به گزارش شهرآرانیوز - عنوان Alan Wake یکی از محبوبترین بازیهای ژانر وحشت روانشناختی به شمار میرود که در زمان عرضه توانست نظر بسیاری از علاقهمندان به این ژانر را به خود جلب کند. نسخه اصلی بازی در سال ۲۰۱۰ توسط مایکروسافت برای ایکس باکس ۳۶۰ منتشر شد و ۲ سال بعد هم شاهد انتشار آن روی کامپیوتر بودیم.
آلن ویک بهلطف فضاسازی خاص و داستان جالبش جایگاه محبوبی در بین علاقهمندان به دنیای بازیهای ویدئویی پیدا کرد و از آن زمان تا امروز، افراد زیادی چشمانتظار دنبالهای برای این بازی بودند. اما چند هفته پیش، آلن ویک نه در قامت یک نسخه جدید که بهعنوان یک ریمستر برگشته و برخلاف نسخه اصلی، این بار کاربران پلیاستیشن هم میتوانند همراه با آلن ویک نویسنده، به شهر برایت فالز سفر و ماجراجوییهای او را دنبال کنند.
داستان بازی در مورد شخصیتی به همین نام است، یک نویسنده موفق رمانهای جنایی که چند کتاب پرفروش داشته است، اما حالا، درگیر مشکلی شده که با نام سد نویسنده شناخته میشود. این مشکل باعث میشود نویسنده مدتی قدرت نوشتنش را از دست بدهد. آلن ویک که مدتی است کابوسهای عجیبی هم میبیند، با پیشنهاد آلیس، همسرش، سفری را به شهر برایت فالز آغاز میکند تا شاید این سفر بتواند کمکی به مشکلات و درگیریهای ذهنی او کند. اما اوضاع به همین خوبی پیش نمیرود و رسیدن به برایت فالز و پس از آن هم ساکن شدن در یک کلبه، آغاز کابوس وحشتناکی است که انتظار آنها را در این منطقه میکشد و پس از اتفاقی که برای همسرش رخ میدهد، این نویسنده باید با در دست گرفتن چراغ قوه و اسلحه، به نبردی سخت با تاریکی برود.
اگر بخواهیم فقط یک چیز را بهعنوان نقطه قوت و برگ برنده نسخه اصلی آلن ویک اسم ببریم، قطعا داستان بازی خواهد بود. استودیوی رمدی و در رأس کار سم لیک بهعنوان نویسنده اصلی داستان، در آلن ویک قصهای تقدیم مخاطب میکند که پرجزئیات، عمیق، درگیرکننده و بهمعنی واقعی کلمه خاص است و حتی پس از گذشت این همه سال هم داستان بازی و نوع روایت آن همان گیرایی زمان انتشار را دارد مخصوصا برای افرادی که اولینبار بهسراغش میروند.
آلن ویک، روایتی سریالمانند دارد و داستانش را در قالب چند بخش مختلف تعریف میکند. از همان ابتدا، همهچیز با یک اتفاق شوکهکننده آغاز میشود که محرک و انگیزه خوبی به مخاطب، برای پی بردن به چرایی آن و دنبال کردن بازی میدهد. ترمز روایت قوی بازی پس از این شروع هم کشیده نمیشود و به مرور، اتفاقات مرموزی رخ میدهد که باعث میشوند مخاطب تشنه اطلاعات بیشتر و جواب سؤالهایش باشد و بهدنبال آن، گوشه و کنار برایت فالز را بگردد. بازی جوابهایی منطقی و گاهی غیرهمنتظره، برای این سؤالها در نظر گرفته که پی بردن به آنها و رمز و رازهای این جهان عجیب را بسیار لذتبخشتر میکند.
یکی دیگر از ویژگیهای مثبت آلن ویک از حیث داستانی، شخصیتپردازی بسیار خوب کاراکترهای آن و به طور خاص شخصیت اصلی بازی است. همچنین بازی از ابزارهای مختلفی برای روایت داستان بهره میبرد. از طرفی همان داستانگویی رایج بازی را داریم که با استفاده از رخ دادن اتفاقهای مختلف یا تعامل با شخصیتها از رمز و رازها پرده برمیدارد. با این حال، برای افراد مشتاق و پیگیرتر، رادیوها، تلویزیونها و حتی نوشتههایی که در گوشه و کنار این جهان پراکنده شدهاند هم حکم منبعی برای کسب اطلاعات بیشتر را دارد. پس اگر به دنبال پیدا کردن تمام رازهای بازی هستید، از این موارد سرسری عبور نکنید، زیرا برخی از مهمترین اطلاعات داستانی بازی در همین موارد مخفی شده است.
