دردناک است. اینکه عدهای پس از ۴۱ سال از پیروزی انقلاب هنوز فکر میکنند برای اثبات مواضع خود باید دادوبیداد راه بیندازند و رگ گردن متورم کنند یعنی یک جای کار حسابی میلنگد.
از طالقانی و بهشتی و مطهری و شریعتی که آموزگاران این انقلاب بودند، به چنین جایی رسیدن، حقیقتا که جای دریغ و تأسف بسیار دارد. البته غیرتیشدن و تعصبورزیدن در حق مردم امر پسندیدهای است، اما بهحکم «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» آدمیزاد باید بفهمد کجا و با چه کسی سخن میگوید.
زیر سقف مکانی که آن را «خانه ملت» نام نهادهاند، اندکی متانت و تعقل هم بد نیست. بالأخره آنکه عنوان پرطمطراق نماینده مردم را یدک میکشد باید برای حفظ ظاهر هم که شده است، با گردنکشان و قلدران تفاوتهایی داشته باشد. بهقول شاعر، «یا نام سکندری رها کن/ یا رسم سکندری بهپا دار!» البته که مجلس منتقد میتواند منشأ خیر و برکتهای بسیار باشد، اما بهشرط آنکه رفتار نمایندگان آن مجلس درخور شأن نمایندگی باشد و نمایندگانش بهجای تکرار حرفهای پوپولیستی ششهفت سال اخیر عدهای که بزرگترین هنرشان کفشپرتکردن بهسمت رئیسجمهور بوده و بالارفتن از درودیوار سفارت عربستان و انگلیس، ۴ تا حرف حساب بزنند. دستکم حالا که قرار است حرفهای دیگران را تکرار کنند، بروند از روی دست ۴ تا منتقدی که سرشان به تنشان میارزد، مشق کنند.
وگرنه دادزدن وسط سخنان وزیرخارجه و او را دروغگو خطابکردن که هنری نیست. هنری هم باشد، از دست همه برمیآید و دیگر نیازی به نماینده مجلس نیست. این دسته از نمایندگان محترم اگر نمیدانند بدانند که با هوکردن و بدوبیراهگفتن به یک وزیر، نهتنها شأن و منزلتی کسب نمیکنند، بلکه چوب حراج به آبروی موکلان خود میزنند. گردوخاک راهانداختن و دشنامدادن یک نماینده بهپای خیلیها نوشته میشود. درست یا غلط، نمایندگان را عصاره کسانی میدانند که به آنها رأی دادهاند.
بیشک در بین کسانی که به این نمایندگان محترم رأی دادهاند، کلی آدم درستوحسابی و متدین وجود دارد که بهامید تغییری در وضع موجود به این بزرگواران رأی دادهاند. رفتارهایی از این دست بیش از همه ستم در حق آنان است. این را هم از یاد نبرند که پایگاه رأی این بزرگواران چندان هم گسترده نیست و اگررأی دهندگان با این عملکرد از این عزیزان روی برگردانند، کارشان دشوار خواهد شد.
در ضمن این را هم از خاطر نبرند که این بداخلاقیها اگر شدت پیدا کند، ممکن است آن عدهای را که در اسفند ۹۸ پای صندوقهای رأی آمدند، دلسرد کند و دوباره رأی ندهند؛ آن وقت است که باید سالها از صندلیهای سبز مجلس دور بمانند. اگر در دولت ایراداتی وجود دارد که قطعا دارد، راه مقابله با آن هرچه هست، این نیست. برای اثبات حقطلبی و انقلابیبودن هم راههای معقولتری وجود دارد. من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم.