به گزارش شهرآرانیوز، بارش سیل آسای آخرین روزهای اردیبهشت مشهد، اگرچه لطماتی از جنس غم و اندوه از دست دادن شماری از شهروندان را به همراه داشت، چشم خشک دشتهای تفتیده شرق کشور را به جرعهای باران روشن کرد تا کابوس خشک سالی عجیب وغریبی که متولیان آبی برای مشهد و زائرانش پیش بینی کرده بودند، فعلا از بیخ گوشمان گذر کند.
آن طور که تا قبل از این بارندگیها از زبان مسئولان آبی استان و شهر شنیده میشد، نزدیک بود مشهد به سمتی برود که فصل تموز امسال را با بیش از ۶ هزار لیتربرثانیه تشنگی تجربه کند؛ عطشی که ناشی از حذف منابع آبی سطحی از چرخه تولید و در بدبینانهترین حالت ممکن، چیزی حدود ۲ هزار لیتر برثانیه بیشتر از سال قبل بود.
اما افزایش ۲۳۴ درصدی بارشهای مشهد نسبت به سال آبی گذشته و رشد ۲۰ درصدی آن نسبت به دوره آماری بلندمدت و به تبع آن، جان گرفتن سدهای خالی از آب، این نوید را میدهد که بحران کم آبی امسال را نیز بتوان با مدیریت مصرف و همچنین مدیریت منابع پشت سر گذاشت. نگرانیهای شهرآرا از کسری شدید منابع آبی و حال وخیم دشتهای ممنوعه و بحرانی استان و در رأس آنها دشت تشنه مشهد، ما را بر آن داشت که با دعوت از متولیان و صاحب نظران این حوزه به آسیب شناسی و چاره جویی برای گذر از این بحران بپردازیم.
در همین راستا با دعوت مؤسسه فرهنگی شهرآرا، مهندس محمدعلی نعمت نژاد، مدیرعامل شرکت آب منطقهای خراسان رضوی، مهندس حسین اسماعیلیان، مدیرعامل شرکت آب وفاضلاب مشهد و دکتر کامران داوری، رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی، دور یک میز جمع شدند تا از بایدها و نبایدهای این بحران سخن بگویند. این میزگرد چند روز قبل از باران سیل آسای مشهد برگزار شد و هرچند برخی اعداد و آمار آن درباره میزان ذخایر آبی، به روز شده و وضعیت آبی مشهد نیز بهبود یافته است، همچنان اجرای طرحهای آب رسانی این شهر از مهمترین الزامات کاری مسئولان آبی به شمار میآید.
نعمت نژاد: خداوند را از بابت باران رحمتی که از اسفند داشتیم، شاکریم؛ اگرچه نگرانیهایی که از بابت اوج مصرف داریم، هنوز برطرف نشده است. جمعیت زیاد و متراکمی که در این نقطه از کشور وجود دارد، همواره کار خدمات رسانی در حوزه آب را با چالشهایی مواجه کرده است. درحال حاضر ۵۰ درصد جمعیت استان، در مشهد مستقر شده اند. نزدیک به ۶۰ درصد صنعت استان هم روی همین آبخوان و در بهترین نقطه جا خوش کرده است.
بنا نداریم که همه چیز را بخشکانیم! این جمعیت گسترده در بهترین نقطه آبخوان مستقر شده اند. ما به دلیل کمبود فیزیک آب مجبوریم به دنبال انتقال آن، البته درکنار حفظ منابع موجود، برای آینده شهر باشیم تا با چالشی مواجه نشویم. در همین راستا برای تأمین آب پایدار این نقطه از کشور و جلوگیری از وقوع بحران آبی، باید همواره طرحهای مختلف آب رسانی در دستورکار قرار گیرد. برای این منظور، پروژ ههای مختلفی برای تأمین آب مشهد درنظر گرفته شده است که همگی آنها باید اجرا شود و قرار بر حذف هیچ کدامشان نیست.
در جلسهای هم که به تازگی با وزیر نیرو داشتیم، بر این موضوع تأکید شد تا طرحهای مصوب با قدرت و قوت هرچه بیشتر به کار خود ادامه دهند. خوشبختانه با بارشهای خوبی که از اسفند سال گذشته داشتیم، خداوند فرصتی یک تا دوماهه به ما داد تا این پروژهها را با دقت بیشتری اجرا کنیم. هدف اصلی خادمان حوزه آب، تأمین نیاز آبی شهر مشهد با خط قرمزی به نام «عدم جیره بندی» است که با کمک همکاران و مجموعههای بالادستی مثل وزارت نیرو و سازمان برنامه وبودجه تلاش میکنیم به خوبی به وظایف خود عمل کنیم.
