حادثه واژگونی خودرو ون در محور فریمان به تربت‌جام ۹ مصدوم برجای گذاشت (۵ اسفند ۱۴۰۳) تیمار ۴۰۰ درخت کهنسال در مشهد تقویت خطوط عبوری و مقصد حرم تا ۴۰۰ دستگاه برای ایام نوروز ۱۴۰۴ و شب‌های قدر | سرویس‌دهی رایگان اتوبوس در شب‌های قدر و سال تحویل ثبت یک روز آلوده دیگر در کلانشهر مشهد (۵ اسفند ۱۴۰۳) توزیع رایگان درختان مثمر و غیرمثمر برای شهروندان مشهدی | قائم‌مقام ستاد استقبال از بهار شهرداری مشهد: مبلمان شهری مشهد زیباسازی می‌شود آماده‌سازی ایوان سلام در پایانه مسافربری مشهد برای نوروز ۱۴۰۴ اقدامات معاونت فرهنگی شهرداری مشهد در ایام تشییع پیکر سید حسن نصرالله هوای کلانشهر مشهد امروز آلوده است (۴ اسفند ۱۴۰۳) تقدیر از شهردار مشهدمقدس در همایش بزرگ ورزش استان شهردار مشهد: توسعه زیرساخت‌های ورزشی و حمایت از قهرمانان در دستورکار است + فیلم گرامیداشت ۱۵ هزار شهید خراسان رضوی با اهدای خون به نیابت از آنان خبر رد مصوبه مجلس در خصوص تمدید فعالیت شوراها، صحیح نیست تقدیر رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور از شهرداری مشهد برای پیشبرد اهداف ملی آماده‌سازی ناوگان اتوبوسرانی مشهد برای استقبال از بهار ۱۴۰۴ مدیرکل دفتر خلاقیت و نوآوری شهری شهرداری مشهد: نیازمند ایجاد مرکز داده‌های زیارت در رصدخانه شهری مشهد هستیم رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد مقدس: آثار جشنواره هنر‌های شهری ۱۴۰۴ آماده می‌شوند ورود تاریخی قطار‌ شهری به مشهد | نگاهی به تاریخچه و شکل‌گیری یکی از پروژه‌های پرماجرای شهری رئیس مرکز آمار ایران: سرشماری نفوس و مسکن اواخر تابستان یا اوایل پاییز ۱۴۰۵ انجام می‌شود
سرخط خبرها

امپراتوری نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی

  • کد خبر: ۱۵۱۷۰۸
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۹
امپراتوری نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی
میدان بار نوغان مشهد، بیشتر از آنکه میدان بار نوغان باشد، میدان بار دروِی و رَده بود.

هیچ کس یادش نیست چرا اسم میدان بار ته شهر را گذاشتند «نوغان»؛ جایی که بیشتر از آنکه به نوغان نزدیک باشد، تا می‌توانست از آن دور بود؛ چسبیده به محله‌های پرت افتاده در حاشیه شهر. حالا از «درِوِی» هم فقط نامی مانده که قدیمی‌ها آن را بلدند؛ درست مثل «رَدِّه» و «علی آباد».

میدان بار نوغان، بیشتر از آنکه میدان بار نوغان باشد، میدان بار دروِی و رَده بود. میدانگاه شلوغی که می‌توانست جان بدهد به محله‌هایی که از زور حاشیه نشینی، جانی نداشتند. حالا را نبینید که شهر دامنش را از این ور تا «قرقی» و «قصر» و «فارمد» پهن کرده است؛ تا همین دهه‌های نه چندان دور، این جا، آخرین آبادی آباد شهر بود پیش از رسیدن به حاشیه ها.

چراغی که قرار بود روشن بشود و همراه خودش نوری بتاباند به تاریکی‌های حاشیه نشینی. از آن همه برو بیا، اما فقط شلوغی و سر و صدایش به دروی و رده و علی آباد رسید و ترافیک اعصاب خردکنش...

میدان بار، اما همچنان هست؛ پرهیمنه و شلوغ و شکوهمند. دنیایی متفاوت که قلمرو وسیع بارفروش هاست. امپراتوری حجره‌ها و نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی. آدم‌هایی که شب و روز را در فاصله انبار‌های سرد و آتش پیت‌های حلبی می‌گذرانند.

در میدان بار، شب‌ها حسابی کوتاه است. تا آخرین مشتری‌ها که آمده اند ته مانده بار‌ها را نصف قیمت ببرند، میوه هایشان را بار وانت‌ها کنند و میدان بار خلوت بشود و حجره دار‌ها گلویی تازه کنند و شامی بخورند، اولین نیسان‌ها از راه می‌رسند با بار‌های تازه.

تا صبح نشده دوباره هر گوشه میدان بار، کوهی از جعبه‌های چوبی ردیف می‌شود؛ پر شده از میوه‌های فصل و تره باری که انگار کاشت و برداشتشان، هیچ وقت خدا تعطیل نمی‌شود.

سیب‌های سرخ هزارمسجد، سیب زمینی‌های ساوالان، لیمو‌های لایم کوات باغ‌های شمال، پرتقال‌های آبدار جنوب، انار‌های قند بجستان، بادمجان‌های چاق دزفول، کدوتنبل‌های صومعه سرا، موز‌های چابهار، همه ایران، هر صبح جمع می‌شوند اینجا در میدان بار شلوغ نوغان.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->