به گزارش شهرآرانیوز، مجتبی عابدینی فقط دو بار در مسابقات جهانی شمشیربازی روی سکو رفته و مدال نقره و برنز جهان را هم در کارنامه دارد. اما باید او را جزو نوابغ ورزش ایران دانست. مدالهایی که سابریست تیم ملی در مسابقات جهانی به گردن آویخته، نخستین و تنها مدالهای تاریخ شمشیربازی ایران در این مسابقات بهحساب میآید و احتمالا سالهای طولانی باید منتظر بمانیم تا یک شمشیرباز ایرانی دیگر در مسابقات جهانی مدال بگیرد. کاپیتان تیم ملی شمشیربازی در المپیک ریو هم تا یکقدمی فینال رفت و به جای اینکه اندک شانسهایش برای تاریخسازی را به حراج بگذارد تا آخرین نفس جنگید و شمشیرش را روی زمین نگداشت اما ناداوری دستش را از مدال کوتاه کرد. او المپیک 2016 را با مقام چهارمی به پایان رساند اما چنان مبارزه کرد که نامش همچون قهرمانان المپیک در ذهن مردم و اهالی ورزش حک شد. کاپیتان تیم ملی شمشیربازی بیش از دو دهه از عمرش را در شمشیربازی گذرانده و فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده اما در آستانه سیوششسالگی برای کسب موفقیتهای تازه عطش دارد و میگوید هر چه در این سالهای طولانی کاشته را باید در المپیک پیش رو برداشت کند. مجتبی عابدینی این روزها برای حفظ آمادگی جسمانی و در امان ماندن از ابتلا به ویروس کرونا به زادگاه پدرش در روستای شورمست سوادکوه پناه برده و برای به پایان رساندن کار نیمهکارهاش در المپیک 2016 و خداحافظی باشکوه با دنیای قهرمانی در المپیک توکیو آماده میشود.
شمشیربازی ایران در مقایسه با کشورهای صاحب سبکی مثل فرانسه، مجارستان، روسیه و ایتالیا جایگاه ویژهای در دنیا ندارد. چطور میشود که یک شمشیرباز ایرانی همه معیارها را بر هم میزند و بعد از شگفتیسازی در المپیک، مدال جهانی هم میگیرد؟
من 23سال است که در شمشیربازی فعالیت میکنم و از همان ابتدا برای هر کاری هدف داشتم. حدود 10سال هم میشود که با جدیت کامل و به قصد گرفتن مدال جهانی و مدال المپیک تمرین و زندگی میکنم. در این چند سال اخیر با کمک پیمان فخری، سرمربی تیم ملی شمشیربازی، بخشی از هدفهایی که میخواستم رسیدم. من از نوجوانی شمشیربازی را شروع کردم و مدام دنبال انجام کارهای بزرگی بودم که کسی قبلا انجام نداده باشد.
خیلیها میخواهند بدانند، مجتبی عابدینی برای رسیدن به چنین جایگاهی و بدل شدن به نماد پیشرفت شمشیربازی در ایران چه مسیری را طی کرده است؟
سال 1376فقط 13سالم بود اما وقتی از مدرسه به خانه میرسیدم ناهار مختصری میخوردم و ساعت یک میرفتم ورزشگاه شیرودی و تا ساعت 9شب تمرین میکردم. حساب شمشیرهایی که در این سالهای نسبتا طولانی شکستهام از دستم در رفته است. این برای یک پسر بچه سیزدهساله سبک زندگی مطلوبی نیست اما برای آیندهام هدف داشتم و ولکن تمرین نبودم. سال 1379 قهرمان شمشیربازی نوجوانان آسیا شدم و همه پیادهرویها تا ورزشگاه شیرودی و تمرینات سختی که انجام میدادم جبران شد. از همه مهمتر عزم و ارادهای در وجودم شکل گرفت و تا امروز نتوانستهام شمشیربازی را رها کنم. تمریناتم بعد از گرفتن این مدال دو چندان شد و سال 1381در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا دوم شدم و سال 83 با مدال طلای این مسابقات برگشتم. همان سال مدال برنز مسابقات بزرگسالان آسیا را گرفتم. همه آنهایی که ورزش و تحصیل میکنند خوب میدانند درس خواندن در این شرایط چقدر سخت است اما در همان اوضاع و احوال، لیسانس مدیریت ورزشیام را گرفتم.