اسماعیلیان: چالش تأمین آب شرب مشهد چندان به وضعیت خشک سالیهای اخیر برنمی گردد. مشهد به لحاظ جمعیتی به شدت در حال توسعه است و ازطرفی به دلیل قرار گرفتن این کلان شهر در اقلیمی خشک، همواره نگرانیهای زیادی برای تأمین آب ساکنانش وجود داشته است. وضعیت خشک سالی در چهار سال اخیر، مشکلات این حوزه را دوچندان کرده است، اما اگر این مشکل هم نبود، ناپایداری شرایط، تأمین آب مشهد را تحت الشعاع قرار میداد.
دو تقسیم وظیفه برای شرکتهای آب در این زمینه در وزارت نیرو وجود دارد که تقریبا شباهت زیادی با شرکتهای برق دارد. شرکتهای آب منطقهای به عنوان حاکمیت، مسئولیت تأمین آب را برعهده دارند و شرکتهای آب وفاضلاب نظیر شرکت آبفای مشهد، مسئولیت توزیع آن را. اما در قانون آمده است که در برخی مواقع و براساس تشخیص وزارت نیرو، شرکتهای آبفا نیز باید در برخی پروژههایی که از جنس تأمین آب هستند، مشارکت کنند؛ مثل پروژههای خط انتقال سدهای دوستی و ارداک که شروع کننده آن آب منطقهای بود و در مقطعی به شرکت آبفای مشهد تحویل داده شد یا بعضی پروژههایی که اجرای آن را وزارت نیرو به شرکت آب وفاضلاب مشهد سپرده است.
باتوجه به مطالعات صورت گرفته، مشهد در افق ۱۴۲۰ با جمعیت ثابت ۵ میلیون نفر، به چیزی حدود ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال آن هم با درنظر گرفتن الگوی مصرف، کاهش هدررفت و همچنین مدیریت آب فضای سبز نیاز دارد. به نظر من، این پیش بینی جمعیت در افق مذکور بسیار خوش بینانه است؛ زیرا باتوجه به شواهد موجود و همچنین انجام نشدن سرشماری جمعیت از سال ۹۵ تاکنون، احتمال میرود که مشهد خیلی زودتر از این تاریخ به جمعیت ۵ میلیونی خود برسد، با این حال برنامههای مختلفی از جنس کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای تأمین آب این کلان شهر درنظر گرفته شده است تا برای تأمین این نیاز ۴۰۰ میلیون مترمکعبی، مشکلی پیش نیاید.
داوری: علم فرزند عمل است. ان شاءا... در کشور ما هم رابطه فرزند-والدی محکمی در این زمینه شکل بگیرد و دانشگاهها آن قدر به حوزه اجرا وابسته شوند که مدام از این حوزه بیاموزند. در دنیا هم به همین شکل است. آنچه در کتاب علم آمده است، تجربیات مدون شدهای است که گذشتگان رقم زده اند.
ثانیا: عملکرد شرکتهای آب در مدیریت بحران تأمین آب مشهد را موفق ارزیابی میکنم؛ زیرا مشهدیها هیچ کدام از دشواریهای تأمین این مایع حیاتی را در تابستانهای اخیر حس نکردند و همه مشکلات در اتاقهای مدیران آبی بود و بالاخره از سر گذشت. از این بابت باید دست دوستان را هم بوسید. در شرایط موجود، دوستان بهترین کاری را که خرد میگوید، برای تأمین آب انجام میدهند.
گاهی با خودم ساعتها فکر میکنم که با این وضعیت آبی چه باید کرد، اما چیزی ورای کاری که درحال حاضر انجام میشود، به ذهنم نمیرسد. دوستان علمی همین مباحث علمی را پیش میکشند که شما دارید سفره را میاندازید (سطح آبهای زیرزمینی را پایین میآورید)، اما من خودم را جای این افراد میگذارم که اگر این کار را نکنند و مشهد تشنه بماند، باید چه کار کرد و چه کسی پاسخگوست؟
فرض کنید آخر تیرماه است و یک مناسبت مذهبی داریم و مردم آب میخواهند. اگر اجرا و علم را کنار هم بگذاریم، ما را نجات میدهد، اما عواملی که به ما کمک میکنند، از جنس کوتاه مدت نیستند.
