به گزارش شهرآرانیوز «احتمال خودکشی در بچههای طلاق نسبت به دیگر هم سن وسالانشان تا دو برابر بیشتر است.» این خبر به نتایج یک پژوهش جدید در آمریکا مربوط میشود، بررسیهای پژوهشگران داخلی در حوزه اجتماعی هم نشان میدهد که گرایش به الکل، موادمخدر، روابط نامشروع و به طورکل بزه در بچههای طلاق بسیار بیشتر از دیگر بچه هاست که اشاره مستقیم به متزلزل بودن شرایط روحی همه بچهها در خانوادههای طلاق دارد.
موضوعی که نادیده گرفتن آن مشکلات زیادی را برای بچههای این خانوادهها به بار میآورد. ناگفته نماند که نتایج همین پژوهشها هم نشان میدهد مداخله درست و بموقع و رفتار مناسب والدین و اطرافیان میتواند تا ۳۸درصد از حجم این آسیبها کم کند. موضوعی که میخواهیم به کمک دکتر سیدمحمدرضا ناظمی، روان شناس حوزه کودک و نوجوان امروز قدری درباره آن با شما صحبت کنیم.
سال اول
در سال اول جدایی بچههای طلاق بیشترین آسیبهای جدی روحی مانند افسردگی، پرخاشگری و خودکشی را میبینند.
۳ برابر
نوجوانانی که در خانوادههای طلاق بزرگ میشوند سه برابر بیشتر از دیگر نوجوانان به خدمات روان شناسی و مشاوره نیاز دارند.
۵۰ درصد
کودکان تک والد بیش از ۵۰ درصد بیشتر از زمانی که با دو والد خود زندگی میکنند، مشکلات بهداشتی را تجربه خواهند کرد.
۲ برابر
میزان بزه در بین فرزندان خانوادههای طلاق دوبرابر بیشتر از دیگر خانواده هاست.
طلاق پدیده شومی است و گاهی پیشگیری از آن غیرممکن است. چه بخواهیم و چه نخواهیم پیامدهایی منفی دارد که دامن گیر همه میشود. در این بین آنچه بیش از همه اهمیت دارد و والدین باید به آن توجه کنند، آسیبهای روحی است که بچهها از این اتفاق میبینند. این آسیبها به مراتب بیشتر و بدتر از زمانی است که یکی از والدین فوت میکنند و بچهها مجبورند با یکی از والدین زندگی کنند. واقعیت این است که گاهی نمیتوان از این آسیبها پیشگیری کرد، ولی میتوان با درپیش گرفتن روشهایی درست از شدت و اثرگذاری آنها کم کرد. در ادامه به برخی از این روشها اشاره گذرایی داریم.
اگر در ابزار علاقه و دوست داشتن فرزندتان کوتاهی کنید او احساس میکند در جدایی شما مقصر است. به او اطمینان بدهید که برای هردو شما دوست داشتنی است.
درجمع بودن و برقراری ارتباط با دیگران احساس ناامیدی را در بچهها کاهش میدهد و سبب عزت نفس و قدرتشان میشود. او را به برقراری ارتباط تشویق کنید.
درباره برنامههای مشترکی که با هم دارید، صحبت و از او نظرخواهی کنید، برای نمونه کجا بروید و چه کارهایی را انجام بدهید؟
هرزمان که قرار است فرزندتان همسر سابقتان را ببیند یک برنامه جایگزین هم برای آن داشته باشید که در صورت نیامدنش کودک حس ناامیدی و بی ارزشی نکند. در این زمانها سعی نکنید بی مسئولیتی، بی نظمی و بی توجهی او را در برابر فرزندتان بزرگ کنید.
جای خالی همسرتان را با کمک گرفتن از فامیل و بستگان هم جنس با او پر کنید. این افراد هم تکیه گاه خوبی برای شما هستند و هم احساس تنهایی فرزندتان را برطرف میکنند، مانند پدربزرگ و عمو به جای پدر و مادربزرگ و خاله به جای مادر.
ضعیفترین بچههای طلاق، آنهایی هستند که در معرض جنگهای مداوم والدین خود قرار دارند، پس در حضور فرزندتان باهم بحث و جدل نکنید. تلفنی یا مکانی غیر از خانه را برای این منظور انتخاب کنید.
وقتی بچهها ببینند که مادر یا پدرشان هنگام رفتن آنها ناراحت هستند، نمیتوانند از بودن با پدر یا مادر لذت ببرند. به فرزندانتان بگویید از اینکه با همسرتان خوش میگذرانند شما هم خوشحال هستید.
بدون هر عکس العمل و برخورد تندی اجازه دهید فرزندتان از ناامیدیها و ناراحتی هایش صحبت کند. گاهی بهترین کار این است که فقط گوش کنید و اجازه بدهید که او راحت حرفش را به شما بزند.
درگیری شدید بین والدین ناراحتی و استرس کودکان را افزایش میدهد. سعی کنید مراحل جدایی را مسالمت آمیز و دور از تنش انجام دهید و در صورت نیاز از مشاور یا وکیل کمک بگیرید.
