به گزارش شهرآرانیوز «سمیرا از مدتی قبل متوجه حرکات مشکوک حمید (شوهرش) شده بود. آنها هروقت دور هم جمع میشدند، او متوجه نگاههای شهوتآلودی میشد که بین شوهرش و مریم (همسر برادرش) در رفتوآمد بود. ابتدا این را پای حساسیتهای زنانه گذاشت، اما هرچه جلوتر رفتند، این حرکات مشکوکتر شد تا جایی که...» آنچه خواندید، بخشی از گزارشی بود که در ۱۶اردیبهشت امسال در صفحه حوادث روزنامه شهرآرا چاپ شد.
گزارشی که با قتل حمید، ازهم پاشیدن چند خانواده و کاشت بذر بیاعتمادی برای همیشه در دل بستگان دور و نزدیک این خانوادهها پایان یافت. اتفاق تلخی که مشابه آن را هرازگاهی نیز شاهدیم و نتیجه بیتفاوتی به حدومرزهای شرعی تعیینشده در روابط خانوادگی است و خودش را به شکل طلاق، خیانت و قتل نشان میدهد. مسئله مهمی که امروز میخواهیم با کمک دکتر علی کاظمی، روانشناس و مشاور خانواده کمی درباره آن باشما حرف بزنیم.
فیلم سینمایی «بیدمجنون» ساخته مجید مجیدی را اگر ندیدهاید، حتما یکبار ببینید. در این فیلم، یوسف شخصیت اصلی داستان نابیناست؛ فردی موفق در عرصه اجتماعی که در رابطهای عاشقانه با همسر فداکارش است. خیلی غیرمنتظره بیناییاش برمیگردد و این شروع داستانی تلخ در زندگیاش میشود. نابینایی یوسف نمادی از حفظ حریم و نگاه در روابط محرم و نامحرم است که با شکستن حریمها و پوشش و رفتار تحریککننده خواهرزن جوانش، زندگی عاشقانهاش را به آتش میکشد.
میپذیریم که بحث چگونگی روابط در خانوادهها تا حد زیادی به فرهنگ حاکم در آنها برمیگردد، ولی این روزها شاهد نوعی تنیدگی یا بیضابطه بودن روابط نزدیک خانوادگی هستیم که سبب شده تا پروندههای زیادی روی میز مشاوران حوزه خانواده یا سیستم قضایی کشورمان باز شود، مانند رابطه بین عروس با برادرشوهر، داماد با خواهرزن و حتی محارمی نظیر داماد با مادرزن یا عروس با پدرشوهر.
اگر دقت کردهباشید؛ بسیاری از این حریمشکنیها با برچسب صمیمیت و ادای روشنفکری اتفاق میافتد، بدون آنکه افراد متوجه آثار منفی این کارشان باشند: «دامادمونه دیگه! از اونم باید رو بگیریم.»، «من که با برادر شوهرم از این حرفا ندارم.»، «خواهرزن مثل خواهر.»، «شوهرخواهرم آدم چشم پاکیه.» و. نتیجه این سادهانگاریها و کوچک شمردنها اتفاقهایی میشود که در گذر زمان، افزونبر شکل دادن روابط غیرمتعارف و غیرشرعی درخانوادهها، سبب بههم خوردن رابطه همسران و ازهم پاشیدن زندگیهای مشترکشان خواهد شد.
وقتی صحبت از حریم و روابط غیرشرعی یا غیرمتعارف میکنیم، بیشتر نگرانی مان متوجه رابطه همسران است و تعهدی که در پس این رابطهها نادیده گرفته میشود. درحقیقت زندگی مشترک بدون تعهد، حکم راه رفتن برلبه پرتگاه را دارد و وقتی فردی تعهدش را بشکند، غیررسمی از این رابطه خارج شدهاست.