نسخه بازسازی شده آلن ویک، در مقایسه با نسخه اصلی پیشرفتهایی از نظر بصری داشته است. پیشرفتهایی که البته نه خیلی فوقالعاده هستند و نه آنقدر سطحی و ضعیف که بتوان گفت بازی هیچ فرقی با نسخه اصلیاش ندارد. یکی از اولین تغییراتی که در ریمستر به چشم میآید، تفاوتهایی در چهره شخصیتها از جمله آلن و آلیس با نسخه اصلی است. تغییری که گاهی چندان خوب به نظرنمیرسد و در برخی صحنهها حتی حالتی عجیب هم به خود میگیرد.
در واقع، به طور کلی انیمیشنهای بازی و مخصوصا انیمیشنهای صورت کاراکترها چندان باکیفیت نیستند. بااینحال در طرف مقابل، یکی از پیشرفتهای خوب نسخه بازسازی شده از نظر گرافیکی، بهبود افکتهای تصویری استفادهشده در بازی است. نورپردازیها که از قضا نقش مهمی هم در گرافیک هنری آلن ویک دارند، باکیفیتتر از قبل هستند و جلوه خوبی به مواردی، چون تأثیر نورها در محیط و سایههای ایجادشده ناشی از منابع نور بخشیدهاند.
به همین شکل، سایر افکتهای تصویری مثل مه و مواردی از این دست هم بسیار پررنگتر از نسخه اصلی شدهاند که باعث شده تا اتمسفر کلی جهان بازی به مراتب قویتر از قبل باشد. موردی که اهمیت خیلی زیادی هم دارد و اتمسفر تاریک و گاهی حتی ترسناک آلن ویک، همیشه یکی از ویژگیهای مثبت آن بود که به لطف پیشرفتهای بصری نسخه ریمستر، تأثیرگذارتر از قبل هم شده و بازیکن را بیشتر غرق حال و هوای بازی میکند.
با وجود اینکه داستان آلن ویک، با گذشت همه این سالها قدرتش را در مقایسه با آثار روز از دست نداده است، چنین ادعایی را نمیتوان در مورد گیمپلی کلی بازی هم داشت، زیرا روند بازی، کمی درگیر کهنگی شده و برای مخاطب امروزی بازیهای ویدئویی، شاید جذابیت موردانتظار را نداشته باشد.
روند کلی آلن ویک به این صورت است که شما باید در محیطهای مختلف جهان بازی بگردید و مأموریت تعیینشده در بخشهای آن را به سرانجام برسانید. هنوز هم برخی دقایق جالب را در بازی میبینیم: مبارزه با یک ماشین عظیم کشاورزی که توسط تاریکی تسخیر شده یا دفاع از یک مزرعه متعلق به گروه موسیقی که هیجان بسیار بالایی دارد. همچنین برخی صحنههای سینمایی مثل قسمتهای فرار از پلیس یا نیروهای تاریکی هم تجربه نفسگیری را رقم میزند.
با این حال، جنبهای که بیش از همه قدیمی بودن بازی در آن خودش را نشان میدهد، مربوط به بخش مبارزات است. در بازی، مبارزات شما محدود به انداختن نور روی دشمنان، چه با چراغ قوه چه با تجهیزات دیگر و بعد هم شلیک به آنهاست و این کار پس از مدتی، تکراری میشود. موضوعی که شاید در سال ۲۰۱۰ آنقدرها بهچشم نمیآمد، اما به دلیل پیشرفتهایی که در این بازه ۱۱ ساله در صنعت بازی رخ داده، یکنواختیاش بیشتر خودش را نشان میدهد و شاید برای مخاطبانی که اولینبار بهسراغ تجربه الن ویک میروند، از جذابیت بازی کم کند.