یکی از اشتباهات رایج والدین هنگام طلاق واسطه قرار دادن بچهها برای پیغام بردن است یا اینکه از آنها میخواهند بین پدر یا مادر یکی را انتخاب کنند.
آموزش مهارتهای لازم مانند حل مسئله به بچهها امری ضروری است. این موضوع درباره بچههای طلاق که مشکلات و تنشهای روحی بیشتری را تجربه میکنند، امری ضروری است.
وجود رابطه مثبت و حفظ چنین رابطهای با فرزندتان به او کمک میکند بهتر بتواند با جدایی سازگار شود.
درصورتی که فرزندتان تاپیش از جدایی برنامه منظمی داشته است، پس از طلاق هم این برنامه را حفظ کنید و نگذارید مشکلات پیش آمده زندگی او را از نظم خارج کند.
یکی از ترسهای دائمی بچههای طلاق از دست دادن والد دیگرشان است. احساس امنیت و آرامش و دوست داشته شدن را به فرزندتان منتقل کنید.
طلاق به هرشکلی که اتفاق بیفتد، پیامدهای زیادی به همراه دارد، به ویژه وقتی پای بچهها هم درمیان باشد. میزان آسیبی که بچهها از این موضوع میبینند نیز باهم متفاوت است و تاحد زیادی وابسته به شرایطی است که آنها در لحظه وقوع طلاق دارند، ازاین رو نمیتوان برای همه آنها نسخه واحدی پیچید. باهمه اینها میتوان این متغییرها را در یک دسته بندی کلی چنین بیان کرد.
هرچه سن بچهها در زمان طلاق کمتر باشد، آسیبپذیری آنها از این واقعه بیشتر است.
پسرها به ویژه در سن نوجوانی آسیب بیشتری به نسبت دخترها از جدایی والدین میبینند.
برای کاهش آسیب طلاق بر روی بچهها بهتر است حضانت دخترها با مادر و پسرها با پدر باشد.
ازدواج والدین اثری منفی برروی بچههای طلاق دارد، به ویژه وقتی که این ازدواجها با شکست هم همراه باشند.
تک فرزندی یا چند فرزندی متغیر دیگری است. بسته به اینکه بچهها همه باهم پیش یک والد باشند یا تعدادی از آن ها، میتواند آثار متفاوتی برجا بگذارد.
باوقوع طلاق معمولا رفاه گذشته کم میشود و با بزرگ شدن بچهها نیازهای مادی آنها هم افزایش مییابد. این موضوع میتواند مشکلات زیادی را برای والد سرپرست و بچهها ایجاد کند.
شاغل بودن والد و رسیدگی هم زمان او به مسائل داخل و خارج خانه، برروی کیفیت امور درسی، بهداشتی و عاطفی بچهها تأثیر بسزایی دارد.
شیوه برخورد اطرافیان با بچهها پس از طلاق اهمیت زیادی در سپری کردن ایمن این دوران دارد. والدین باید دراین باره با نزدیکانشان صحبت و باید و نبایدهایی را برای آنها مشخص کنند، به ویژه اینکه بچهها ترجیح میدهند با نفر سومی غیر از والدینشان درباره مشکلاتی که دارند، حرف بزنند. معمولا معلمها به علت جایگاهی که دارند، از افراد مورد اعتماد بچهها در این زمینه هستند و میتوانند به کاهش مشکلات چنین خانوادههایی کمک زیادی بکنند. به این افراد توصیه میکنیم.
بچهها ممکن است برای فرار از مشکلات خانه، به شما پناه بیاورند. برای درد دل هایشان گوش شنوا باشید و به احساساتشان اهمیت دهید و آنها را بپذیرید. درصورتی که ناسازگاری میکنند، منطقی و درست با آنها کنار بیایید.
برای رفتار و عملکردهای مثبت آنها بازخورد مثبت داشته باشید و تشویقشان کنید، ولی نباید این عکس العملها به آنها حس ترحم را منتقل کند، چون از آن بیزارند.
کودکان باید درک کنند که آنها در ایجاد مشکلات بین والدینشان نقشی نداشته اند و نمیتوانند آن را حل کنند. کمکشان کنید که به این درک از چرایی جدایی والدینشان برسند. شما باید زبان والدینشان برای بیان برخی ناگفتهها یا محدودیتها باشید.
وقتی کودکان به یک باره تغییرات اساسی در رفتارشان دارند، به این معناست که برایشان مشکلی پیش آمده و حال وروز خوبی ندارند. بهتر است درچنین وقتهایی دوستانه به آنها نزدیک شوید و با ایجاد حس اعتماد مشکلات و احساساتشان را بفهمید.
بیشتر بچههای طلاق به گوشه گیری و تنهایی تمایل دارند، بهتر است با تعریف کارهای گروهی آنها را در جمع بپذیرید و اجازه دهید با دیگران در تعامل بیشتری باشند.