وقتی مرزها باریک باشد برای شناخت، آن زمان باید هوشیاری را صدچندان کرد والّا ممکن است به جای صواب به خطا دچار شویم. کم نبوده اند کسانی که گرفتار عدم شناخت شدند و با نیت خیر به دامن شر افتادند. از این منظر است که در آموزههای دینی تأکید میشود حتما مراقب مرزهای اخلاقی باشیم. خیلی باریک است. تجربه ثابت کرده است اندکی محاسبات با خطا همراه شود، میتواند مسیر را تغییر دهد. یکی ازحساسترین و باریکترین مر زها، فاصله بین عزت نفس و تکبر است.
فرد دچار غرور است، اما میپندارد آنچه در او قد میکشد، عزت نفس است. توجه ندارد که این سایه غرور و معنای آن کوتاه شدن عمر عزت انسان است. شناخت که باشد، معرفت که دامن بگستراند میتواند تواضع را در انسان به ملکه رفتاری تبدیل کند تا هرگز به کوچه غرور پا نگذارد. فرد مغرور برخلاف آنچه میپندارد و خود را قیمتی میخواند، خویشتن را ارزان در اختیار شیطان قرار میدهد، اما کسی که عزت نفس دارد، دنیا را هم بهای خویش نمیداند و هرگز جز در برابر خدا، سر خم نمیکند.
این را خطا میداند و جوابش به مطامع دنیا در واگذاری پست و مقام یا جاه و جلال این بیت شعر است که به صراحت میگوید: من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی/، ولی با خاری و ذلت، پی شبنم نمیگردم. این روحیه با اینکه در کلام شاعر «غرور» ثبت شده، اما «عزت نفس» است. همان که در کلام آیت ا... خوشوقت چنین نقش میبندد که؛ عزت مقابل ذلت است. بعضیها در مقابل چیزهای کوچک خودشان را پست میکنند؛ اینها ذلت نفس دارند. کسانی که تن به چیزهای پست نمیدهند، عزت نفس دارند. اما احیانا کمی با تکبر هم مرز و نزدیک میشوند؛ اما عین هم نیستند. کسانی که خودشان را از دیگران بزرگتر میدانند، تکبر دارند.
در عزت نفس، انسان خودش را از دیگران بزرگتر نمیبیند؛ بلکه تن به کارهای پست نمیدهد و از هر کسی بیخود تعریف نمیکند و در خانه هر کسی برای به دست آوردن چیزی مثل پول نمیرود. اینها عزت نفس است. بدون اینکه خودش را از دیگران بزرگتر ببیند، این کارهای پست را انجام نمیدهد. این عزت نفس دارد و تکبر هم ندارد. مؤمن هم چنین است؛ نه تنها خود را از دیگران برتر نمیشمارد بلکه از امام رضا (ع) آموخته است که «احدی را ننگرد مگر آنکه بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.»، چون بندگان خدا را بهتر از خود میشمارد، به تواضع رفتارش غنی سازی میشود. مغرور، اما به خوی شیطانی دچار خودبرتر بینی میشود که نتیجه اش شکست و شکستن خود اوست. گاه چنان میشکند که خرده هایش را هم باید جارو کرد. مراقب مرزهای اخلاقی باشیم حتما.