بعد از ازدواج، شرایط سختتر هم شد؟
بهرغم همه مسئولیتهایی که بهعنوان همسر و پدر به دوش میکشم، میتوانم بگویم بعد از ازدواج به آدم محکمتری تبدیل شدهام. حدود 15سال است که ازدواج کردهام اما فقط 3سال تحویل سال نو را در کنار خانوادهام بودم. شاید سر جمع 2سال هم کنار 2دخترم نبودهام و کرونا این فرصت را به من داد که در این چندماه کنارشان باشم. تحمل این شرایط گاهی از مسابقه دادن با رقبای قدرتمند سختتر است.
گاهی اوقات درآمد قابل توجه یک ورزشکار حرفهای، تحمل این شرایط را آسانتر میکند. وضعیت قراردادها در شمشیربازی برای داشتن یک زندگی بیدغدغه کفایت میکند؟
متأسفانه شمشیربازی لیگ پویایی ندارد و اسپانسرها به این رشته ورزشی روی خوش نشان نمیدهند. بعد از المپیک 2016 نگاه مسئولان به شمشیربازی تا حدودی تغییر کرده اما هنوز به جایی نرسیدهایم که دغدغه مالی نداشته باشیم و بهعنوان ورزشکار حرفهای به درآمد پایدار نرسیدهایم.
مبلغ قراردادها در لیگ شمشیربازی چقدر است؟
من سال قبل در لیگ برتر، شمشیر میزدم و بابت یک فصل که 7ماه است، 10میلیون تومان دریافت کردم. امسال هم به لطف آقای حدادیان و مسئولان هواپیمایی وارش، برای تیم وارش بازی میکنم و قرارداد 40میلیون تومانی امضا کردهام. اگر اسپانسرهایی که در لیگ شمشیربازی تیمداری میکنند مبلغ قراردادها را به 80-70میلیون تومان برسانند اوضاع شمشیربازی به کلی تغییر میکند.
با این حساب دستمزد یک فوتبالیست لیگ برتری 100برابر شماست. این تبعیضها از ادامه این راه سخت خستهات نمیکند؟
این تفاوتها قطعا آزاردهنده است و نمیدانم این مسائل را با چه کسانی باید در میان بگذاریم. مگر رشتههای ورزشی چه تفاوتی با هم دارند که تقسیم درآمدها تا این حد تفاوت دارد؟ فشار روحی و جسمی که یک شمشیرباز در تمرینات بدنسازی و مسابقات رسمی تحمل میکند در کمتر رشته ورزشیای میتوان سراغ داشت.
شمشیربازی حرفهایای مثل شما از راه شمشیربازی میتواند زندگیاش را اداره کند؟
کسی که وارد شمشیربازی میشود باید عشق داشته باشد. روزی که من شمشیربازی را انتخاب کردم اوضاع و احوال اقتصادی اینگونه نبود اما امروز باید در این ورزش هزینه کرد تا به جایی رسید. شاید یک مدال جهانی گوشهای از هزینهها را تامین کند. من دارم در مورد هزینههای ابتدایی صحبت میکنم. حالا شما هزینه رفتوآمدها و مصدومیتهای احتمالی و سایر هزینههای جانبی را به آن اضافه کنید. از نظر من که 23سال در این رشته ورزشی کار کردهام نمیشود با درآمد شمشیربازی یک زندگی را اداره کرد.
در کنار شمشیربازی شغل دیگری داری؟
در این 23سال هیچ شغل دیگری نداشتم و فقط به شمشیربازی فکر کردهام اما اگر زمان به عقب برگردد باز هم شمشیربازی را انتخاب میکنم. از قدیم گفتهاند پشت سر هر مرد موفقی یک همسر خوب است. من هم در همه این سالها از این موهبت برخوردار بودهام و حمایتهای همسرم را پشت سرم احساس کردهام.
