رهبر معظم انقلاب بارها بر اهمیت جوانان و جمعیت جوان جامعه تأکید کرده اند و به مسئولان در این باره تذکر داده اند، اما دریغ از اقدامی تأثیر گذار که مسئولان به سرانجام رسیده باشد. بر اساس نظر جمعیت شناسان اثرات یک نسل انسانی نه تنها در زندگی بلکه پس از مرگ آنها نیز در جوامع قابل رویت است.
همچنین به باور جامعه شناسان نسلی که درگیر چالشهایی از جمله بازماندگی از تحصیل، بیکاری، طلاق و ... میشود، بیش از دیگران مستعد درگیر شدن با آسیبهای اجتماعی است. حال نگاهی بیندازیم به جامعه خودمان. متولدان دهه شصت در مجموع قریب به ۱۷ میلیون نفر هستند که ۵۰ درصد از جمعیت بیکار کشور را شامل میشوند (نرخ بیکاری ۱۶ درصد برای مردان و ۳۲ درصدبرای زنان).
تجرد ۱۹ درصدی زنان این گروه سنی به همراه تجرد ۳۳ درصدی مردان آن در کنار بدون فرزند بودن ۲۰ درصد از آنها مجموعهای از مسائل اجتماعی را به وجود آورده است که هیچ گروه سنی دیگری با آن درگیر نیست. همچنین اگر فردی متولد ابتدای دهه شصت باشد و بلافاصله مشغول به کار شده باشد، در چند سال آتی بازنشسته خواهد شد.
این موضوع میتواند هشداری برای سیاست گذاران و دولتمردان باشد؛ یعنی به طور میانگین سالانه ۱ میلیون نفر بازنشسته طی یک دهه و نگهداری، درمان و مراقبت از آنها تا حداقل سه دهه دیگر.
با این روند حجم بزرگی از نیروی فعال شاغل را از دست خواهیم داد و سپس با سونامی سالمندان مواجه خواهیم شد. از نقطه نظر امنیتی نیز جمعیت سالمند پنجاه درصدی تهدیدی بالقوه است، در حالی که کشور هیچ وقت با چنین حجم عظیمی از جمعیت سالمند روبه رو نبوده و تجربه برخورد با این تعداد را نداشته است.
به همین دلیل باید در سالهای پیش رو بیش از پیش به افزایش ازدواج و فرزند آوری، کاهش طلاق، تورم و گرانی توجه کنیم و طرحهایی شدنی را عملی کنیم وگرنه فردا دیر است.