انقلاب اسلامی باعث برهمخوردن نظام دوقطبی جهان و ظهور ایده جدید حاکمیت جدیدی شد که حاکمیت را از آن خداوند میداند. حکمرانی مطلوب و عالی، یکی از اهداف عالیه نظام اسلامی است. جامعه اسلامی برای رسیدن به حکمرانی عالی و تمدن جهانی نیازمند آن است که برای همه عاملان و کنشگران جامعه طرح و برنامه ارائه دهد؛ بنابراین ازآنجاکه بیش از نیمی از جامعه را «زنان» تشکیل میدهند، بر حکومت اسلامی لازم است الگویی در حکمرانی خود برای آنان داشته باشد.
آنچه امروز موجب تفاوت و امتیاز جمهوریاسلامیایران از دیگرکشورهای جهان شده است، تلاش این نظام برای تحقق اسلام ناب در ساحتهای مختلف حیات فردی و اجتماعی و حرکت بر مدار اسلام است. مدعای اصلی انقلاب اسلامی، ارائه سبک جدیدی از زندگی، حکومت و حکمرانی است که در هدف و خطمشیهای جامعه و حاکمیت، شیوهها و روشهای حکمرانی، نقش و مشارکت مردمی، نظامات اداری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، قوانین الهی و روح معنوی اسلام حاکم است.
این انتظار زمانی محقق میشود که الگوی مطلوب حکمرانی زنان بر اساس مبانی اسلامی تدوین، سپس شاخصها و معیارهای لازم مشخص شود. جمهوری اسلامی ایران که توانسته است حرفی نو را در تطابق ارزشها با مردم، در میدان عمل محقق کند، بهقطع با پشتوانه معرفتی خود در حوزه زنان، میتواند الگویی کامل را در عرصه زنان اراده کند؛ اما علیالدوام این سؤال همچنان باقی است که چرا نقطهقوت نظام اسلامی به پاشنه آشیل آن تبدیل شده است و راه اصلاح این وضعیت از چه مسیری باید عبور کند و اساسا الگوی مطلوب در حکمرانی چیست؟
با پشتوانه بر نظامات معرفیشده و تشریح جایگاه فطری زنان و قوانین ارزشی موجود در فقه و تنظیم ساختارها به «الگوی سوم زنان» خواهیم رسید که از ابداعات رهبرمعظمانقلاب است. ایشان معتقدند که جایگاه زنان در حکمرانی اسلامی نه مدل غربی است که صرفا یک کالا در خدمت حاکمیت باشد و نه مدل شرقی است که صرفا در خانه باشد و عاملیت لازم را نداشته باشد؛ بلکه اسلام نگاه ترکیبی این دو را دارد و در عین اینکه زن، محور خانه و خانواده است، میتواند براساس نظریه «تجمع عامل» عاملیت لازم و مناسب خود را داشته باشد.
درنهایت، الگوی سوم زن که بهدنبال نقش محوری زنان در خانواده و جامعه است، بیان میکند که اساس حضور زن، کنشگری و محوریت خانه براساس تأمین نیازهای عاطفی خانواده است؛ لذا میتواند ساختار را بهگونهای تنظیم کند که درعین ایفای نقش خانوادگی بتواند عاملیت خود را در جامعه ارتقا بخشد. نگاه انقلاب اسلامی به زن، برگرفته از مبانی اسلامی است.
در نگاه اسلامی، هم زن، هم مرد، فارغ از «جنسیت»شان میتوانند در مسیر رشد و کمال حرکت کنند. زن در این الگو در عین اینکه عنصری «در حاشیه و دستدوم» نیست، «ابزار تمتع و سوءاستفاده» دیگران و بهرهبرداریهای غیرانسانی نیز نیست. زنی که ذیل این انقلابِ الهی ظهور کرد، تعریفی جدید از زن ارائه داده است. امروز و با گذشت سالیانی از انقلاباسلامی همچنان کشمکشی جدی و اساسی بین «الگویِ زن مسلمان» با «الگویِ مادی غربی» در جریان است.
غربیها همواره در تلاشاند نگاه و عملکرد غلطِ خود را در دنیا رایج کنند و در این مسیر هوچیگریهای تبلیغاتی و رسانهای را همواره در دستورکار دارند. نگاه انقلاب اسلامی به مقوله زنان درست در مقابل نگاه غربی قرار دارد. فرهنگ غربی با ایجاد یک «نامُعادله» در مسئله زنان عملا این قشر را وسیله «انتفاع» و بهرهبرداریهای گوناگون قرار داده است.