از راه مربیگری هم درآمدی نداشتی؟
شاگردان زیادی دارم و خیلی از شمشیربازان تیمهای ملی جوانان و نوجوانان از شاگردان من هستند. هیچ وقت در مربیگری دنبال پول و کسب درآمد نبودهام و اصولا برای پول مربیگری نمیکنم. شمشیربازی یک رشته ورزشی نسبتا پرهزینه است و خیلی اوقات بچههایی برای آموزش مراجعه میکنند که از پس هزینهها برنمیآیند. اگر میخواهیم آینده شمشیربازی را بسازیم باید مراعات این بچهها را بکنیم. به همین دلیل خیلی از شاگردانم را بدون دریافت شهریه آموزش میدهم و گاهی اوقات هم در تامین هزینهها به آنها کمک کردهام تا بتوانند شمشیربازی را ادامه بدهند.
از بین شاگردهایی که تربیت کردهای کسی بوده که بتواند جای مجتبی عابدینی را در شمشیربازی بگیرد؟
خیلیها هستند که آینده درخشانی را برای آنها پیشبینی میکنم. مثلا در آینده از میعاد عابدینی و امیرحسین شاکر بیشتر میشنوید و اگر مورد حمایت قرار بگیرند میتوانند برای شمشیربازی مدال جهانی بگیرند. البته مدال گرفتن در شمشیربازی خیلی سخت است چون بعد از المپیک 2016 دنیا روی شمشیربازهای ایرانی حساب ویژهای باز میکند. اگر روش مبارزه یک ایرانی را قبلا 4-3بار آنالیز میکردند الان 6-5بار این کار را انجام میدهند. الان میتوانیم بگوییم ما هم مثل روسها و فرانسویها داریم در شمشیربازی صاحب سبک میشویم و دنیا از شمشیرباز ایرانی حساب میبرد.
البته خودت با همین شرایط تا یکقدمی مدال المپیک رفتی و اگر ناداوری نبود شاید به فینال هم راه پیدا میکردی؟
داستان المپیک ریو فرق دارد. من برای المپیک انگیزه و هدف داشتم. اگر در المپیک 2016 با تمام وجودم مبارزه کردم به خاطر این بود که شمشیربازی دیده شود اما دیده که نشدیم هیچ، اوضاع بدتر هم شد. در المپیک ریو برای دیدهشدن شمشیربازی مبارزه کردم تا بیشتر مورد حمایت قرار بگیریم. میخواستم کاری کنم که حامیان مالی بیشتر سمت شمشیربازی بیایند تا یک لیگ پویا و قدرتمند داشته باشیم. فراموش نکنید که شمشیربازی 3سلاح یا بهعبارتی 3شاخه دارد و همه آنها در ردههای سنی مختلف و در 2 بخش مردان و زنان کار میکنند و به مسابقات اعزام میشوند. فدراسیون هم برای این کار بودجه محدودی دارد.
تهیه لباس و شمشیر برای این همه شمشیرباز خودش یک معضل نیست؟
یکی از مشکلات ما گیر کردن لباسهای وارداتی در گمرک است درحالیکه این لباسها بهعنوان کالای وارداتی به بازار راه پیدا نمیکند و صرفا مورد استفاده باشگاهها و تیم ملی قرار میگیرد. لباسهای چینی که در بازار موجود است بین 4تا 5میلیون تومان قیمت دارد اما کیفیت این لباسها بهگونهای است که نمیشود در مسابقات بینالمللی از آنها استفاده کرد و مورد تأیید فدراسیون جهانی هم نیست.
جایگاه ما در شمشیربازی دنیا آنقدر ارتقا پیدا کرده که شاهد روی سکو رفتن یک شمشیرباز دیگر در مسابقات جهانی یا المپیک باشیم؟
اگر بخواهیم به این سطح از پیشرفت برسیم باید حمایتهای همهجانبهای از شمشیربازی صورت بگیرد. شمشیربازی یک رشته ورزشی مبتنی بر فکر و تمرکز کامل است و یک شمشیرباز باید بهطور کامل مورد حمایت قرار بگیرد تا بدون دغدغه تمرین کند و مسابقه بدهد.
