صدا وسیمای خراسان رضوی سال هاست با ریزش شدید مخاطب و نیروی ماهر درون سازمانی روبه رو شده و در چرخهای همیشگی به تکرار خطاهای برداشتی خود از مخاطب استانی و فرااستانی مشغول است.
این امر ناشی از تصور اشتباه نسبت به موقعیت دینی، زیارتی و سیاحتی مشهد نزد مدیران مستقیم و فشارهای جانبی دیگر مدیران و مسئولان استان است و باید تکرار کرد که تنها چاره، خروج از نگاههای بستهای است که جواب نداده است. با این حال در همین روزهای کم مخاطب، شاهد چند برنامه موفق هستیم که شاخصه آن رعایت نیاز مخاطب روز خود است.
برنامه «کافه گفتوگو» با اقدامی دیر، اما با شروعی خوب و رفتن به سمت انعکاس افکار سیاسی و اجتماعی نوجوانان و دهه هفتادی و هشتادیها تا دانشجو و استادان، نشان داد که بسیاری از محافظه کاریهای گذشته در اعتماد نکردن به مردم برای شنیده شدن صدای آن ها، یک برداشت محاسباتی اشتباه بوده است.
پخش برنامه «قاب هنر» در شبکه استانی، برای مخاطبان هنرمند با اثرگذاری بر الگوپذیری مخاطبان نوجوان و جوان ساخته شده است. همچنین برنامه «صحن علنی»، در عین موفق بودن برای دیده شدن هنرمند و ورزشکار و اخبار مجلس و صدای مردم میتواند مخاطب خود را به سرعت به چند برابر مخاطب فعلی در هفته برساند.
تغییر در کمیت و کیفیت فیلمها و تولید فیلم به ویژه با مختصات سینمای بومی و برنامههای شاد، خانواده و کودک، لازمه آشتی دادن مخاطب قهرکرده با سیمای استانی است. ریشه قهر را نیز باید در همان تصور مدیران شهری و استانی از مخاطب دید. صدا وسیمای خراسان رضوی با توجه به وجود نخبگان خراسانی و فرهنگ و هنر غنی در سطح کشور، توانایی تولید
با کیفیتترین آثار را در سطح کشوری دارد و آثار آن اثبات کننده این امر است. باید تغییر نگاهی در مدیریت عالی استان صورت بگیرد و با لحاظ کردن حقوق مادی و معنوی هنرمندان داخل و خارج از شبکه استانی، ابتدا تولیدکننده محتوا و سپس مخاطب استانی و کشوری را با خود آشتی دهند، سپس فراهم کردن زمینههای تولید، چون اسپانسر و سرمایه گذار را خود به عهده بگیرند و آن را بر دوش هنرمندان نگذارند، زیرا مناسبتی با این امور ندارند، که اگر داشتند زندگی خود را از نظر مالی ارتقا میدادند. باید اجازه دهند هنرمندان به اصل امر که تولید محتوای جذاب است بیندیشند نه به مسائل مالی آن؛ در این صورت بی تردید شاهد بازگشت مخاطب به شبکه استانی و سراسری خواهیم بود.