صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

اهمیت الگوسازی رسانه‌ای در انتخاب و مدل پوشش

  • کد خبر: ۳۰۹۱۹۴
  • ۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۸
سینما و تلویزیون به دلیل ارتباط تنگاتنگ با مخاطبان، به‌راحتی می‌تواند تأثیرات فرهنگی، نگرشی و حتی تغییرات بنیادین در سبک زندگی را به‌تدریج ایجاد کند و به همین علت، الگوسازی رسانه‌ای در انتخاب و مدل پوشش اهمیت دارد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ سینما و تلویزیون به دلیل ارتباط تنگاتنگ با مخاطبان، به‌راحتی می‌تواند تأثیرات فرهنگی، نگرشی و حتی تغییرات بنیادین در سبک زندگی را به‌تدریج ایجاد کند. اگر بپذیریم تأثیر جامعه و سینما و تلویزیون تأثیری متقابل است به این معنا که هم آثار سینمایی و تلویزیونی آیینه وقایع، شخصیت‌ها و رویداد‌های جامعه هستند و هم از سویی دیگر می‌توانند تقویت‌کننده یا ایجادکننده الگو‌های فرهنگی و اجتماعی میان مردم باشند، توجه به برخی مسائل جدی‌تر می‌شود.

یکی از مسائلی که در چند دهه اخیر مورد تأمل و توجه بیشتری قرار گرفته، پوشش زنان در آثار سینمایی و تلویزیونی است؛ پوششی که نه‌تنها موردتأیید شرع بلکه با عرف جامعه نیز همراه باشد. در این نوشتار، اگر دقیق‌تر بخواهیم این پوشش را در مورد حجاب برتر و بازنمایی زنان چادری در سینمای ایران مورد بررسی قرار دهیم، به نکات درخور تأملی می‌رسیم.

شاید اغلب دهه‌شصتی‌ها و دهه‌های قبل‌تر سریال «در پناه تو» را به یاد داشته باشند. لعیا زنگنه در نقش مریم افشار با حجاب چادر و مدلی که برای نگهداشتن چادر انتخاب کرده بود، خیلی از دختران آن دهه را به سمت چادری‌شدن و حتی مدل مریم‌افشاری چادرسرکردن متمایل کرده بود. سال‌ها بعد یکی از مجریان با مدل متفاوت چادرش و استفاده از رنگ‌های متنوع و شاد همراه با چادر این الگوسازی را ایجاد کرد. پس آن مجری‌ها و دختران جوانی به سمت تقلید از نوع پوشش آزاده نامداری تمایل پیدا کردند. این مصداق‌ها می‌تواند جدای مثبت یا منفی‌بودن آن، اهمیت الگوسازی رسانه‌ای در انتخاب و مدل پوشش را نشان دهد.

اما با نگاهی به آثار سینمایی، متأسفانه در بسیاری از آثار، زنان چادری داستان با تیپ‌های شخصیتی‌ای همراه هستند که مخاطب را پس می‌زنند. مثلاً مادر علی‌سنتوری در فیلم یک خانم جلسه‌ای چادری است، اما با فرزندش ارتباط خوبی ندارد. در فیلم «عرق سرد»، سحر دولتشاهی سرپرست تیم فوتسال زنان است که برخورد‌های خشن و افراطی با بازیکنان دختر دارد. «در کوچه بی‌نام»، مادری دخترش را درک نمی‌کند، اما چادری و اهل روضه و مسجد و... است و در نگاه کلی، در بسیاری از آثار سینمایی متأسفانه چادر در زندان، زنان طبقه پایین یا فقیر، در مراسم عزاداری و... کارکرد پیدا می‌کند؛

بنابراین با مرور چنین‌بازنمایی از زنان چادری در سینما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که الگوسازی موفقی در رسانه از زنان چادری ارائه شده است. این در حالی است که نمی‌توان از آثار موفقی مانند «ویلایی‌ها» اثر منیر قیدی یا «شیار ۱۴۳» اثر نرگس آبیار یا «طلا و مس» ساخته بهروز شعیبی و دیگر آثاری از این دست چشم‌پوشی کرد که در بازنمایی شخصیت زنان چادری داستان بسیار موفق بوده‌اند.

همان‌طورکه در جامعه پیرامون خود می‌بینیم که برخی زنان به عنوان کنشگران اجتماعی در مشاغل و سطوح مختلف علمی و طبقات اجتماعی، چادر را به عنوان حجاب برتر برگزیده‌اند، در سینما نیز نباید زنان چادری داستان محدود به سینمای مقاومت یا سینمای دینی و مذهبی باشند. واکاوی و تأمل و گفتمان فرهنگی و نقد در تأثیر آنچه به عنوان الگو در سینما و تلویزیون ارائه شده است می‌تواند در این حوزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.