فیلم صبح اعدام به برنامه هفت رسید چرا تلویزیون سخنرانی حجت‌الاسلام مسعود عالی را قطع کرد؟ ریدلی اسکات در ۸۸ سالگی همچنان پرکار است برگزاری نمایشگاه گروهی نقاشیخط «هفت هنر» در نگارخانه رضوان مشهد تام کروز با شانزدهمین پرش با چتر نجات، رکورد گینس را شکست علیرضا قربانی: فقدان «الهه»، دختر سرزمینمان، داغدارمان کرد ویدئو | گاف جدید شبکه ایران‌اینترنشنال علیه فرزند رهبر انقلاب اقدام دوباره نماوا برای دور زدن قانون درباره انتشار سریال سووشون؛ این‌بار با یوتیوب سیدعلی خامنه‌ایِ خمینی درباره نمایش خانم و آقای پاواروتی | صحنه‌هایی از یک فروپاشی روزمره فیلم‌های سینمایی تلویزیون در روزهای (۱۴، ۱۵ و ۱۶ خرداد ماه ۱۴۰۴) رکوردشکنی سریال «وحشی» در فیلم‌نت علی شادمان با فیلم «تهران کنارت» در راه جشنواره کارلووی واری تابستان فصلی پر از فرصت | نگاهی به برنامه‌های کانون پرورش فکری مشهد در تابستان ۱۴۰۴ شهاب موسوی‌زاده هنرمند نقاش درگذشت برنامه استعدادیابی بین‌المللی «ستاره شو» در راه نمایش خانگی جایزه بهترین فیلم جشنواره رینبو لندن در دستان «ایار» ایرانی
سرخط خبرها

هنرپیشه قهرمان نیست

  • کد خبر: ۳۴۲۷۱
  • ۲۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۸
هنرپیشه قهرمان نیست
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
اولین بار که تصویر مرحوم جمشید مشایخی را روی بیلبورد‌های بزرگراه در کنار کولرگازی دیدیم، شوکه شدیم. او برای ما یک هنرپیشه نبود. خان دایی بود. پیرمردی که شاهنامه می‌خواند و در جوانی‌هایش می‌توانست آجر را از توی دیوار بیرون بیاورد و بچه‌های لب جوب هنوز از شروشور دوره جوانی‌اش خاطرات بسیاری به‌خاطر داشتند. ما نمی‌توانستیم بین تصویر اسطوره‌ای که از مشایخی داشتیم و مشایخی هنرپیشه تمیز قائل شویم. هنوز هم نمی‌توانیم. آنتونی‌کوئین را هم هنوز با نقش حمزه به‌خاطر می‌آوریم و دوست نداریم او را در نقش دیگری به‌تماشا بنشینیم. این خاصیت نگاه اسطوره‌زده است. به هنرپیشه جماعت هم محدود نمی‌شود. اهل سیاست هم در نظر ما موجودات فرازمینی هستند که روزی همای سعادت بر شانه‌هایشان نشسته و آن‌ها را از همه خلق منفک کرده است. به‌همین دلیل اغلب به‌جای آنکه از آن‌ها بخواهیم در مقام خادم خلق به‌وظایفشان عمل کنند، فکر می‌کنیم باید زیر علمشان سینه بزنیم و خاک پایشان را توتیای چشم کنیم. در چنین سرزمینی تاختن به نوید محمدزاده به این دلیل که چرا رفته تبلیغ سن‌ایچ کرده است، خیلی جای تعجب ندارد. البته در شکل‌گیری این فضا بعضی از دوستان هنرپیشه هم چندان بی‌تقصیر نیستند. این بعضی‌ها به‌محض اینکه با اقبال عامه مردم مواجه می‌شوند، چنان در پوست قهرمان و چریک و مبارز فرومی‌روند که انگار همین الآن از کوه‌های سیراماسترا فرود آمده‌اند. در همه زمینه‌ها از انتخابات ریاست‌جمهوری و قرارداد با چین و تعطیلی مسابقات لیگ گرفته تا برجام و گرانی چیپس سرکه‌نمکی نظر می‌دهند و سعی هم می‌کنند چنان سخن بگویند که دل عام‌وخاص را به‌دست بیاورند. خب برادر من، وقتی خودت چنین دلبری‌هایی می‌کنی، عواقبش را هم بپذیر! نمی‌شود در اینستاگرام ادای مبارزان چپ را دربیاوری و در عالم واقع بروی روی بیلبورد بزرگراه و کنار فلان آبمیوه بدمزه لبخند ژوکوند بزنی! مردم کدامش را باور کنند؟ اگر کسی در غرب متعرض رابرت‌دنیرو نمی‌شود که چرا تبلیغ آدامس می‌کند، به این دلیل است که دنیرو همیشه شأن و منزلتش را رعایت کرده است. اگر نقش پدرخوانده را بازی کرده، جدی‌جدی باورش نشده که پدرخوانده است. نقش پدرخوانده را به‌همان جدیتی بازی کرده است که فلان نقش کمدی را. هیچ کس هم در آنجا فکر نمی‌کند دنیرو منجی است. این را هم دنیرو خوب می‌فهمد و هم تماشاگران فیلم‌هایش. اما همه چیز در این سرزمین فرق می‌کند. هنرپیشه محترم ما بعد از آنکه چند فیلم دفاع‌مقدسی بازی می‌کند، حقیقتا فکر می‌کند اگر او نبود ارتش بعث خاک این سرزمین را به‌توبره می‌کشید. تماشاچی جماعت هم فکر می‌کند این رزمنده دفاع‌مقدس حق ندارد فردا در فیلم کمدی بازی کند. خلاصه که اوضاعی داریم! در این فقره خاص هم هر دو طرف ماجرا مقصرند. هم نوید محمدزاده که گاهی یادش می‌رود هنرپیشه است و رفتار و گفتاری از خود بروز می‌دهد که توقع نابه‌جا در دیگران ایجاد می‌کند و هم جماعتی که یادشان می‌رود با یک هنرپیشه طرف‌اند، نه یک قهرمان.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->