مشکل اصلی ما جای دیگری است؛ ما وقتی از منظر پایایی نگاه کنیم، میبینیم که روزبه روز شرایط بدتری را در حوزه تأمین آب تجربه کرده ایم. براساس گزارش مسئولان آبی، در سال ۱۳۹۰ سرانه تجدیدپذیری آب در مشهد ۳۵۰ مترمکعب بوده که در سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به ۸۵ مترمکعب به ازای هر فرد کاهش یافته است.
براساس آمار جهانی، این سرانه اگر در شهری بیشتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد، آن شهر بدون مشکل است، بین ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ مترمکعب گاهی مشکل ظاهر میشود، زیر ۱۰۰۰ مترمکعب سبب فقر آبی میشود و زیر ۵۰۰ مترمکعب فقر مطلق آبی را درپی خواهد داشت. اما مقصر این ماجرا هیچ کداممان نیستیم؛ جمعیت شهر مشهد رو به افزایش است.
جمعیت شهر مشهد با حومه اش حدود ۵ میلیون نفر است؛ یعنی همان عددی که قرار است در افق ۱۴۲۰ داشته باشیم، به گردن مشهد بار شده است. همه این آدمها سر سفره مشهد نشسته اند و از همین آب استفاده میکنند. اگر قرار است این موضوع کنترل شود، باید راهی را که دنیا رفته است، تجربه کنیم. وقتی یک شهر مانند توکیو، بزرگ میشود، هزینههای زندگی آن قدر زیاد میشود که دیگر زندگی در آن شهر توجیه پذیر نیست. در این زمینه سیاستهای ملی باید موضوع را حل وفصل کند.
نعمت نژاد: شرکت آب منطقهای خراسان رضوی و شرکت آب وفاضلاب مشهد برای اجرای طرحهای بلندمدت آبی، کارهای بزرگی را از سال ۱۳۹۲ آغاز کرده اند. همان طور که گفته شد، نیاز آبی مشهد در افق ۱۴۲۰، چیزی حدود ۳۹۶ میلیون مترمکعب برآورد شده که به تصویب شرکت مهندسی آبفای کشور نیز رسیده است.
برای نیل به این هدف، تعدادی پروژه را در دستورکار داریم، حتی همان موقع هم سد دوستی را در شرایط عادی ندیدیم و چیزی حدود ۳۰ میلیون مترمکعب را برای آن درنظر گرفتیم. انتقال آب از یال شمالی کوههای هزارمسجد به حجم ۳۶ میلیون مترمکعب و انتقال آب از دریای عمان هرکدام با احجام تخصیصی را پیش بینی کرده بودیم و سال بهره برداری هم مشخص بود، با این حال متأسفانه این طرحها به دلایل مختلف با تأخیر مواجه شده است.
در این میان، برنامه برداشت از آبخوان چیزی حدود ۱۱۰ میلیون مترمکعب بود که به دلیل خشک سالیهای اخیر و افزایش سطح برداشت ها، فشار زیادی روی منابع زیرزمینی آورده شده است. در همین راستا شانزده پروژه که وزیر نیرو هم بر اجرای آنها تأکید کرده، برای تأمین آب مشهد درنظر گرفته شده است تا با اعتباری بالغ بر ۴ هزارو ۵۰۰ میلیارد تومان اجرا شود.
ما در زمان تدوین این برنامه، شرایط بدبینانه خروج سدها از مدار بهره برداری را نیز دیده بودیم. امسال هم اوج مصرف را در سطح ۱۳ هزارو ۲۰۰ لیتربرثانیه دیدیم. در تابستان گذشته، ۱۲ هزارو ۸۷۰ لیتربرثانیه عملکرد داشتیم و سال گذشته با این اوج مصرف در شهرمان روبه رو بودیم.
با درنظر گرفتن افزایش دما در روزهای تابستان، همچنین تقارن مناسبتهایی مانند روزهای پایانی ماه صفر با فصل گرما و با فرض بدبینانه حذف سدها از چرخه آبرسانی، توان تولید منابع دراختیار فقط ۷ هزارو ۱۵۰ لیتربرثانیه است و با این تفاصیل ۶ هزارو ۵۰ لیتربرثانیه کسری آب و ناترازی در سال ۱۴۰۳ پیش بینی کرده ایم. این کسری در سال گذشته ۴ هزارلیتربرثانیه بود.
