سیده نعیمه زینبی | شهرآرانیوز؛ شهر تابران توس که تاریخی هزار ساله را با خود به دنیای ما آورده است، اگرچه جان نزاری دارد، هنوز ابهتش افسانهای است. دروازههای توس انگار هنوز در انتظار مسافرانی هستند که به این شهر باستانی میآیند.
دروازه راهی است برای کشف دنیای اسرارآمیزی که درون حصار قرار گرفته است و نخستین نگاه و اعتنای هر عابری را به خودش فرا میخواند و توس چهار دروازه دارد که آغوش گشوده اند تا مسافران را به دل این شهر ببرند.
چهار دروازه اصلی شهر توس، رودبار، رزان، نیشابور و مرو که هزار سال پذیرای میهمانان این شهر بوده اند و داستانهای زیادی را در سکوت خودشان پنهان کرده اند، با زبان تاریخ با ما حرف میزنند؛ زبانی که فقط باستان شناسان و تاریخ شناسان آن را میشناسند و معنای آن را میفهمند.
رجبعلی لباف خانیکی پژوهشگر باستان شناسی است که میخواهد زبان ویرانههای توس برای ما باشد و سکوت دروازههای این شهر باستانی را برای ما معنا کند. به سراغ احسان زهره وندی، سرپرست معاونت میراث فرهنگی، نیز میرویم تا او هم از روند بازسازی این دروازهها که کلنگ آن از سال ۹۷ زده شده است، بگوید.
آنچه عموم مردم از توس میشنا سند، یک نام است و یک جاده که به آرامگاه فردوسی ختم میشود. اما نمیدانیم همین که از پل کشف رود بگذریم، از دروازه قدیمی رودبار که به سوی مشهد گشوده است، به شهر کهن و تاریخی تابران توس قدم گذاشته ایم و دور تا دور ما را بارویی محکم فرا گرفته که هزارسال روی زمین زندگی کرده است.
ولایت توس تا پیش از شروع قرن چهارم هجری بیشتر به نام نوقان معروف بود، اما از قرن چهارم هجری که بزرگانی مانند دقیقی توسی و اسدی توسی و فردوسی بزرگ در تابران رشد کردند، به نام این شهر مشهور شد. لباف درباره ساختار شهرهای باستانی که تابران توس یکی از آن هاست، میگوید: در گذشته، هر شهری دارای ساختاری بود. ارگ، کهن دژ، شارستان، ربض و حصار، دروازه و خندق.
اکنون آنچه از شهر تابران توس باقی مانده، بارویی نیمه ویران و ارگ آن است. ارگ محل سکونت حکام و نظامیان و نگهداری خزاین بوده است. شارستان بخش اصلی شهر و بازار و مسجد جامع بوده است که اهالی شهر در آن سکونت داشتند. باروی ۶ کیلومتری شهر شبیه ماری خفته بر گرداگرد شهر چنبره زده و خندقی که دور آن حفر شده بود نیز نقطه انفکاک شهر از دنیای نا امن بیرون بوده است.
تابران توس که قرن سوم یا دوم هجری شکل است، گرفته در دوره خوارزمشاهی با هجوم مغولها ویران شد. در دوره ایلخانی، جانشین چنگیز تصمیم گرفت کشتار و تخریبی را که بر پیکره شهرها فرود آورده بودند، کنار بگذارد و بخشهایی از خسارت را جبران کند. در آن زمان حدود شهر توس بزرگتر و ارگ آن احیا شد. لباف تأیید میکند که فضای مستطیلی میان ارگ که دیوار گلی با رجهای آجری دارد، از آن زمان باقی مانده است.
دروازههای شهر تابران توس هنوز هم آغوش به روی عابران و عاشقان تاریخ این مرز و بوم گشوده دارند. به گفته لباف، تابران توس چهاردروازه اصلی داشته که به سمت چهار کلان شهر خراسان یا روستاهای اطراف در آن زمان بوده است. دروازه جنوبی به سوی مشهد یا نوقان باز میشده و به دروازه رودبار معروف است. رودبار درواقع رودبر یا برِ رود بوده است. این دروازه کنار کشف رود قرار داشته است و پلی برای عبور ومرور روی آن ساخته بوده اند که بقایای آن هنوز هم هست.
در شرق آن، دروازهای به نام مرو واقع بوده که مسیر توس نشینان به سوی شهر مرو را باز میکرده است. در قسمت شمال، دروازه رزان، راه مردم به سوی روستای رزان را هموار میکرده است. هنگامی که حکیم توس به رحمت خدا رفت، وقتی جسد او به دروازه رزان رسید، بنا به روایت نظامی، صله سلطان محمود را از دروازه رودبار آوردند.
