صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره خشونت مدرن علیه فرهنگ ایران

  • کد خبر: ۱۵۲۲۸۷
  • ۰۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
علی محمد مؤدب - مشاور وزیر ارشاد در امور شعر

در عالم فرهنگ قاعده هر پدیده جدید این است که باید خودش را با پدیده‌های ریشه دارتر تنظیم کند، به این ترتیب می‌شود که آن پدیده را بومی و ایرانی کرد. ایران، سرزمین شعر و ادبیات است و واجب است که خیلی جدی‌تر به پیوند میان سینما و شعر بیندیشیم. ما کارگردانان برجسته‌ای در تاریخ غرب داشته ایم؛ اما اندیشه و محتوای آثار بسیاری از آن‌ها را اگر با هم جمع بزنیم، در حد اندیشه و نظام فکری که مثلا مولوی به میراث گذاشته است، نیستند. تاریخ شعر ما چهره‌های بسیار ارجمندی دارد و نظامی که آن‌ها در هستی شناسی و انسان شناسی آفریده اند، امروز می‌تواند بسیار به ما در مواجهه با پدیده‌های جدید فرهنگی کمک کند. تسخیر امکانات فرهنگی جدید جز با تکیه بر مواریث تمدنی ما ممکن نیست.

خشت بُعد بصری سینما قاب بندی است و خود قاب بندی ناشی از فکر است و فرهنگی است. از حضرت امیر (ع) ما قابی در تاریخ ادبیاتمان داریم که مولوی این قاب را بسته است. ماجرای اسائه ادب عمر بن عبدود به حضرت، قابی است که مولوی به یادگار گذاشته است. حضرت امیرالمؤمنین (ع) برای اینکه با نفرت عمل نکنند، در حین جنگ حریف را رها می‌کنند و بعد از اینکه خشمشان فرو می‌نشیند، کارشان را ادامه می‌دهند. در زمانه ما جریان‌های غرب گرای راست و چپ به مکانیک قدرت و به اقتصاد و سیاست بیشتر توجه کردند و در نتیجه خشونت را وارد ساختار‌های ما کردند.

دو پدیده مهاجم در عصر جدید وارد فرهنگ ما شدند. سازمان منافقین، یکی از پدیده‌هایی است که در تاریخ معاصر ما ریشه در اندیشه چپ دارد؛ یکی هم مجموعه جریان راست که رضاخان میرپنج وارد فرهنگ این کشور کرد و دقیقا سعی کردند با خشونت، فرهنگ را تسخیر کنند و تغییر دهند. در حالی که روساخت کار آنان، آبادانی یا ادعای آبادانی بود؛ اما در واقع فرهنگ ما را ویران کردند و نمود‌های فرهنگی جدیدی برای ما ساختند. اساس کار آنان هجوم و درگیری با عمق فرهنگی ما بود. واقعه گوهرشاد، نماد خشونت علیه فرهنگ ما ست. جالب است که جریان مقابل نیز به همین شکل رفتار کرد. چپ‌ها سعی می‌کردند در آثارشان همه چیز را تسخیر کرده و به معنا‌های سنتی پدیده‌ها تجاوز کنند.

در آستانه نوروز، تصویری که این جریان از سفره هفت سین می‌دهد، تصویر بدون قرآن است و سعی دارند حافظ را جایگزین قرآن کنند؛ در حالی که حافظ هم نتیجه و ثمره فرهنگ قرآنی است. جریان چپ هم به نحوی دیگر، پشتوانه فرهنگی ما را تخریب کرده است. ریشه‌های اصیل ما را در آثار خود تخطئه کردند و بعد از چندین سال، این دو جریان در شرایط امروز کشور به هم رسیده اند.

اینکه سلطنت طلب‌ها با سازمان منافقین در عملیات میدانی دست می‌دهند، پدیده شگفتی است. اینکه هر دو با همه خشونت در سده اخیر تلاش کردند تا فرهنگ ما را تغییر دهند، جالب است. هر دو جریان بیش از هر چیز، مدعی نظم بودند و در تصاویرشان مدام، مؤلفه نظم را پررنگ می‌کردند. نظمی ارتشی که البته ظاهری است و پریشانی‌ها به دنبال دارد.

ازدواج جریانات مدرن ایران که یکی مدعی فردگرایی و آن یکی مدعی جامعه گرایی است،  اما هر دو در اصل چیزی جز مادی گرا نیستند و انسان را حذف می‌کنند، از عبارت‌های تاریخ ایران است. خشونت علیه فرهنگ ایران خلاصه پرونده این دو جریان است که باید این خشونت را گفت و نوشت و توضیح داد تا شاهد این نباشیم که در غیاب حافظه تاریخی شعار‌های این جریانات خون آشام در دهان نسل‌های جدید بچرخد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.