پروژههای گفته شده برای اثربخشی و تأمین آن ۶ هزارو ۵۰ لیتر بوده است که سهم شرکت آب منطقهای از دبی این میزان، ۳ هزارو ۹۲۰ لیتربرثانیه و سهم همکاران شرکت آبفای مشهد ۲ هزارو ۱۳۰ لیتربرثانیه است. برای این مهم، تقسیم اعتبار شده و ریزپروژهها نیز ابلاغ شده است. آخرین خبری که به لحاظ اعتباری میتوانم بدهم، این است که به صورت گام به گام نقدینگی به شرکتهای آب تزریق خواهد شد و در همین زمینه، نامه خزانه ۵۶۵ میلیارد تومان برای دو شرکت ارسال شده است تا پروژهها را ادامه بدهیم.
اسماعیلیان: سه سال قبلی که گذشت، سالهای بسیار سخت و نامناسبی را از لحاظ خشک سالی در مشهد شاهد بودیم؛ به ویژه سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ که بی سابقه بود و درمجموع کمتر از نود میلی متر بارندگی داشتیم؛ نزدیک به ۷۰ درصد کاهش بارندگی نسبت به دوره بلندمدت در سال آبی گذشته آن.
پیش بینی میشد که سال بعدی آن در پاییز بارندگی خوبی داشته باشیم، حتی با چند بارندگی خوب پاییز، بعضیها دست و پای خود را جمع کردند که با این آبها میخواهند چه کنند! ولی در ادامه، متأسفانه بدترین پاییز را حتی نسبت به سال قبلش داشتیم. حتی در زمستان هم اتفاقی نیفتاد تا بهمن و اسفند که چند بارندگی رخ داد. تقریبا نیمه اول سال آبی جدید با کاهش ۴۵ درصدی بارندگی نسبت به بلندمدت مواجه بودیم.
فروردین خوبی هم نبود، اما خدا را شکر از اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت بارندگیهای خوبی داشتیم. در کلان شهرها سهم بیشتری از تأمین آب بر دوش منابع آب سطحی است. در مشهد که در یک اقلیم نیمه خشک قرار دارد، این نسبت پنجاه به پنجاه است. بارندگیهای اوایل اردیبهشت، اتفاق خاصی را در برخی سدها رقم نزد؛ دلیلش این است که سه سال مستمر خشک سالی را سپری و دائم از منابع آب سطحی استفاده کردیم و هرچه به جلو میرویم، مشکلات سه سال قبل مضاعف میشود.
کماکان در وضعیت خشک سالی قرار داریم، بنابراین نگرانیهایی برای تأمین آب در تابستان وجود دارد؛ البته با همکاری خوب شرکتهای آب و با فرض بدبینانه جلو آمدیم و وزارت نیرو هفده پروژه اضطراری را برای کلان شهر مشهد تصویب کرد. همان طور که گفتیم، این پروژهها چیزی نزدیک به ۴ هزارو ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار لازم دارد؛ البته مجموعهای از بدهیها و مطالبات پروژههای پیمانکاران تنش ۱۴۰۲ هم بر ما تحمیل شده است.
داوری: یکی از مشکلات بزرگ موجود در این زمینه، این است که متأسفانه اجازه مدیریت تقاضا نداریم و صرفا باید مدیریت تأمین و عرضه کنیم. تا زمانی که مأموریت ما این باشد، چرخ بر همین منوال میچرخد. اما در واقعیت باید این گونه باشد که اگر آب نیست، باید گران شود و اگر گران شود، قطعا این مشکلات حل میشود.ای کاش در همان سال ۱۳۷۰ رعایت میکردیم و مثل اول انقلاب هیئت هفت نفره به این راحتیها مجوز حفر چاه به افراد نمیداد.
اگر این اتفاق میافتاد، مشهد شهر گرانی میشد و به جای استقرار یک کارخانه رب، یک کارخانه تراشههای کامپیوتری در این منطقه مستقر میشد؛ چراکه دیگر صنایع پرآب طلب، صرفهای برای ادامه کار خود و استفاده بی رویه از آبخوان نمیدیدند. ازسوی دیگر درحال حاضر به دلیل تصمیمهای کلان ملی، استفاده از وسایل کاهنده مصرف آب نیز برای شهروندان صرفهای ندارد. جای تصمیم گیری و تصمیم سازی برای این مسائل، دور این میز نیست و یک جای دیگر است.