روستایی در نزدیک این شهر «رزان» نام داشته است که اکنون آن را به نام «رضوان» میشناسند و آن را از پیشینه تاریخی اش جدا میکند. رَز به معنای بوته تاک و متناسب با تاکستانهایی بوده که در روستای رزان و اطراف شهر توس بوده است.
دروازه غرب شهر نیز به سوی نیشابور بوده است؛ مسیری که دروازه خروجی ارگ و کهن دژ حکومتی برای امیر توس بوده است و بزرگان شهر از آن دروازه تردد میکردند
دروازهها اسرار مگوی بسیاری دارند که از نگاه یک باستان شناس خبره پنهان نمیماند. استاد لباف که روزگاری در دروازه مرو کاوش کرده، راز و رمز بنای آن را دریافته است. او میگوید: هر کدام از این دروازهها شبیه یک ایوان است و دو بازو دارد که انگار میهمان را به درون دعوت میکند. این حالت کنایه از آغوش گشودن است.
دوبازوی گشوده دروازه شبیه آغوشی است که انگار به میهمان خوشامد یا بفرما میگوید و او را به درون فرا میخواند؛ مفاهیمی که در معماری گذشته ما جلوه مهمی از هنر و معرفت داشته است و اکنون خبری از آنها نیست.
در بیرون از دروازه، باستان شناسان و کاوشگران تأسیساتی را کشف کرده اند که شبیه اتاق و طویله است. این گمان وجود دارد که این سازههای جمع و جور کهن به دلیل این ساخته شده است که مسافرانی که پس از بستن دروازه به پشت آن میرسیدند، آواره نباشند.
هر رهگذر خستهای که به توس میرسید و پشت دروازه میماند، حیوان هایش را درون طویله جا میداد و خودش در اتاق استراحت میکرد تا زمانی که در دروازه گشوده شود. وقتی این ظرایف رفتاری و معماری را در نظر میگیریم، متوجه میشویم که گذشتگان ما نگاهی انسانی و سعه صدر در رفتارشان داشته اند و حتی برای ساخت یک دروازه شهر به همه ابعاد آن توجه میکرده اند.
دروازهها روی باروها مستقر بوده اند و در دوطرف آن دو برج مدور قرار داشته است که نگهبانان سلامت و امنیت شهر را تأمین میکرده اند. لباف ادامه میدهد: ما در بسیاری از شهرها در همین مشهد حصار و دروازه داشته ایم که اکنون وجود خارجی ندارد.
اکنون دو دروازه مرو و نیشابور توانسته است از گذر زمان جان سالم به در ببرد. از دروازه رزان فقط یک پایه باقی مانده است که نشان میدهد ظاهر آن به شکل دیگر دروازهها بوده است. دروازه رودبار نیز نتوانسته خودش را از پستوی زمان بیرون بکشد و از بین رفته است و روی شالودهای که از آن باقی مانده، بخشی از این دروازه را بازسازی کرده اند.
در هر شهری، دروازههایی که به سمت شهرهای مهم بوده اند، بزرگتر و اصیلتر بوده اند. با این وصف، دروازه رودبار که مسیر اصلی بوده است و دروازه رزان که به سوی جرجان میرفته، نیز اهمیت بیشتری از دیگر ورودیهای شهر داشته است.
استاد باستان شناس در این باره میگوید: اگر بخواهیم اولویت دروازهها را بر اساس فرضیات در نظر بگیریم، دری که به سوی شهر قدیم نوقان که کلان شهر ولایت توس بوده باز میشده، مهمترین دروازه بوده است. پس از آن، دروازه رزان است که در مقابل دروازه رودبار و در مسیر آن است. شاهراهی که از نوقان به سوی جرجان بوده، از میانه توس عبور میکرده است و کاروانهای بزرگ در این مسیر حرکت میکرده اند؛ بنابراین احتمالا این دو دروازه، مهمترین ورودیهای شهر بوده است. پس از آن نیشابور و مرو بوده است.
دروازه نیشابور که به سوی کهن دژ و ارگ حکومتی بوده، برای عبور و مرور شخصیتهای سیاسی و عوامل حکومتی استفاده میشده است. این دروازه به همین دلیل کم تردد بوده، اما تجهیزات بیشتری داشته است.
شِیبک خان ازبک یا محمد خان شیبانی در سال ۹۱۵ هجری قمری تصمیم گرفت که توس را آباد کند. توس آن زمان در تصرف ازبکها بود. او بخشی از دروازه مرو را احیا کرد، سپس در ارگ قدیم، فضایی مستطیل شکل ساخت و ساختمانهایی در آن ایجاد کرد و اسم توس را «یادگار خانی» گذاشت.
