده اند.
مقایسه آمار پارسال با سالهای پیش از آن، روند رو به رشد این ازدواجها به ویژه برای بانوان استان را نشان میدهد.
در سال ۹۶ تعداد ازدواجها در رده سنی ۴۵ تا ۷۵ سال، برای مردان و زنان به ترتیب ۲۷۴۲ و ۹۵۶ مورد بود. یعنی ازدواجهای مردان در رده سنی یادشده، ۲.۶ برابر زنان بوده است.
این آمار برای سال ۹۹ به ترتیب ۲۷۶۳ و ۱۱۶۹ ازدواج بوده که هم رشد ازدواج در هر دو گروه را نشان میدهد و هم کاهش تفاوت ازدواج مردان و زنان میان سال و مسن، از ۲.۶ برابر به ۲.۳ برابر را.
بر اساس دادههای جدول، میزان ازدواجهای مردان در مجموعه ردههای سنی یادشده حد فاصل سالهای ۹۷ تا ۹۹، ۱۲.۵۹ درصد رشد داشته که این میزان برای زنان ۱۴.۸ درصد بوده است.
تحلیل کارشناسانی مانند حسام الدین علامه، رئیس دبیرخانه شورای سالمندی کشور، دقیق است. آنها معتقدند با توجه به افزایش نرخ طلاق و حرکت کشور به سمت سالمندی، به جا افتادن فرهنگ ازدواج در سنین به اصطلاح نامتعارف، به ویژه برای بانوان نیاز داریم. موانع، فرهنگی است و رفع آنها هم فرهنگ سازی میخواهد.