اگر بخواهیم به ساحل امن برسیم، باید نسبت استفاده ما از آب تجدید پذیر به ۴۰ درصد برسد که با این کار اکوسیستم سالم بماند و ضربه به سفره نخورد. اما الان خیلی از این موضوع گذر کرده ایم. حتما باید بازار آب راه بیفتد. خراسان رضوی در این زمینه پیشتاز است و در شهرستان خواف، مقدمات این کار آغاز شده است. درست است که هرکار جدید، خطاهای خاص خودش را دارد، اما اگر به سمتش نرویم، به تجربه خوبی نخواهیم رسید.
اگر آب کم است، شهروند باید این موضوع را لمس و درک کند که اگر زیاد زیر دوش آب بایستد، تومانی که برای قبض میپردازد، جیبش را تکان خواهد داد. من باشم، میگویم به هر فرد در روز پنجاه لیتر آب رایگان برای شرب و بهداشت بدهیم و مابه ازای بیشتر از آن با قیمت واقعی آب محاسبه شود. شرکتهای آب، شرکتهای سودآوری نیستند که آبرسانی و توزیع آب به نفعشان باشد و قطعا این شیوه میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات شود.
متأسفانه این جنبهها را ندیدیم و در این شرایط هستیم که چارهای به جز انتقال آب از چابهار نداریم. اگر بخش خصوصی بیاید و آب بیاورد، کف پای آنها را هم میبوسم. یکی از خوبیهای انتقال آب به مشهد این است که قیمت آب تغییر میکند؛ مثل همین اتفاقی که در کرمان به وقوع پیوسته است. با این انتقال، قیمت آب ۵/۲ برابر افزایش پیدا کرده است و تازه قدر آب را میدانیم. تازه آن آبی که از دریا بیاید، آبی نیست که سفره را پایین بیندازد و حیات و ممات یک منطقه را دچار مشکل کند.
هرقدر که آن آب قیمت دارد، قیمت این آب باید دوبرابر باشد تا همه، پول آن را بدهند و پول این را ندهند. امیدوارم این اتفاق بیفتد تا خیال همه راحت شود. اینکه دولت عادت کرده است این اطلاعات را به شهروندان ندهد، سیاست درستی نیست. وقتی آبی از سفرههای آبی دشت مشهد استفاده میشود، خود شهروندان آن را استفاده میکنند و غریبهای از خارج نیامده است تا از این آب بهره برداری کند. مردم باید پشت کار را بگیرند و از کنار گود بیایند داخل گود.
نعمت نژاد: یکی از برنامهها در ستاد بالادستی، استفاده از ظرفیتهایی مثل آستان قدس رضوی است. به دلیل اینکه مدعی هستیم ۳۰ میلیون زائر فعلی مشهد را میخواهیم به ۵۰ میلیون برسانیم، نیازمند مشارکت آستان قدس رضوی نیز برای تأمین آب موردنیاز این عزیزان هستیم.
در این زمینه، پروژههای مختلفی نیز با همراهی مسئولان این مجموعه اجرا شده است؛ به طور مثال در مزرعه نمونه هفتاد چاه دراختیار آستان قدس است؛ هرچند اکنون شبکه جایگزینی و انتقال پساب برای این مزارع اجرا شده، به دلیل برخی موضوعات شرعی و همچنین مباحث کیفی در گذشته، این کار انجام نشده است.
الان خود دوستان به این نتیجه رسیده اند که به دلیل کاهش یافتن دبی آب چاهها باید از این ظرفیت استفاده کنند. اولین دبی این چاهها بین چهل تا پنجاه لیتر بوده است که درحال حاضر پروانه بهره برداری آنها به پانزده تا شانزده لیتر رسیده است و الان به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهند آب پایدار داشته باشند، باید به این سمت حرکت کنند؛ به همین دلیل الان متقاضی جایگزینی پساب هستند و ما نیز اتصالات به آب شرب بیست حلقه چاه را بررسی کردیم.
در منطقه غرب هم منطبق بر پروژه پایدار تأمین آب، قرار است در سه زون، ۱۲۰ میلیون مترمکعب به مشهد منتقل و ۱۰۰ میلیون مترمکعب پساب، برگشت داده شود که امیدوارم با همکاری همه دستگاهها در تأمین آب به صورت پایدار و بلندمدت موفق باشیم. در حوزه سرمایه گذاری هم به تازگی جلسهای در تهران داشتیم تا ارائهای را برای سرمایه گذاری در حوزه آب داشته باشند. پیگیر هستیم و مشاوران نیز در این زمینه دارند فعالیت میکنند.
