محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ در سال ۱۳۸۶ اولین کتابش را با نام «پرندهای که زبان انسانها را بلد بود» چاپ کرد و در همان زمان، در یک کتابخانه خیلی محروم در بولوار مصلی کار میکرد. میگوید وقتی با بچههای آنجا حرف میزدم، متوجه میشدم که هر داستان عاشقانهای که تعریف میکنند خارجی است. همان جا به بچهها گفتم که آیا میدانستید ما هم کلی داستان عاشقانه داریم؟ و داستان «زال و رودابه» را برایشان تعریف کردم.
این اتفاق باعث شد تا کلاسی با عنوان عاشقانههای شاهنامه برایشان بگذارد که در هر جلسه ۲۰ تا ۲۵ نوجوان برای شنیدنش به کتابخانه میآمدند. همین بهانهای شد که این قصهها را جمع آوری کند و در سال ۹۰ کتاب «عاشقانههای شاهنامه» را منتشر کند.
معصومه موسویانِ ۴۵ساله، سالهای زیادی از عمرش را درگیر آموختن و آموزش شاهنامه بوده است و از سال ۱۳۸۸ هم در بنیاد فردوسی کارگاه آموزش شاهنامه به کودکان را راه اندازی کرده است. او به تازگی کتاب دیگری با نام «کتاب کار آموزش شاهنامه به کودکان» منتشر کرده است. این کتاب به همت بنیاد فردوسی تهیه شده و امید است تا انتهای آذر در کتاب فروشیهای سطح شهر و همچنین کتاب فروشیهای الکترونیکی برای مخاطبان در دسترس باشد. با او، دقایقی پیرامون همین کتاب و اهمیت آموختن شاهنامه صحبت کردهایم.
موسویان میگوید این کتاب برای مخاطب بزرگ سال نوشته شده است، برای مربی ها، معلمها و اصولا هرکسی که میخواهد به بچه ها، گروه سنی کودک یا نوجوان، شاهنامه یاد بدهد: «بخشی حاصل تجربههای من است. آنچه در همه این سالها تجربه کردهام را فصل بندی کردهام، سرفصل به آن دادهام و در قالب ۱۰ درس آموزش دادهام. چند بخش دیگر هم دارد این کتاب. یکی خود مقدمه دکتر قدمعلی سرامی است. مقدمه بسیار آموزندهای است، با موضوع اینکه چرا ما باید شاهنامه را به بچهها آموزش بدهیم و چقدر این موضوع اهمیت دارد.
بخش دیگر، مصاحبههایی است که با متخصصان ادبیات کودک و نوجوان مانند آقای مصطفی رحماندوست، اشکان رهگذر، دکتر اسماعیل امینی و دکتر مرجان فولادوند انجام شده است. ما در سال ۱۴۰۰ برنامهای داشتیم در بنیاد فردوسی با عنوان «یک جهان شاهنامه خوان» که با این متخصصان مصاحبه کردیم و هر کدام از چالشهای پیش روی آموزش شاهنامه به کودکان را به بحث گذاشتیم و نظر آنها را جویا شدیم. بخش اول کتاب بعد از مقدمه، شامل مصاحبه این استادان است.»
موسویان صحبت هایش را درباره محتوای کتاب این طور ادامه میدهد: «بعد از این بخش، درسهای آموزش شاهنامه است که تمرین دارد، نکته دارد و میگوید در هر جلسه چه کارهایی انجام بدهید. سپس، ۱۰ داستان آغازین شاهنامه بازنویسی شده است و به عنوان نمونه، برای معلمها و والدین گذاشته شده تا قصه گویی کنند.
همچنین ۱۰ متن نقالی دارد که میتوانند با بچهها حفظ و آماده سازی اش را تمرین کنند. بخش پایانی نیز شامل یکسری فعالیتهای هنری و نوشتن خلاق است که با توجه به همان ۱۰ داستان شاهنامه در کتاب آمده است. اینها نمونههایی هستند و معلمها میتوانند برای سایر داستانهای شاهنامه نیز از همین سبک و سیاق استفاده کنند.»
بنا به گفتههای معصومه موسویان، این کتاب به همت بنیاد فردوسی تهیه شده و فعلا به تعداد محدودی چاپ شده است. قرار است مراسم رونمایی کتاب در تهران برگزار شود. برنامه این است که بعد از برگزاری مراسم در تهران، کتاب وارد کتاب فروشیهای الکترونیکی شده و به شکل کاغذی نیز وارد بازار شود. پیش بینی میشود که این اتفاق تا آخر آذر رخ دهد.
او در بخش دیگری از صحبت هایش میگوید: «سال اول که ما آموزش شاهنامه را در بنیاد با حمایت خانم پروین خاکپور راه انداختیم، چنین روشی در کشور رایج نبود و بیشتر نقالی وجود داشت. یعنی متنهایی که بچهها باید نقالی میکردند.
