صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ایستگاه فوتبال و شب گردی

  • کد خبر: ۱۵۹۹۵۸
  • ۳۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۵
نه فقط سالن ورزشی راه آهن، که خود راه آهن هم، با آن ایستگاه بزرگ تاریخی اش، با آن میدانگاهی خلوت وسیع، شب‌های ماه مبارک، تبدیل می‌شد به زمین فوتبال.

شب‌های ماه رمضان برای نسل ما، شب‌های شب گردی بود. ما، جوان‌ها و نوجوان‌های آن موقع، هر شب، افطار کرده و نکرده بیرون می‌زدیم تا ساعت‌های طولانی بعد از افطار را تا سحر، در شهر بچرخیم. آن هم با پای پیاده. نسل ما، نسل پیاده رفتن بود و شب گردی. شب‌های ماه رمضان هم که بیشتر از هر موقع دیگر جان می‌داد برای این ها. شب‌هایی که می‌شد تا خود صبح، بیرون بود. مقصد شب گردی‌ها هم چندان متفاوت نبود. بیشتر این پیاده گز کردن ها، آخرش به صحن و رواق‌های حرم مطهر ختم می‌شد. به جایی که خانه امن و آرام همه مشهدی هاست.

مسجد کرامت هم بود. شب‌های مسجد کرامت، شب‌های تلاوت قرآن بود و دیدن قاریان نامدار؛ از «ابوالعینین شُعیشع» تا «شحّات انور»؛ از «جواد پناهی» تا «شهریار پرهیزگار». مهدیه هم بود و حسینیه همدانی‌ها و مسجد ملاحیدر و مسجد فقیه سبزواری.

کنار این ها، جوان‌ها و نوجوان‌های مشهدی، مقصد دیگری هم داشتند در شب گردی‌های بعد از افطارشان؛ جایی که میدانگاهی بزرگی داشت که می‌شد با ده، دوازده نفر دیگر تا سحر دوید و گل زد و سروصدا کرد؛ بی آنکه کسی از همسایه‌ها شاکی بشود.

نه فقط سالن ورزشی راه آهن، که خود راه آهن هم، با آن ایستگاه بزرگ تاریخی اش، با آن میدانگاهی خلوت وسیع، شب‌های ماه مبارک، تبدیل می‌شد به زمین فوتبال؛ جایی که هم زمان چندین و چند تیم «گل کوچیک» بازی می‌کردند.

سالن راه آهن، جایی بود برای تیم‌های اسم و رسم دار محلات و میدانگاهی راه آهن جایی برای تیم‌های بی نام و نشان.

برای همه فوتبال دوست‌های کتانی پوش، شب‌های راه آهن، شب‌های فوتبال بود؛ شب‌های توپ‌های سه لایه و کفش چینی؛ شب‌های عرق ریختن و تشنگی و پادرد؛ شب‌های هیجان فوتبال... یکی دوباری به سرم زده، یکی از همین شب ها، بعد افطار، پیاده بروم ایستگاه راه آهن؛ ببینم هنوز هم نوجوان‌ها و جوان‌های کتانی پوش، آنجا فوتبال بازی می‌کنند؟ یا فوتبال هم، مثل همه پدیده‌های دیگر، این سال ها، شکل و شمایل شیک و پیکی پیدا کرده است؟

کتانی پوش‌ها باشند یا نباشند، ایستگاه راه آهن هنوز هست؛ با آن میدانگاهی وسیع، با شب‌های روشنش؛ جایی که می‌شود بعد از یک پیاده روی طولانی، روی آسفالت‌های سردش نشست؛ نفسی تازه کرد، گپی زد و خندید و خوش گذراند.

حتما برای همه آدم‌های «طلاب» و «ته پل محله» و «گاز» و «خواجه ربیع»، راه آهن هنوز هم مقصد آشنایی برای شب گردی است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.