مصرف آب شرب مشهد در سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ حدود ۲۶۶ میلیون مترمکعب بوده که ۱۸۳ میلیون مترمکعب آن از طریق سفرههای آب زیرزمینی تأمین شده است، درحالی که در برنامه بلندمدت قرار بوده است فقط ۱۱۰ میلیون مترمکعب استفاده کنیم. در این میان ۸۳ میلیون مترمکعب آب را از چهار سد به مشهد آورده ایم. ما هم از حفر چاه در غرب مشهد راضی نیستیم؛ چراکه این برداشت از یک محدوده است و بازهم کم میآوریم.
در شرایط عادی شاید بتوانیم با این وضعیت پیش برویم ولی در زمانهای اوج مصرف آب مثل دهه آخر صفر حتما باید آب به شبکه تزریق شود. به شش مرکز استان مثل ایلام و بیرجند اگر در یک بازه شش ماهه آبرسانی کنیم، بسیار راحتتر از آبرسانی مشهد است؛ چون مصرف آنها حدود ۶ هزار لیتربرثانیه است. در همین راستا، نگاه ویژهای باید به مشهد بشود و همه بپذیریم که این نگاه را باید داشته باشیم.
اسماعیلیان: آستان قدس رضوی در چند جا میتواند به مجموعه آب کمک کند. اولا که این مجموعه تعدادی منابع آبی را خودش دراختیار دارد که البته با دستور تولیت آستان قدس رضوی، تعدادی از چاهها را به شبکه شرب مشهد متصل کردیم. یک کار میتواند این باشد که آستان قدس، آب شرب خود را با پساب جایگزین کند.
این مجموعه میتواند منابع آبی باکیفیت خود را دراختیار آب شرب شهروندان مشهدی قرار دهد و درعوض پساب تحویل بگیرد. سومین کار آستان قدس، سرمایه گذاری در طرحهای آب وفاضلاب کلان شهر مشهد است؛ مثل سرمایه گذاری این مجموعه روی طرحهای راهداری؛ البته در این حوزه خیلی هم نباید نگاه اقتصادی صرف داشت.
با وجود خشک سالیهای پیاپی، تاکنون یک لیتر تخصیص جدید هم برای آب مشهد صورت نگرفته و هرچه بوده است، درباره تخصیصهای گذشته است؛ یعنی اگر صحبت از حفر چاه میکنیم، درباره تخصیصهایی است که در گذشته انجام شده است. در این میان برخی کارها از جنس حفر چاه، بهسازی و برخی اقدامات تکمیلی و همچنین دراختیارگیری ظرفیتهایی است که در خدمت سایر ارگانها قرار دارد.
سال گذشته سی حلقه چاه فعال دراختیار سایر ارگانها مثل دانشگاه فردوسی، آستان قدس رضوی و مرکز تحقیقات را به شبکه آب مشهد متصل کردیم و امسال هم اتصال ۲۱ حلقه چاه دیگر را در دستورکار داریم. ۲۱ حلقه چاه دیگر نیز از چاههای شخصی است که توافقاتش را شرکت آب منطقهای با کشاورزان انجام داده است.
خوشبختانه پارسال به مرحلهای نرسیدیم که از این چاهها استفاده کنیم و بنای ما هم استفاده از آنها برای روز مباداست.
داوری: آستان قدس باید برای مهار بحران آبی مشهد به صورت جدیتر وارد میدان شود. اینجا مشهدالرضاست و زائران به خاطر امام رضا (ع) به این شهر مشرف میشوند و آستان قدس رضوی نیز باید برای این حوزه سرمایه بگذارد. درست است که وظیفه این مجموعه بیشتر درباره موقوفات است، اما اگر قرار است مشهدالرضا مکان زیارت باشد و زائران به این شهر بیایند، باید منابع کافی ازسوی آستان قدس رضوی اختصاص پیدا کند. این کناره گیری و این نگاه که موقوفات دارم و والسلام، درست نیست و دست کم به اندازه مصرف آب زائران، یک مسئولیت به گردنشان است.
اگر خدای ناکرده خشک سالی پارسال شش سال طول میکشید، خدا میداند چه باید میکردیم. اهمیت موضوع را مسئولانی که بودجه تعریف میکنند، نیز باید بدانند. مسئله همدان و اینکه یک صبح بیدار شوی و بگویند، چون سد، آب ندارد آب نیست، شاید در ابتدا خنده دار باشد، اما اگر به دل موضوع برویم، آن قدرها هم خنده دار نیست.
