پیداکردن چند نخ سیگار در جیب فرزند نوجوانمان یا از آن بدتر روبه روشدن تصادفی با نشانههایی که ما را متوجه اعتیاد فرزندمان به موادمخدر بکند، تجربه تلخ و هولناکی است که ممکن است خانواده را وارد بحران جدی کند. اینکه والدین پس از رویاروشدن با این مسئله چگونه واکنش نشان بدهند و درصدد درمان فرزندشان بربیایند نیز مسئلهای تأمل برانگیز است.
گاهی والدین به دلیل شوک بسیار، قادر به نشان دادن واکنش درست و منطقی نیستند و با رفتاری هیجانی، نه تنها مشکل را حل نمیکنند، بلکه آسیبی دوچندان را نیز رقم میزنند. گاهی با خشونت زمینه ساز ترک خانه فرزند میشوند و گاهی با طردکردن، انزوایی را رقم میزنند که فرزند نه تنها وضع رو به بهبودی را تجربه نمیکند، بلکه روزبه روز در اعتیاد و آسیب گرفتارتر میشود. برای تصمیم گیری و واکنش مطلوب در چنین مواقعی، با مرتضی یعقوبی، کارشناس پیشگیری از اعتیاد، گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
این کارشناس، در حوزه پیشگیری از اعتیاد فرزندان در خانواده به دو سطح اشاره میکند و میگوید: زمانی که والدین با اعتیاد فرزندشان روبه رو میشوند، معمولا دو تا پنج سال از این موضوع گذشته است. بنابراین، این را باید در نظر بگیرند که این مسئله هم اکنون اتفاق نیفتاده است. بهترین کار این است که دو تا پنج سال گذشته را مرور کنند که چه اتفاقی میان آنها و فرزندشان رخ داده که حال گرفتار اعتیاد شده است.
یعقوبی در ادامه بیان میکند: مشکلی که در حوزه اعتیاد داریم، ضعیف بودن آگاهی و دانش خانواده هاست و همچنین، نداشتن مهارتهای مؤثری که این اتفاق را در خانواده رقم زده است. خانوادهها باید این مسئله را واکاوی کنند که چه زمانی ارتباط مؤثر با فرزندشان قطع شده است. در این مرحله، وقتی با اعتیاد یا مصرف دخانیات فرزند روبه رو شدیم، وارد پیشگیری سطح دو شده ایم و پیشگیری سطح یک دیگر در این مرحله کارگشا نیست.
یعقوبی بیان میکند: در پیشگیری سطح دو، اول همدلی، دوم رفاقت و سوم ارزیابی نیاز است. ابتدا باید با او همدلی کنیم و از در رفاقت وارد شویم و سپس ارزیابی کنیم که در کارکردهای خانواده کجا مشکل داشته ایم، در ارتباط بین پدر و مادر چه چالشهایی در خانواده وجود داشته است و سپس به سمت درمان برویم. چرایی را در این مرحله باید رها کنیم؛ اینکه بعضی والدین درگیر این سؤال میشوند که چرا برای فرزند من این اتفاق افتاده است.
وی میافزاید: پس از اینکه والدین متوجه میشوند، برخی شان شیوه انکارکردن را پیش میگیرند. اینکه نمیخواهند باور کنند فرزندشان دچار این آسیب شده است. اما باید این را بپذیرند که ممکن است حتی دو تا پنج سال نیز از این اعتیاد گذشته باشد. انکارکردن والدین درمان را به تأخیر میاندازد و این مسئلهای است که ما در کمپهای ترک اعتیاد با آن روبه رو میشویم. والدین این مسئله را باید جدی بگیرند که اعتیاد میتواند زمینه ساز آسیبهای اجتماعی دیگر شود. اعتیاد بر طلاق بسیار تأثیرگذار است. موارد دیگری نیز مانند کودک آزاری، کودکان کار و بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگری که در جامعه میبینیم، از دل اعتیاد به وجود میآیند.
کارشناس پیشگیری از اعتیاد درباره پیشگیری سطح یک که از اهمیت بیشتری برخوردار است، میگوید: خانواده پیش از روبه روشدن با آسیبهای اجتماعی باید مهارتهای موردنیاز را یاد گرفته باشد؛ اما متأسفانه ما در سطح کلان هم حتی در اعتبارات دولتی بیشترین تخصیص را در حوزه درمان داریم. این درحالی است که پیشگیری در اولویت است.
یعقوبی میافزاید: پیشگیری یعنی اینکه مهارت فرزندپروری بر مهارت فرزندآوری اولویت دارد. باید بدانیم چهار سال اول زندگی فرزندمان اهمیت بسیاری دارد و چطور باید در چهار سال اول در زمینه تربیتی اقدامات لازم را انجام بدهیم. اگر مهارتهای لازم را آموخته باشیم، میتوانیم وضعی را فراهم کنیم که فرزندمان نه تنها سراغ دخانیات و موادمخدر نرود، بلکه گرفتار سایر آسیبهای اجتماعی هم نشود. اما وقتی ما این را بلد نیستیم و فرزند در خانواده به مشکل میخورد، گروه هم سالان یا دوستانش را به عنوان یک گروه امن جایگزین خانواده میکند. اینجاست که فرزند آسیب میبیند و ما تازه بعد دو سال متوجه این آسیب میشویم. از این مرحله به بعد وارد پیشگیری مرحله دوم میشویم که نیازمند آموزش و مهارتهای خاص خودش است.
یعقوبی در زمینه عوامل ایجادکننده و زمینه ساز اعتیاد بیان میکند: محیط، فرهنگ و خانواده اگر آسیب ببیند، ازجمله عوامل مؤثر در اعتیاد فرزندان است. این شبکه وقتی کارش را درست انجام ندهد، ممکن است فرزند را به سمت آسیبهای اجتماعی سوق بدهد. این شبکه ممکن است خانواده، اجتماع، مدرسه و... باشد؛ اما مهمترین آنها خانواده است.
وی میافزاید: اگر ما میخواهیم در پانزده سال آینده آسیبهای کمتری دراین زمینه داشته باشیم، قبل از ازدواج باید مهارتهای مورد نیاز را یاد گرفته باشیم؛ همسرداری، مهارت فرزندپروری و آموزشهایی که همان پیشگیری سطح یک را برای خانوادهها فراهم کرده باشد.
کارشناس پیشگیری از اعتیاد با بیان اینکه والدین در زمینه آسیبهای اجتماعی تأثیری بسزا دارند، اظهار میکند: فرزند از طریق مشاهده، ناخواسته آموزش میبیند. متأسفانه قبلا قبح قلیان از بین رفته بود و اکنون سیگارکشیدن درحال قبح شکنی است. همین طور که در ملأعام سیگارکشیدن آقایان و خانمها را میبینیم.
دراین زمینه ساده انگاری اتفاق افتاده است. ما معتقدیم سیگار دروازه ورود به موادمخدر است. اگر سیگارکشیدن را جدی نگیریم، باید منتظر آسیبهای جدیتر بعدی نیز باشیم. یعقوبی درباره نقش مدارس و آموزشی که همراه با تربیت باشد، بیان میکند: در مدارس نیز به آموزش بیشتر از تربیت توجه میشود. یکی از این موارد، شناخت فضای مجازی است. ما فناوری را در اختیار افراد میگذاریم، اما مهارتهای استفاده از آن آموزش داده نمیشود. باید دراین زمینه به صورت جدی و برنامه ریزی شده در مدارس کار شود.