به گزارش شهرآرانیوز، نسخهای از قرآن که در کتابخانۀ آستان قدس رضوی موجود است در سال ۶۰۵ هجری قمری به فرمان امیری از سلجوقیان در خراسان فراهم آمده است که ترجمۀ فارسی آن به دلیل تاریخ دار بودن، منبعی مهم در تاریخ زبان فارسی بشمار میرود. گویا هیچ یک از این هفت جزء قرآنی در تألیف کتاب فرهنگنامۀ قرآنی (زیر نظر دکتر جعفر یاحقی) و فرهنگنامۀ بزرگ قرآنی (زیر نظر دکتر علی رواقی) مورد توجه و فیش برداری نبوده است.
در پایان سه پاره از این قرآن ها، انجامهای باقی مانده است که کاتب بدون ذکر نام خود، به تاریخ کتابت نسخه در رمضان سال ۶۰۵ هجری، و نیز فردِ آمِر به کتابت اشاره میکند. این انجامۀ بسیار کهن میتواند حاوی اطلاعاتی مهم از تاریخ سلجوقیان و نیز تاریخ مناصب اداری در ایران قرن ششم هجری باشد.
متن انجامه چنین است:
«تمام شد این مصحف بعون و توفیق - حق تعالی بجهت أمیر سپهسالار أجل کبیر موید - مظفر منصور غازی أسد الدولة والدین نصیر الإسلام - والمسلمین اختیار الملوک والسلاطین پهلوان الشرق - افتخار الأمراء اُلُغ قُتْلُغ جانداربک قُلچُق سلطانی - أعز الله أنصاره بتاریخ شهر الله المبارک رمضان سنة - خمس وستمائة»
تقریباً تمام این انجامه ذکر القاب و اوصاف سرمایه گذار و آمِر به کتابت این مصحف ده پاره است.
با این همه، در تواریخ به دست آمده از قرون کهن، نام وی را نمییابیم. نام این فرد در انجامههای این جزوات قرآنی، پس از ذکر القاب متعدد و بلندمرتبه چنین آمده است: «اُلُغ قُتْلُغ جانداربک قُلچُق سلطانی.» اجزای مختلف این نام، همگی بر ترک بودن وی و منصب نظامی وی در حکومت سلجوقیان اشاره دارد. «اُلُغ» یا اولوغ به معنای بزرگ و توانا در ترکی قدیم، از دیرباز به عنوان لقب و بخشی از نامها به زبان فارسی راه یافته است.
«قُتلُغ» نیز به معنای نیکبخت، شادمان و خوش یمن، از مادۀ قوت (= تأیید آسمانی و الهی، اقبال، بخت خوش، و سعادت) + پسوند نسبت و دارندگی «لوغ» است. درواقع «قُتْلُغ» نام اصلی این امیر سلجوقی است. اما «جاندار» و «جاندار بک» به دارندۀ منصبی نظامی و مأمور حفظ جان امیران و خلفا اطلاق میشده است. جاندار و نهاد وی در دورههای مختلف گاه معادل بوده است با حَرَس، اسلحه دار، حاجب، دژخیم، پرده دار، همیشه کشیک، کشیکچی و بریگاد مرکزی.