نادر ملکی - در هفتم بهمنماه مطلبی در شهرآرانیوز منتشر شد درباره گمانهزنیها درباب مدیر جدید انجمن سینمای جوان. به نظر میرسد این مطلب دارای سوگیری است و با اصل بیطرفی ژورنالیستی در تعارض است. به همین جهت در این نوشته سعی شده تناقضات پنهان آن مطلب گوشزد شود.
۱- در میان مدیران سابق انجمن سینمای جوان خراسان رضوی کدامیک با همفکری و رای فیلمسازان و فعالان سینما انتخاب شده؟
۲- آیا کسانی که فعال در حوزه نقد و نظریه هستند، جزو بدنه سینمای مشهد به حساب نمیآیند؟ گزینههای احتمالی بهطور فعال برنامههایی در خصوص نقد و بررسی فیلمها -مخصوصا فیلمهای سینمای ایران- برگزار کردهاند و خیلی از فعالان سینمای مشهد در آن شرکت داشتهاند.
۳- کسی که خود فیلمساز باشد و در پی ساخت فیلم کوتاه است، آیا با مدیریت بر انجمن سینمای جوان، شائبه تعارض منافع پیش نمیآورد؟ بهروز شعیبی که بر مسند مدیریت انجمن سینمای جوان ایران نشسته، فیلمسازی حرفهای است که فیلم سینمایی میسازد و سودای فیلم کوتاه ندارد.
۴- به عنوانِ این منصب دقت کنید: «مدیر» انجمن سینمای جوان. یعنی کسی که سابقه مدیریت دارد خود به خود از کسی که (هرچند فیلمساز و یا فعال سینمایی است اما) در امر مدیریتِ یک ارگان فرهنگی ناتوان است، گزینه بهتری است. کما اینکه در پروژههای برزگ سینمایی در جهان، مدیران پروژه لزوما جزو فعالان سینما نیستند و صرفا میتوانند چالشهای پروژه را شناسایی و برطرف کنند. شما را ارجاع میدهم به سوابق مدیر پروژهی «بازی تاج و تخت».
۵- سینمای جوان محلی است برای تجمع و کار با افرادی که معمولا جوان هستند و در سنین دانشجویی در حال تجربهی ساخت فیلم یا یادگیری اصول آن هستند. بنابراین فردی که سالها با دانشجویان ارتباط موثر داشته و او را همواره به تعامل با نسل دانشجو میشناسند، میتواند ارتباط موثری با توده مخاطبان بالقوهی انجمن داشته باشد.
در نتیجه، با درنظر گرفتن ۵ مورد فوق، انتخاب فردی که سالها تجربه مدیریت و کارِ بدون سوگیری با جوانان را دارد میتواند برای بازگشت انجمن سینمای جوانان مشهد به جایگاهی که گویا از دست رفته، کمک شایانی بکند؛ چیزی که در مطلبِ یادشده گویا نادیده گرفته شده است.