صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مروری بر کارنامه احمد گلشیری، مترجم تازه‌از‌دست‌رفته

  • کد خبر: ۱۲۰۴۴۹
  • ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۴
سخت می‌شود قفسه‌های کتابخانه یک اهل ادبیات داستانی ایرانی را نگاه کرد و ترجمه‌ای از احمد گلشیری در آن ندید.

شهرآرانیوز -  عیار آدم‌ها را می‌شود با انتخاب‌هایشان سنجید. انتخاب‌های احمد گلشیری می‌گوید عیارش قابل اعتنا و احترام است. آثار ترجمه‌شده‌اش را اگر فهرست کنید -از همان نخستین ترجمه که «یک گوشه پاک و پرنور» همینگوی بود تا آخرین تلاش‌ها و تا‌جایی‌که بیماری پارکینسون مجال داد قلم دست بگیرد- کار بی‌مایه در میانشان نمی‌بینید؛ چه دربین داستان‌های کوتاه دست‌چین‌شده اش و چه از ۱۰‌رمانی که گزینش کرد. سخت می‌شود قفسه‌های کتابخانه یک اهل ادبیات داستانی ایرانی را نگاه کرد و ترجمه‌ای از احمد گلشیری در آن ندید.

داستان‌هایی کوتاه، اما بلند‌آوازه

داستان‌های کوتاهی که احمد گلشیری برگزید و ترجمه کرد، نشان می‌دهد نشست و برخاست‌ها در مکتب اصفهان، اثرش را گذاشته و او شناخت خوبی از این گونه ادبی دارد و البته سلیقه خوبی هم.

مجموعه چهار‌جلدی بهترین داستان‌های کوتاه که هر جلد آن در‌برگیرنده تعدادی از بهترین داستان‌های کوتاه چخوف، همینگوی، مارکز و جویس است، از محبوب‌ترین مجموعه‌هایی است که اهل ادبیات داستانی سراغش می‌روند. احمد گلشیری آثار این مجموعه را انتخاب کرد و برای هر نویسنده مقدمه‌ای مفصل نوشت که به شناخت او و آثارش بیشتر کمک می‌کند.

«داستان و نقد داستان» از دیگر مجموعه‌های داستان کوتاه است که احمد گلشیری دست به انتخاب و ترجمه داستا‌ن‌های کوتاه از نویسندگان مختلف زد و فقط به این بسنده نکرد و نقدی برای هر داستان در‌کنار آن گذاشت که به شناخت جنبه‌های مختلف اثر کمک کند.

«بهترین داستان‌های جهان» که در برگیرنده ۱۱۳‌داستان از ۳۴‌کشور است و به قلم ۱۰۳‌نویسنده جریان‌ساز و صاحب‌سبکآفریده شده، تلاش دیگر گلشیری برای ترجمه داستان کوتاه بود.

«دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل‌و‌هشتم»، مهم‌ترین مجموعه داستان نویسنده مرموز آمریکایی، سلینجر، نیز از آثاری بود که به همت گلشیری به فارسی برگردانده شد.

مترجم، معرف نویسنده

«ساعت شوم» و «از عشق و دیگر اهریمنان» از گابریل گارسیا مارکز، «پدرو پارامو» اثر خوان رولفو، «نفرین ابدی بر خواننده این برگ‌ها» نوشته مانوئل پوئیگ، «گرسنه» اثر کنوت هامسون، «شکار انسان» نوشته ژوئائو اوبالدو ریبیر، «دوئل» نوشته آنتون چخوف، «سال‌های سگی» و «چه کسی پالومینو مالرو را کشت؟» نوشته ماریو بارگاس یوسا و «ناپدیدشدگان» نوشته آریل دورفمن که در سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۳ منتشر شده‌اند، رمان‌هایی است که احمد گلشیری ترجمه کرد. برخی نویسندگان این آثار برای نخستین بار با ترجمه‌های احمد گلشیری در ایران دیده و به فارسی‌زبانان معرفی شدند.

زنان سیاه‌پوش در انتظار جنازه

آریل دورفمان نخستین‌بار «ناپدید‌شدگان» * را با نام مستعار اریک لوهمان منتشر کرد. دورفمان شیلیایی است، اما ماجرای داستانش در یونان می‌گذرد، و او برای این دو کار -انتخاب نام مستعار و کشوری غیر از کشور خودش- یک دلیل داشت؛ عبور از سانسور.

در روستایی در یونان، مردان و پسرانی شبانه و گاه در روز ربوده می‌شوند و هیچ‌گاه برنمی‌گردند. پلیس نه‌تن‌ها کمکی به خانواده‌ها نمی‌کند، که تلاشش برای انکار و سرپوش‌گذاشتن است. اما جنازه شکنجه‌شده‌ای که آب بیاورد، دیگر جایی برای توجیه و بحث نمی‌گذارد. زنان روستا می‌خواهند دست‌کم برای مرده‌هاشان مراسمی مذهبی بگیرند، طلب آمرزش کنند و سنگی بر گوری بگذارند که همین هم از آن‌ها دریغ می‌شود. ماجرای این رمان برگرفته از واقعیاتی است که به گفته نویسنده در شیلی و دیگر کشور‌های آمریکای لاتین تحت حکومت دیکتاتور‌ها روی داده است.

احتمالا یکی از تصاویری که پس از خواندن رمان در ذهن جا خوش می‌کند، تصویر زنانِ سیاه‌پوشِ کنارِ رودی است که چشم‌به‌راه جنازه‌ای هستند که آب بالا بیاورد. البته بیشتر آن‌ها ناامید بازمی‌گردند، اما روز بعد، دوباره زنانی سیاه‌بر‌تن کنار رود ایستاده‌اند.


*نام اصلی این رمان «بیوه‌ها»‌ست که مترجم، عنوان «ناپدیدشدگان» را برای آن انتخاب کرده و در مقدمه کتاب درباره این انتخاب توضیحی مختصر داده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.