من خودم خیلی با نقالی میانه خوبی نداشتم و تصورم این بود که یکی از دلایلی که ما فکر میکنیم شاهنامه سخت است، همین متون نقالی هستند. مینشینیم و چیزی نمیفهمیم و تصورمان این است که شاهنامه سخت است. در حالی که حافظ را میخوانیم و با اینکه پر از مفاهیم عرفانی و فلسفی است، ادعایمان این است که خوب متوجهش میشویم. اما شاهنامه را فکر میکنیم که دشوار است.
در حالی که شاهنامه آن همه مفاهیم نمادین و پنهان دارد ولی نه به دشواری حافظ. تصمیم گرفتم که شاهنامه را به بچهها یاد بدهم. چون خودم کارمند کانون پرورش فکری بودم و آنجا شیوههای خلاقانه کار با کودک را یاد گرفتم و کار میکردم، با یکی از دوستان هنرمندم، خانم آفرین میرشاهی، این برنامه را در بنیاد شروع کردیم. به این شکل که من قصههای شاهنامه را برای بچهها قصه گویی میکردم و دوستم با توجه به آن قصه، با بچهها یک سری کار هنری انجام میداد.
طی دوران آموزش شاهنامه به بچه ها، چالشهای زیادی پیش رویم بود؛ از جمله اینکه چه قصههایی را انتخاب کنم، برای چه گروه سنیای کار کنم، چه شیوهای برای چه گروه سنی بهتر جواب میدهد، چه مقدار از شعرها را با بچهها کار کنم، کدامها را کار نکنم. اصلاً شاهنامه را خودم به عنوان معلم چطور یاد بگیرم. مثلا بروم شاهنامه دکتر خالقی مطلق را بخوانم و بعد لغت نامه بردارم و بگذارم جلوی خودم. یا بروم شرحهای شاهنامه را بخوانم و در این زمینه مدام کتابهایی که به دستم میرسید را میخریدم و میخواندم.»
اما در همه این تعامل ها، حضور کودکان، نوجوانان و والدین با هدف یادگیری و ارتباط گیری با شاهنامه چگونه ارزیابی میشود؟ آیا این علاقه مندی در وجود والدین هست و میخواهند آن را به کودکان منتقل کنند، یا کودکان و نوجوانان این نسل، خود تمایل زیادی برای یادگیری این اثر بزرگ دارند؟
موسویان معتقد است: «یک نکته جالب که اکنون اتفاق افتاده، این است که خانوادهها خیلی دنبال این هستند که بچهها شاهنامه را یاد بگیرند. این کمک بزرگی است به ما. من یک مرتبه خودم این موضوع را با خانم دکتر فولادوند به صحبت گذاشتم که چرا وقتی من بچه بودم این قدر از شاهنامه صحبت نبود، اما اکنون این قدر زیاد شده است. او میگفت در طول تاریخ ایران، هر زمان که مردم احساس کردهاند هویت ملی شان در خطر است، به شاهنامه روی آوردهاند و این در طول تاریخ ما تکرار شده است.
برای مثال، بیشترین تصویرگری شاهنامه را در زمان صفویان داریم و آن زمان کارهای نقالی و قهوه خانهای بسیار رشد پیدا کرد. او معتقد بود که حماسه ها، چون خیلی با روح ملت عجین هستند و به تاریخ آن ملت برمی گردند، هر زمان مردم احساس میکنند که چیزی که دارند در خطر قرار گرفته، به حماسه هایشان برمی گردند و ما بزرگترین حماسهای که داریم شاهنامه است.»
او همچنین اضافه میکند: «الان از کلاس گلستان سعدی من نیز بسیار استقبال شده است. انگار که خانوادهها به این رویکرد رسیدهاند که با توجه به گستردگی دنیای مجازی و اطلاعاتی که بچه هایشان میگیرند، به این ریشه گرفتن بسیار بیشتر احتیاج دارند. احساس کردهاند بچه هایشان لازم است که برگردند و ببینند در تاریخ خودشان چه چیزهایی بوده و خودشان چه چیزهایی داشتهاند تا به داشته هایشان مفتخر باشند و دوباره آن دوران اوج ادبیات ایران برگردد. یک مسئله دیگر خود زبان است.
حتما خودتان هم دیدهاید که بچهها خیلی با زبان فارسی صحیح میانهای ندارند و من فکر میکنم پدر و مادرها و به خصوص ما دهه شصتیها که با همین فرهنگ بزرگ شدهایم و خیلی به ادبیات احترام میگذاریم، روی بچه هایمان حساس شدهایم و حالا میخواهیم اینها را یاد بگیرند.»