مسئولان امر درباره کمبود آب همدان هشدار دادند و با این حال این موضوع در چرخه بروکراسی و بی توجهیها قرار گرفت، تاجایی که از بحران همدان به نام «بحران دبه آب» نام برده شد. مشهد نباید به این وضعیت برسد و حق مشهد و مدیرانی که این گونه زحمت میکشند، این نیست.
در گذشته آبفاها زیرنظر شهرداریها بودند. فرض کنید در صورت تداوم این کار، پول ساخت تصفیه خانهها و فاضلابها باید از محل عوارض شهرداری دریافت میشد. الان با این پول واقعا میشود تصفیه خانه ساخت؟ با این پول، اعتبار کشیدن لوله تا تصفیه خانه هم درنمی آید.
دانشگاهها نیز باید خیلی بیشتر در این زمینه کمک کنند، منتها باید در نظام تصمیم سازی کشور جایگاهی برای استادان دانشگاه دیده شود. استادان کشور حقوق نسبتا خوبی میگیرند و باید درگیر کارهای اجرایی کشور هم باشند. یک استاد اگر میخواهد به مقام استادی برسد، باید طرح مشکل کند؛ وگرنه استاد شدن به این حرفها نیست. الان سیستمی که تعریف شده است، این گونه نیست.
متقابلا اگر مدیری میخواهد در یک دستگاه مدیر شود، استادان دانشگاه باید برنامه اش را بررسی کنند. درحال حاضر از هشتصد عضو علمی دانشگاه فردوسی شاید هشتاد نفر درگیر کارهای اجرایی نباشند. در دانشگاه علوم پزشکی، استادی را نمیبینید که جراحی کند و جراح نباشد. اما متأسفانه در دانشگاه افرادی هستند که کتاب درس میدهند، اما آن کتاب را در حوزه اجرا لمس نکرده اند.
نعمت نژاد: بی شک تا زمانی که اقتصاد آب بر همین منوال باشد، عکس العمل جامعه در برخورد با این مایع حیاتی همین است. تعرفههایی که آب منطقهای به صورت کلان پیگیری میکند، در بخشهای کشاورزی و سایر مصارف است. در بخش شرب و بهداشت، مشترکان شرایطی دارند که شرکتهای آب وفاضلاب پیگیری میکنند. قبض اخیر خودم برای ۷۵ روز با استفاده ۲۷ هزارلیتر فقط ۵۸ هزارو ۴۰۰ تومان بود.
فرض کنید که همین مقدار را بخواهیم مترمکعبی ۲۵۰ هزار تومان بفروشیم؛ درحال حاضر یک مترمکعب آب معدنی ۸ میلیون تومان میشود. با این نگاه نمیشود انتظار داشت که این گونه مصرف و زیر دوش آواز خواندنها اصلاح شود. اگر این تعرفهها را مراجع مربوط افزایش میدادند، این مشکلات پیش نمیآمد و سبب انباشت مسائل آبی نمیشد. تعرفهها قطعا باید اصلاح شود.
مشهد دومین کلان شهر کشور و مرکز جهان تشیع است و اگر نگاه خاصی به این شهر وجود دارد، باید در تمام مسائل همان نگاه احساس شود. سیستم و نظام باید یک نگاه بلندمدت در حوزه آبی این منطقه داشته باشند. با این شرایطی که مشهد دارد و با این سرانهای که در محدوده مطالعاتی این شهر به آن رسیده ایم، باید همه پای کار بیایند و یک برنامه ریزی بلندمدت داشته باشیم. به نظرم مشهد برای یک بار هم که شده، باید به سمت نوبت بندی حرکت کند.
اسماعیلیان: قیمت آب را با وجود ساختارهایی که در شرکتهای آب وجود دارد، مجلس تعیین میکند. درثانی تفاوتهایی بین آب با سایر خدمات وجود دارد؛ آب یک موضوع محلی است و در هر شهری به شکلی خاص تولید میشود و تولید و توزیع آن مثل برق نیست.
اصلا نظام تعرفه گذاری در حوزه آب، باید متفاوت از گاز و برق باشد. به لحاظ قیمت تمام شده، شرکتهای آبفا خیلی زیان ده هستند. تازه قیمت تمام شدهای که گفته میشود، قیمت تمام شده واقعی نیست و قیمت تمام شده «دفتری» است. در مدیریت مصرف آب، ما حتی با اعداد موجود مشهد، کمترین سرانه مصرف آب را درمیان تمام شرکتهای آب داریم. چیزی حدود ۱۳۰ لیتر، مصرف هر فرد در شبانه روز است.