او حکایت این مرمت را در ده خط روی سنگی به نام «خان تاشی» به ارتفاع ۱.۵ متر و عرض یک متر نوشت و آن را در یک کیلومتری روستای «پَن منه» به جای گذاشت. شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۱۶ هجری قمری ازبکها را تار و مار کرد و در نزدیکی مرو، محمد خان شیبانی را کشت. کاسه سر شیبک خان، جامی با روکش طلا در دست شاه اسماعیل شد و نام او روی توس باقی نماند.
حصار یک شهر را که نقطه شروع آبادانی و زندگی بوده است، با وسواس بنا میکرده اند. دیوار به شکل کله قندی بوده که روی زمین استقرار داشته است. مار خفته توس ۶ متر قاعده دارد که ضخامت آن در نوکش به ۵/۲ متر میرسد. حداکثر ارتفاع حصار در بخشهای باقی مانده ۱۰ متر و مصالح آن چینه گل رس و خشت است؛ دیواری که باید از شهر در برابر دشمنان حفاظت کند و گاهی توسط مهاجمان سوراخ یا تخریب و مدام باید ترمیم میشده است.
وجود قطعات سفال در میان چینههای دیوار، روایت ساخت حصار از ویرانههای خانهها را در ذهن جان میدهد. عمر این بارو بیش از پنج قرن نیست، ولی شکل آن شبیه برج و باروهای عصر ساسانی است. باستان شناسان احتمال میدهند که قسمتهای زیر حصار مربوط به قرنهای سوم و چهارم باشد.
از این باستان شناس که عمرش را پای زنده ساختن هویت و تاریخ ایران زمین سر کرده است، درباره مرمت شهر تابران توس میپرسیم. او اذعان میکند که تا کنون سازمان میراث فرهنگی به سراغ او نرفته است تا نظر کارشناسی او را برای بازسازی این سازه مهم تاریخی بپرسد. او ادامه میدهد: من گاهی مانند یک شهروند به آنجا میروم و شرایط را میبینم، ولی مورد مشورت نبوده ام.
نخستین بار سال ۹۷ بود که سخن کارشناسان و درخواست دلسوزان خاک ایران زمین، به تعیین بودجه برای مرمت برج و باروی توس منجر شد؛ بودجهای که اگرچه نمیتوانست بازسازی همه این سازه معماری کهن را پوشش بدهد، دلخوشی کوچکی بود برای عاشقان این آب و خاک. اکنون که چهارسال از آن زمان گذشته، فرصتی است تا از روند بازسازی این سازه باستانی بیشتر بدانیم.
احسان زهره وندی درباره این بودجه و محل صرف آن میگوید: در سال ۹۷ حدود ۳ میلیاردتومان به برج و باروی توس اعتبار داده شد و مرمت دروازه رودبار آغاز شد و با همان اعتبار حدود ۶۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت.
البته طبق آنچه در اخبار همان موقع بر آن تأکید شده است، قرار بوده تخصیص این بودجه ادامه پیدا کند، ولی گویا بودجه مرمت توس به همان ۳ میلیارد تومان ابتدایی ختم شده است. سرپرست معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی درباره اقداماتی که قرار بود با این بودجه محقق شود، ادامه میدهد: طبق طرح قرار بود که از هر طرف ۱۵۰ متر با ارتفاع ۹ متر و عرض ۶ متر بازسازی شود.
پی گردی و مطالعات باستان شناسی انجام شد و طرح آن در وزارت میراث فرهنگی کشور به تصویب رسید و همان زمان مرمت آغاز شد. بنا با مصالح سنتی و خشتهای دست ساز بازسازی شد.
آنچه از صحبت زهره وندی دریافت میشود، توقف مرمت دیوار است که منوط به اختصاص بودجه جدید است. تنها مسئلهای که میتوان به آن دلخوش شد، احتمال اختصاص بودجه پس از سفر هیئت دولت به خراسان رضوی است.
سرپرست معاونت میراث فرهنگی بیان میکند: در سفری که هیئت دولت و ریاست جمهوری به استان خراسان داشتند، پیشنهادی برای تخصیص اعتبار به منظور ادامه مرمت برج و باروی دروازه رودبار مطرح شد. درصورتی که این بودجه محقق شود، ما در دروازه رودبار و سایر دروازه ها، عملیات اجرایی بازسازی را ادامه میدهیم.