طبق آمار مرکز آمار، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بیکار در کشور داریم که ۴۰ درصد آنها فارغ التحصیل دانشگاهها هستند.
وزارت علوم: دوستان مرکزِ آمار! شما که نرخ تورم را همیشه کمتر از نرخ محسوس اعلام کرده اید، حالا نمیشد این نرخ بیکاری فارغ التحصیلان را هم تخفیف میدادید؟
مرکز آمار: اتفاقا ما هم خیلی کمتر از نرخ واقعی اعلام کرده ایم، ولی چه کنیم که حتی بعد از اینکه آف زدیم، باز هم درصد بیکاران دانشگاه خیلی خیلی بالاست.
وزارت آموزش و پرورش: البته این ۴۰ درصد فارغ التحصیل بیکار زیاد هم ناراحت نباشند. همین معلمان دانشگاه رفته را که استخدام شدند ببینید! میدانید جان به لبشان میکنیم تا حقوقشان واریز شود.
سازمان محیط زیست: حیف این همه درختی که قطع شد و تبدیل به کاغذ و کتاب برای دانشجویان شد، ولی آخرش هم، ۴۰ درصد دانشگاهیان بیکار ماندند.
یک استاد ادبیات: چهارسال عمرشان در دانشگاه تلف شد و آخرش هیچ! احساس میکنم باید گفت وقت نه تنها طلا نیست، بلکه در حد یک ورق حلب پاره هم ارزش ندارد.
سازمان غذا و دارو: متأسفانه کنکوریها وقتی در دانشگاه قبول میشوند به اطرافیان شیرینی میدهند در حالی که نمیدانند ممکن است بعدا مدرک داشته باشند، ولی کار نداشته باشند؛ بنابراین از کنکوریها درخواست میشود شیرینی ندهند که مضرات فراوانی همانند پوسیدگی دندان ها، آسیب به پوست و دستگاه گوارش دارد.
یک فارغ التحصیل بیکار: اصلا بعد از قبولی کنکور خرما بدهید، با واقعیت تطابق بیشتری دارد.
یک کنکوری: یعنی حتی اگر غول کنکور را شکست دهیم و وارد دانشگاه شویم، باید وارد مرحله بعدی بازی شویم و با غول بیکاری بجنگیم.
یک نفر با قدرت دیدن نیمه پر لیوان: اگر آن ۴۰ درصد دانشجو هم دانشگاه نروند استادان و کارکنان کمتری نیز در دانشگاه خواهند بود بنابراین درست است که ۴۰ درصد بعد از گرفتن مدرک، بیکار خواهند بود، ولی در عوض برای چند نفر به عنوان استاد و کارمند دانشگاه اشتغال زایی انجام شده است.
همچنین چهار سال تحصیل در دانشگاه باعث میشود چهار سال دیرتر مطلع شوند بیکار خواهند بود و دیرتر افسردگی بگیرند.
وزارت کار: یک مزیتش این است که ۴۰ درصد دانشجویان، چهار سال دیرتر به جمعیت بیکار کشور اضافه میشوند وگرنه نرخ بیکاری از این که هست هم وحشتناکتر میشد.
شرکت ارتباطات زیرساخت: بیا! این همه نق میزنید که کلاسهای مجازی به علت سرعت پایین با اختلال روبه روست، ولی خبر ندارید آخرش ممکن است بیکار بمانید.
یک اختلاسگر: حیف این همه پول که صرف دادن وام دانشجویی شد. میشد همین پول را هم بالا کشید و بعدش یک لیوان آب بالایش نوشید.
یک کنکوری: من میخواستم از شنبه بعد دیگر واقعا شروع کنم به درس خواندن برای کنکور، ولی تمام انگیزه ام گرفته شد.