صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آوانتاژِ، شب‌های قدر

  • کد خبر: ۱۵۸۱۳۰
  • ۲۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۶
همین که قرآن به سر گذاشتن شروع می‌شد، ماهم می‌ایستادیم کنار مادرهایمان و غرق در همان دنیای کودکی «بک یا الله» می‌گفتیم.

بچه که بودم با مادرم می‌رفتیم مسجد گوهرشاد، مادرم و خاله‌ها در شب‌های قدر پاتوقشان شبستان‌های مسجد گوهرشاد بود.

برای ما بچه‌ها هم خدا داده بود. دور هم هر آتشی که دلمان می‌خواست می‌سوزاندیم. بچه‌های دیگران هم به ما ملحق می‌شدند و باند خودمان را تشکیل می‌دادیم. همه شیطنت‌ها تا قبل از قرآن به سر گذاشتن بود.

همین که قرآن به سر گذاشتن شروع می‌شد، ماهم می‌ایستادیم کنار مادرهایمان و غرق در همان دنیای کودکی «بک یا الله» می‌گفتیم. از همان روز‌ها عاشق نظم و نوع قرار گرفتن اسم‌های خدا در دعای جوشن کبیر بودم.

اسم‌هایی که هر کدامشان شکوه خود را دارند و کنار هم قرار گرفتنشان دل نشین ترش می‌کند. بعد‌ها که بزرگ‌تر شدم خودم هم با کسی که پشت میکروفون نشسته بود جوشن کبیر می‌خواندم.

«یا نور النور یا منور النور یا خالق النور» بعدتر که معنی بعضی کلمات این دعای خوش آهنگ را می‌فهمیدم از خواندنش بیشتر لذت می‌بردم. «یا حی قبل کل حی» حالا هم که شب‌های قدر می‌روم یک کُنجی در حرم پیدا می‌کنم و خودم همه فراز‌های جوشن کبیر را می‌خوانم.

در شبستان مسجد گوهرشاد وقتی مراسم قرآن به سر گذاشتن تمام می‌شد، بچه‌ها همه دست به دست هم می‌دادیم و قرآن‌ها و مفاتیح‌ها را از مردم می‌گرفتیم و می‌رساندیمشان به خادم ها.

بعد از بلندگو‌های حرم صدای مناجات حضرت علی (ع) پخش می‌شد. شب‌های قدر همیشه برای من روشن و پر از نور بوده اند، هرچند هر چه بیشتر بگذرد بیشتر نیازمند عفو و بخشش خدا هستم، اما دلم به همین شب‌های قدر خوش است.

همین که بروم حرم، یک گوشه‌ای پیدا کنم و با خدا حرف بزنم. شب‌های قدر یک آوانتاژ است. تا بایستم و به گذشته فکرکنم و از خدا کمک بخواهم که هوایم را داشته باشد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.