صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کیمیای محبت

  • کد خبر: ۳۳۲۱۴
  • ۱۷ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۶
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی
یکی از نیاز‌های طبیعی انسان معنویت است و شاید همین احساس نیاز خود به تنهایی دلیل وجود حقیقتی غیبی و جاودانگی حیات باشد.
همه انسان‌ها فارغ از گرایش‌های فکری و ریشه‌های نژادی شیفته معنویت و موضوعات غیبی هستند و همین شوق و رغبت درونی هم موجب می‌شود که گاه در جست‌وجوی خود خطا کنند و به بیراهه روند و دچار خرافات و باور‌های غلط و انحرافات شوند و فتنه‌گران شیاد نیز در طول تاریخ بار‌ها -تا همین حالا- از این میل درونی انسان‌ها سوء‌استفاده کرده و آنان را به سیاهی و تباهی کشانده‌اند. بر همین اساس کتاب‌هایی که از موضوعات معنوی سخن می‌گوید و به امور غیبی می‌پردازد یا احوال و کرامات اهل دل را شرح می‌دهد همیشه مشتری دارد و در همان حال هم فرصت آسیب و انحراف را به‌راحتی فراهم می‌کند. به دلیل همین جذابیت امور معنوی برای همه مخاطبان -مخصوصا نسل جوان- در سال‌های اخیر آثار متفاوت و متنوعی با موضوع آداب سیر و سلوک یا شرح مقامات و خاطرات اولیای خدا به چاپ رسیده که باوجود مراقبت‌های جدی گاه دچار آسیب و آفت‌هایی هم بوده است.
مهم‌ترین خصوصیت این آثار آن است که اولا شرح احوال بزرگانی از علمای دین و روحانیان برجسته است که ممکن است مخاطب عام خود را از جایگاه اجتماعی و موقعیت علمی آنان دور بداند، و ثانیا به برخی از احوال شخصی و کرامات خاص آنان اشاره کرده است که اموری استثنایی و خصوصی تلقی می‌شود که برای عموم مردم قابل درک و باور نیست و چه‌بسا به همین سبب نقل این امور مطلوب نباشد. در این میان شرحی که جناب آقای محمدی ری‌شهری در بیان احوالات مرحوم نکوگویان، معروف به شیخ رجبعلی خیاط، نوشتند دارای ویژگی‌های شایان توجهی است که ترویج و توصیه آن را ضروری می‌سازد. این کتاب از شخصی عادی سخن می‌گوید که تا آخر عمر به خیاطی اشتغال داشت و مانند همه مردم به کسب‌و‌کار عادی می‌پرداخت، اما به چنان درجاتی از ارتقای معنوی رسیده بود و عجایبی از امور روحی و ارتباط با عالم غیب و شهود از او دیده می‌شد که بسیاری از روحانیان و عالمان حوزوی در محضرش شاگردی می‌کردند.
شهرت او به عنوان شیخ از آنجاست که هم در شغل و حرفه خود پیر صنف و خوش‌نام و محبوب بوده است و هم مردم او را به عنوان شخصی مؤمن و مقدس و زاهد می‌شناخته اند، نه به این دلیل که روحانی باشد و عمامه بر سر بگذارد. روش تربیتی او برای سلوک معنوی نیز از مسیر عادی زندگی طبیعی می‌گذرد و بر تحول اخلاقی در روابط اجتماعی تأکید دارد و به همین دلیل برای هر‌کس و با هر موقعیت و شرایطی قابل استفاده خواهد بود. همچنین در این کتاب از رفتار‌های عجیب و غریب یا کرامات و عجایب غیر قابل هضم و ریاضت‌های خاص و غیر عادی سخنی به میان نیامده است و هر چه هست توصیه‌های تربیتی برای رشد معنوی در چارچوب زندگی عادی و اجتماعی روز است. از سوی دیگر نویسنده که خود دارای تسلط کم‌نظیر و احاطه فراوان بر قرآن و حدیث است و پیش از این مجموعه ارزشمند «میزان الحکمة» را برای تبیین موضوعی آموزه‌های قرآنی و حدیثی تدوین کرده، در هر بخش و با ذکر هر‌خاطره از زندگی آن مرد بزرگ به تناسب موضوع، مستندات قرآنی و روایی را ذکر و