اگر میخواهید بدانید؛ در رابطهای که با دیگران برقرار میکنید، به چه میزان بر سرعهد و تعهدتان هستید، این تعریف از تعهد را همواره در رابطهتان مدنظر داشتهباشید. «آیا رابطهای که من با ... برقرار میکنم، بهگونهای هست که نتوانم آن را برای همسرم توضیح بدهم؟ آیا من در برابر همسرم نیز همین رفتار را با او دارم، بدون آنکه نگران ناراحتی همسرم باشم؟»
ناگفته نماند که این روزها خیلیها تصور میکنند راحت بودن با افرادی مانند برادرشوهر، خواهرزن، پسرعمو یا دخترخاله امری طبیعی است و دوست داشتن آنها معنای خیانت ندارد. حتی برخی همسران هم این موضوع را پذیرفتهاند که همسرشان تا این اندازه با بستگان نزدیک آنها راحت برخورد کند. توضیحشان برای این نوع برخورد هم داشتن رابطهای صمیمی و نگاهی روشنفکرانه است.
ما در اینجا درباره افرادی که هیچگونه تعهدی در رابطهشان ندارند، صحبت نمیکنیم، این افراد رفتارهای بیمارگونهای دارند که باید درمان شوند. بحث ما درباره افرادی است که از سر ناآگاهی از حدومرزهای تعیینشده رابطهشان خارج میشوند. یادمان باشد؛ حساسیت و حفظ حریم در رابطه با خویشان و بستگان بیش از افراد غریبه اهمیت دارد و میتواند آسیبزا باشد، چون خانواده میتواند محیط امنی را برای ما ایجاد کند و کسی به رابطه ما شک نکند. ازاینرو نیروی بازدارندگی کمتری وجود دارد.
اصولی که در مسائل دینی گنجانده شدهاست، بیشتر از اینکه محدودیتهای مذهبی باشد، بحثهای روانشناختی است که به حفظ حریمها بهویژه حریم خانواده توجه دارد، بنابراین وقتی صحبت از محرم و نامحرم میکنیم، به خودی خود تا حدودی تکلیف ما با رابطههایمان مشخص میشود. البته که این محرمیتها هم حدومرزی برای خودش دارد، برای نمونه محرم بودن مادرزن مانند همسر نیست. این محرمیت فقط به زن اجازه میدهد که حجاب در حد متعارف در برابر داماد نداشتهباشد و با او در حد یک دست دادن و روبوسی ساده ارتباط برقرار کند.
محرمیت حتی برای فرزندان هم حدوحدودی دارد و نباید در برابر آنها هرگونه پوششی داشت، بهویژه پس از سن بلوغ خیلی باید رعایت این مسائل را کرد. پوشیدن لباسهای تنگ، باز یا تحریککننده در برابر بچهها یا والدین غیرهمجنس یا بچهها در برابر هم گاهی میتواند اتفاقات ناگواری را رقم بزند. یادمان باشد؛ این حریمها و حدومرزها حصار امنی برای اعضای خانواده است.
عوامل زیادی را میتوان برای این نوع حریمشکنیها بیان کرد. با این همه، مهمترین عوامل شامل این موارد میشود:
اگر در بین بستگان با کسی ارتباط دارید که این حریمها را رعایت نمیکند، به او مستقیم تذکر بدهید و درصورت نپذیرفتن رابطهتان را با او محدود کنید.
اگر این نوع روابط را نمیپسندید، بهخاطر حرف دیگران از موضع خود کوتاه نیایید و قاطع با آنها برخورد کنید.
از برگزاری میهمانیهای مختلط و حضور در موقعیتهای کنترلنشده تاحد امکان بپرهیزید.
بچهها باید حدوحدودها را از رفتار والدینشان یاد بگیرند. مراقب برخوردها و نوع پوششتان در برابر دیگران باشید و برای آن سلسله مراتب تعریف کنید.
از سن خاصی درباره این رفتارها و حریمها با بچهها صحبت کنید و به آنها درباره پیامدهایش تذکر بدهید.
اگر همسرتان تمایلی به قرارگرفتن در این چارچوبها ندارد و دربرابر توضیحهای شما درباره آثار و پیامدهای منفی این نوع حریمشکنیها مقاومت میکند یا خودتان در این زمینه مشکلی دارید، حتما از یک مشاور و روانشناس مجرب در این زمینه کمک بگیرید.