مگر شما در چه شرایطی تمرین میکنید؟
اولا که ما اصلا نباید خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم. به هر حال رقبای ما در ناز و نعمت تمرین میکنند و امکانات کاملی مثل سالن اختصاصی دارند و سالهاست که زیرنظر کارشناس تغذیه، ماساژور، فیزیوتراپ و روانشناس تمرین میکنند. ما حدود یک سال میشود که ماساژور و روانشناس داریم و با یک تدارک نسبتا مناسب راهی مسابقات بینالمللی میشویم. یک زمانی همه این مسئولیتها روی دوش سرمربی تیم ملی بود و با همین شرایط به مسابقات بینالمللی اعزام میشدیم. گاهی اوقات خودمان کار فیزیوتراپ را انجام میدهیم و در مواقع ضروری به هم کمک میکنیم. همه دنیا با اکیپ کامل وارد مسابقات بینالمللی میشوند.
اوضاع ورزشکاران دیگر کشورها چطور است؟ آنها معمولا با چه تشکیلاتی به مسابقات جهانی میآیند؟
ورزشکاران فرانسوی و ایتالیایی که اصلا دغدغهای به نام مشکلات مالی ندارند. تیم ایتالیا با یک اکیپ بیستوپنجنفره به مسابقات جهانی آمده بود. حتی رقیب کرهای که از من شکست خورد در کشور خودش ماهی 25هزار دلار درآمد داشت که به پول ما میشود ماهی 400میلیون تومان. اگر قراردادهای باشگاهی ما را به دلار تبدیل کنید به 2500دلار در سال هم نمیرسد. همین مسائل تفاوت را رقم میزند و رشد و پیشرفت یک رشته ورزشی در گروی توجه به جزئیات است.
هیچ وقت به امضای قرارداد با یک تیم خارجی و لژیونر شدن فکر کردی؟
چند سال قبل پیشنهاد یک تیم خارجی را رد کردم چون حضور در مسابقات ملی برایم در اولویت است. بعد از المپیک 2016 مردم در کوچه و خیابان به من ابراز لطف میکنند و خوشحالی آنها را با پول و قرارداد با تیمهای خارجی تاخت نمیزنم. حضور در لیگهای خارجی تمرکزم را بر هم میزند و به همین دلیل تصمیم گرفتهام تا پایان دوران قهرمانی فقط به حضور در تیم ملی فکر کنم.
در شمشیربازی کدام ورزشکار را برای خودت الگو قرار دادی؟
پوزنیاکف روس الگوی ورزشی من است. در بیوگرافیام که سایت جهانی شمشیربازی منتشر کرده، آمده که تاگوی من پوزنیاکف روس است. او اسطوره شمشیربازی دنیا و یک ورزشکار جنتلمن است و میتواند برای شمشیربازها یک الگوی تمامعیار باشد.
شمشیربازی به حمایت نیاز دارد
المپیک 2016 به شکل تراژیکی برای مجتبی عابدینی به پایان رسید و اشکهای او در برابر دوربینهای تلویزیونی یکی از سکانسهای غمانگیز نمایش کاروان ورزشی ایران در ریودوژانیرو بود. مبارزات جسورانه او با رقبای سرشناس دنیا دستکم این حسن را داشت که جوانان ایرانی را به سمت این رشته ورزشی سوق داد. کاپیتان تیم ملی شمشیربازی معتقد است اگر تبعیضها از بین برود و شمشیربازها مورد حمایت مسئولان بالادستی ورزش قرار بگیرند، میتوانند در میادین مهم بینالمللی پرچم ایران را بالا ببرند.