استاندارد میگوید سرانه مصرف در شرایط خشک سالی میتواند با حفظ سطح بهداشت و سلامت هفتاد لیتر باشد، با این حال میتوانیم تا این میزان هم مصرفمان را کم کنیم و در صورت تحقق این نگاه، اصلا به اجرای این گونه پروژهها نیز نیازی نیست. اما چه اهرم و عواملی سبب میشود که عدد ۱۳۰ را به عدد ۷۰ برسانیم؟ بخشی از تلاشمان برای تحقق این امر باید صرف اقدامات مرتبط با بازدارندگی شود. همان قدر که الان میبینیم مردم استان مصرف کمتری از سایر استانها دارند، بخشی به باورها و اعتقادات دینی و مذهبی آنها بر میگردد.
قیمت به تنهایی کارساز نیست، اما مهم است. حتی در افرادی که خیلی آب مصرف میکنند، هزینهای که برای قبضشان صادر میشود، آن چنان سنگین نیست. حتی درمیان افراد پرمصرف، متوسط قبض آب خانگی، کمتر از ۳۰ هزار تومان است و این رقم، پول یک چیپس و سه عدد نان سنگک است. قبض خودم در دوره اخیر فقط ۲۴ هزار تومان برای دو ماه بوده است. کسی که در یک نُرم مشخص مصرف میکند، باید یک رقم مشخص پرداخت کند، اما مشترک پرمصرف باید هزینه خود را بپردازد.
این کار در بخش صنعت و کشاورزی هم باید لحاظ شود. بدمصرفهای ما چیزی کمتر از ۵ درصد هستند و ۲۵ درصد مشترکان را مشترکان پرمصرف تشکیل میدهند. اما باید ببینیم الگو چگونه تعریف شده است. مشکل این است که الگو به انشعاب تعلق گرفته است نه به فرد. این الگو را دوازده مترمکعب برای چهار نفر گذاشته اند، اما خانوارهای زیادی وجود دارند که دونفره هستند و همین الگو را دارند. درواقع الگو دچار ایراد است و اگر براساس واقعیت باشد، تعداد مشترکان پرمصرف خیلی بیشتر از میزان کنونی میشود.
داوری: در کشور ما امر تفویض، فراموش شده است. دولت ملی، مسائل ملی را باید حل وفصل کند و این، شهر مشهد و استان خراسان رضوی هستند که باید برای مشکلات خود چاره جویی کنند؛ به معنای دیگر، مدیران محلی باید این مجال را برای مدیریت داشته باشند.
اگر ما از بالا، کارها را ریزبه ریز به استانها ابلاغ کنیم، نتیجه این میشود که برای موضوعاتی همچون آبیاری فضاهای شهری در شهرهای شمالی همان دستوری صادر میشود که برای شهرهای خشک و کم آب. فضاهای شهری نهبندان و رشت و مشهد، داستانهای خودشان را دارند و به هیچ وجه شبیه هم نیستند که دولت یک نسخه یکسان برایشان بپیچد. دولت ملی اجازه نمیدهد که دولت محلی خودش، موضوع مدیریت تقاضا را آغاز کند و با مدیریت آب، رویکردها را تغییر دهد.
مشهد در زمینه بحثهای آبی به دلیل برگزاری جلساتی همچون «شب آب»، یک پیشتازی فوق العاده داشته است و این ظرفیت را دارد که به عنوان پیشگام، پایلوت رودخانه کشف رود را که دعوای بین استانی هم ندارد، شکل بدهد. سند سازوکار هماهنگی مدیریت حوزهای آبی کشور هم پارسال آمده است و مصوبه شورای عالی آب را هم دارد. اگر این تصمیمها به مشهد تفویض شود، باتوجه به اقتصاد خوب شهر، بسیاری از این مشکلات بدون پول ملی حل شود.
با این کار، شورای حوزه شکل میگیرد و مشهد و استان اختیارات زیادی به دست میآورند که میتوانند تخصیص آب را به دست گیرند و در بلندمدت، مشارکت ذی نفعان آب حوزه را رقم بزنند. کشف رود مال همین مردم است، اما مادامی که تصمیمها در تهران گرفته میشود، نمیتوان کار شایستهای برای برون رفت از این مشکلات کرد. تفویض اختیار بسیار آسان است و آقای وزیر یا هیئت دولت میتوانند این اختیار را به راحتی بدهند.