جاده چالوس یک‌طرفه شد (۱۵ تیر ۱۴۰۴) ابتلا به این بیماری‌ها می‌تواند خطر افسردگی را دو برابر کند پرهیز از ایجاد شوک دمایی در اولین لحظات گرمازدگی هشدار نارنجی هواشناسی برای سه استان کشور صادر شد (۱۵ تیر ۱۴۰۴) تکرار حماسه مدافعان سلامت در جنگ ۱۲ روزه | لزوم بازنگری در سرمایه انسانی حوزه بهداشت استخدام ۲۰۰ عضو هیئت علمی قراردادی در دانشگاه فرهنگیان تصویب شد اعلام جزئیات ترم تابستانی دانشگاه فرهنگیان پیش‌بینی هواشناسی امروز (۱۵ تیر ۱۴۰۴) | رگبار و رعدوبرق در شمال و شمال‌غرب کشور پرواز‌های «هما» از اهواز و شیراز به مقصد دبی برقرار شد هشدار سازمان هواپیمایی: فروش بلیت برای پرواز‌های ساعات شب جعلی و غیرمجاز است بازگشایی فرودگاه شهید مدنی تبریز | نخستین پرواز استانبول انجام شد (۱۴ تیر ۱۴۰۴) + فیلم تأمین قطار‌های فوق‌العاده برای ایام تاسوعا و عاشورای حسینی ۱۴۰۴ فرمول مراقبت از پوست صورت در تابستان برای دادن غذا و نوشیدنی نذری از این ظرف‌ها استفاده نکنید مراقب گرمازدگی در داخل خانه باشید آیا زیاد خوردن لبنیات، کابوس شبانه می‌آورد توصیه‌های تابستانی برای مادران باردار پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی (۱۴ و ۱۵ تیر ۱۴۰۴) پروازهای شرکت‌های عربی به ایران از سر گرفته شد ۱۷ مصدوم در حادثه آتش‌سوزی مجتمع تجاری درگهان (۱۳ تیر ۱۴۰۴) هشدار رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران: آثار روانی و اجتماعی جنگ نیازمند توجه و سیاست‌گذاری فوری است ۲۵ استان با تنش آبی مواجه هستند استاد دانشگاه فردوسی مشهد: سران صهیونیستی و آمریکایی شمر و یزید زمان ما هستند تمدید مهلت ثبت اعتراض آزمون‌های نهایی پایه دوازدهم ویدئو | ازسرگیری پروازها در فرودگاه‌های اصفهان و تبریز ۱۱ کشته در حادثه ریزش ساختمانی در پاکستان نخستین پرواز خارجی در فرودگاه امام خمینی (ره) به زمین نشست (۱۳ تیر ۱۴۰۴) ۲۵ سال حبس در انتظار ارسال کنندگان فیلم و تصویر به شبکه‌های معاند
سرخط خبرها

مردم فرار کردند یا زلزله؟!

  • کد خبر: ۱۶۱۱۷۴
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۴
مردم فرار کردند یا زلزله؟!
زلزله گفت: نترس، من شدتم کمه. چهار ممیز شش ریشترم. به ساختمون‌ها شوک جدی وارد نمی‌کنم.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

همان طور که خواب بودم احساس کردم یک نفر من را دارد تکان می‌دهد.

توی همان حالت خواب و بیدار گفتم: کیه منو تکون میده؟

صدایی گفت: نگو کیه؟ بگو چیه؟

گفتم: باشه. چیه منو تکون میده؟

صدا گفت: من تو رو تکون نمی‌دم، خونتونو تکون میدم. من زلزله ام.
با ترس از جایم پریدم.

زلزله گفت: نترس، من شدتم کمه. چهار ممیز شش ریشترم. به ساختمون‌ها شوک جدی وارد نمی‌کنم.

گفتم: واقعا خیلی زلزله بی ملاحظه‌ای هستی. هم نصف شب پا شدی اومدی خونه مردم هم حواست نیست که این ساختمون‌ها مهندسی ساز نیستند، چند تا آهن رو با خال جوش به هم وصل کردن، شده اسکلت ساختمون، همین الان تو یه پخ بگی، ممکنه کل این ساختمون بیاد پایین.

زلزله گفت: خوب می‌رفتید یک خونه مهندسی ساز می‌خریدید؟

گفتم: عقلم می‌رسید، ولی پولم نمی‌رسید. تازه همینجا هم که الان هستیم، مستأجریم. راستی داری یکی دومیلیون دستی قرض بدی، بذارم رو اجاره بدم صاحب خونه. دهم اردیبهشت باید اجاره بدم کم دارم.

زلزله گفت: من پولم کجا بود.

گفتم: هیچ کس به فکر ما نیست.

زلزله گفت: حتی خودتم فکر خودت نیستی. وقتی اومدم بدترین جای ممکن واستادی، یعنی زیر لوستر به این سنگینی. خوب می‌رفتی بین چهارچوب در وامیستادی که امنیتت بیشتر باشه.

گفتم: خودم این‌ها رو بلدم. هر وقت شما زلزله‎‌ها تشریف میارید، که امیدوارم دیگه نیارید، باید بریم ماسک بزنیم، فاصله اجتماعی رو با دیگران رعایت کنیم و از ژل ضدعفونی کننده استفاده کنیم.

زلزله گفت: امیدوارم که دیگه مجبور نشم بیام اینجا. نه خونه هاتون آمادگی اومدن من رو دارن، نه خودتون.

ناگهان دیدم پسرم هم بیدار شده و زیر میز عسلی رفته است.

گفتم: حالا اگه من آمادگی شو ندارم، ولی پسرمو ببین. چقدر قشنگ رفته زیر میز جاگیری کرده.

زلزله داد بلندی زد و گفت: وای، رفته زیر میز عسلی شیشه ای. اینکه خیلی خطرناکه.

خلاصه شبی که همه داشتند از زلزله فرار می‌کردند، زلزله از دست ما فرار کرد و رفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->