تشریح کرده است و کوشیده است کتاب را به عنوان یک نسخه اخلاقی برای درمان معنوی درآورد و آن را، چون یک دارو برای بیماری‌های روحی عرضه کند. وسواس شدید مؤلف در ثبت دقیق خاطرات و اطمینان کامل از نقل موضوعات -با مشاهده شخصی دوستان آن مرحوم و گفت‌وگوی ضبط‌شده و تطبیق و مقایسه نقل‌ها- موجب شده است از ذکر بسیاری از امور بگذرد و موارد متعددی از مسائل مشهور در‌باره مرحوم شیخ را به دلیل عدم اطمینان کنار بگذارد و در نتیجه کتاب ساختاری محکم‌تر و صحیح‌تر یافته است. اساس و بنیان زندگانی و مکتب تربیتی مرحوم خیاط توحید بوده و این مبنا و رویکرد در همه ابعاد حیات او مشاهده می‌شود، زیرا به تعبیر نویسنده «بزرگ‌ترین هنر جناب شیخ، دستیابی به کیمیای محبت خداست» و چنان که از او نقل کرده‌اند معتقد بود «حقیقت کیمیا، تحصیل خود خداست» و او در این راه دشوار بیش از آنکه به حضور استاد سلوکی یا معلم معنوی قائل باشد بر اهمیت عزم و اراده شخص تأکید داشت و معتقد بود که اگر هر کس خود را برای خدا خالص کند، خداوند هم مسیر او را هموار خواهد ساخت.
او طی این طریق را در رفتار صحیح و سالم در زندگی روزمره و اعمال طبیعی زندگی می‌دانست و به شاگرد خود می‌گفت: «پسرم، تو که سوزن می‌زنی، برای خدا بزن.» و در ارتباط خود او با مشتری و همسایه و بستگانش نیز جلوه‌های درخشانی از تعالی و ترقی معنوی دیده می‌شد. در این کتاب می‌خوانیم که جناب شیخ یکی از اتاق‌های خانه‌اش را به یک راننده تاکسی، ماهیانه ۲۰ تومان اجاره داد تا اینکه همسر آن شخص وضع حمل کرد و دختری به دنیا آورد. ایشان در گوش نوزاد اذان و اقامه خواند و یک اسکناس دو‌تومانی در قنداقش گذاشت و به پدرش گفت: حالا که خرجت زیاد شده، از این ماه به جای ۲۰ تومان ۱۸ تومان بدهید. یعنی در‌حالی‌که همه با اضافه شدن اعضای خانواده مستأجر، به قیمت اجاره اضافه می‌کنند، ایشان برعکس نگران خرج زندگی و هزینه‌های جدید او بود و از اجاره‌اش کم کرد.
توصیه‌های دیگر اخلاقی جناب شیخ هم معمولا دوری از گناه و مراقبت اخلاقی در پرهیز از ظلم به دیگران، محبت به انسان‌ها و دوری از مال حرام است. مادر ایشان به او گفته بود: «موقعی که تو را در شکم داشتم، شبی پدرت -که آن ایام در مغازه کبابی کار می‌کرد- کباب درسته به خانه آورد. خواستم بخورم که دیدم تو به جنب‌و‌جوش درآمدی و با پای خود بر شکمم می‌کوبی، فهمیدم که از این غذا نباید بخورم، دست نگه داشتم و از پدرت پرسیدم که تو هر شب باقی‌مانده کباب جلوی مشتری‌ها را به خانه می‌آوردی، چه شده که امشب کباب درسته آورده‌ای؟ پدرت گفت: حقیقت این است که این‌ها را بدون اجازه آورده‌ام، من هم از آن غذا نخوردم.» نظام تربیت اخلاقی جناب شیخ، تمرکز بر ۲ اصل عمل به واجبات و پرهیز از محرمات در متن زندگی طبیعی بوده که برای هر کسی در هر موقعیت و جایگاهی قابل تطبیق و اجراست و این کتاب سعی دارد تا در فصول مختلف خود این نظام را شرح دهد و در داستان‌های جذاب و متنوعی که از خاطرات زندگی یک پیرمرد خیاط اهل دل نقل شده است این مسیر را تبیین کند.
اساس و بنیان این کتاب نخست با عنوان «تندیس اخلاص» انتشار یافت که با استقبال گسترده‌ای مواجه شد و بعد از ۱۱ نوبت چاپ با اضافات و اصلاحات مفصل به نام «کیمیای محبت» منتشر شد و تاکنون با همین عنوان هم ۵۴ بار چاپ شده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.