یکی از مشکلات ما گیرکردن لباسهای وارداتی در گمرک است. لباسهای چینی که در بازار موجود است بین 4تا 5میلیون تومان قیمت دارد اما کیفیت این لباسها بهگونهای است که نمیشود در مسابقات بینالمللی از آنها استفاده کرد و مورد تأیید فدراسیون جهانی هم نیست
در 35سالگی مدال جهانی گرفتم
اگر المپیک توکیو سر موعد برگزار شود، مجتبی عابدینی سومین المپیک را در زندگی ورزشیاش تجربه میکند. سابریست تیم ملی در المپیک 2012در رتبه 36 ایستاد و در المپیک 2016 به مقام چهارم رسید و حالا میگوید برای صید بهترین مدال به توکیو خواهد رفت تا آن را به مردم ایران پیشکش کند.
نسبت به المپیک قبل 4سال مسنتر شده ای. در 36سالگی میتوانی در المپیک توکیو مدال بگیری؟
درست است که سنم بیشتر شده اما هنوز همان انگیزه 4سال قبل را دارم. فراموش نکنید که من در 35سالگی مدال جهانی گرفتم و هیچ وقت سن را برای کسب موفقیت ملاک قرار نمیدهم. الان هم اگر کرونا نبود در 36سالگی میرفتم برای قهرمانی در المپیک.
امیدوار باشیم که این بار به جای اشک با لبخند، المپیک را به پایان برسانی؟
چرا که نه، امیدوارم هر چه خیر است برایم پیش بیاید اما مطمئن باشید با مدال از المپیک برمیگردم و دوست دارم یک مدال خوشرنگ برای مردم سوغات بیاورم.
پس قول مدال المپیک را میدهی؟
قول دادن تعهدی بهوجود میآورد اما به مردم قول میدهم برای خوشحالیشان با تمام وجود مبارزه کنم.
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
شیوع ویروس کرونا و به تعویق افتادن زمان برگزاری بازیهای المپیک توکیو، این فرصت را نصیب ورزشکاران المپیکی کرده تا پس از مدتها، بودن در کنار خانواده را تجربه کنند و آنها را به زندگی عادی برگردانده است. مجتبی عابدینی هم که پای ثابت سفرهای خانوادگی است، این بار به اتفاق همسر و 2دخترش به زادگاهش، سوادکوه رفته و در عین حال برنامه تمرینیاش را دنبال میکند.
دوران قرنطینه را چگونه سپری کردی؟
در دوران قرنطینه هم در خانه تمرین کردم. به هر حال تمرین در زندگی آپارتمانی سخت است، بهخصوص که در ساختمانهای امروزی صدای پای آدم به خانه همسایه میرود اما مراعات میکردم و همسایهها هم به من خیلی لطف داشتند. الان یکماه است که به اتفاق خانواده به سوادکوه آمدهام و تمریناتم را اینجا ادامه میدهم.
در سوادکوه وسایل تمرین و بدنسازی مهیاست؟
من اینجا تمرینات هوازی انجام میدهم و کوهنوردی میکنم. البته وزنه هم میزنم و تا شکست کرونا در سوادکوه میمانم. فکر کردن به زندگی بدون شمشیر، شوک عصبی به من وارد میکند و به همین دلیل تحت هر شرایطی شمشیر را کنار نمیگذارم.
جز شمشیربازی معمولا مشغول چه کاری میشوی؟
همه فراغتم را با خانواده سپری میکنم. گاهی اوقات با همسرم که خودش از قهرمانان تنیس روی میز بوده، تفریحی بازی میکنیم. البته اگر تمرین و مسابقه نباشد ترجیح میدهم با خانوادهام به مسافرت بروم.
سفر به کدام شهرها را ترجیح میدهی؟
اگر فرصت یکی دو روزه داشتم باشم سوادکوه را انتخاب میکنم اما اگر به اندازه کافی وقت داشته باشیم سفر به شهرهای تاریخی را ترجیح میدهم. سال قبل سفری به اصفهان داشتم که خیلی لذتبخش بود و بعد از آن به شیراز و یزد رفتیم. سالهای قبل هم به شهرهای تاریخی سفر کرده بودم. ایرانگردی را خیلی دوست دارم. برای من که دنیا را دیدهام حیف است که زیباییهای کشور خودم را نبینم.
منبع: همشهری