هشدار سطح نارنجی هواشناسی برای تشدید گرما در خراسان رضوی و ۳۰ استان دیگر عروسک‌های لبوبو چطور برای نسل زد تبدیل به یک نماد اجتماعی شد؟ تشخیص زودهنگام افسردگی با یک دماسنج ساده! آیا ادارات بوشهر روز‌های سه‌شنبه و چهارشنبه (۷ و ۸ مرداد) تعطیل است؟ درباره انواع خطرناک بیماری هپاتیت و راه های پیشگیری و درمان | عفونت زرد فشار خون خودتان کم نشود آقای وزیر! مسقف شدن پارکینگ‌های عمومی با پنل‌های خورشیدی رئیس سازمان محیط زیست: بحران‌های محیط زیستی با راهکارهای ضربتی برطرف نمی‌شوند خودداری برخی مشاوران املاک از ارائه برگه رسمی معامله | قولنامه هست، اما هولوگرام ندارد! به فرد گرمازده آب‌قند و شربت ندهید ذخایر خونی خراسان رضوی رو به کاهش است رئیس سازمان هواشناسی: خشکسالی با بارورسازی ابر‌ها درمان نمی‌شود آیا استعفای رئیس صندوق بازنشستگی کشوری صحت دارد؟ خسارت ۱۴ هزار میلیارد تومانی مصرف دخانیات بر نظام سلامت زمین لرزه ۴ ریشتری در عسلویه بوشهر (۵ مرداد ۱۴۰۴) اهدای عضو بانوی جوان مرگ مغزی در مشهد به ۶ بیمار زندگی دوباره بخشید (۵ مرداد ۱۴۰۴) ویدئو | ورود گرد و خاک شدید به مشهد از سمت جاده کلات (۵ مرداد ۱۴۰۴) رئیس سازمان نظام پرستاری کشور مطرح کرد: کاهش میزان مهاجرت پرستاران | فوق‌العاده خاص روی میز دولت مانده است آمادگی هلال احمر خراسان رضوی برای خدمت‌رسانی در ایام اربعین ضرورت اصلاح جدی ساختار هیئت‌های بدوی و تجدیدنظر تامین اجتماعی در مشهد و خراسان رضوی پیش‌بینی دقیق هواشناسی با برج راداری مشهد بازنشستگان خطاب به مدیرعامل تأمین‌اجتماعی: مگر معوقات بازنشستگان چقدر است که پرداخت آن را چهار ماه عقب انداخته‌اید ورود حدود ۳۰ هزار معلم جدید به مدارس از مهر ۱۴۰۴ | ادامه فعالیت ۴۰ درصد از فرهنگیان بازنشسته کشف محموله بزرگ مواد اولیه ساخت موادمخدر صنعتی توسط پلیس مرزبانی از معوقات حقوق فروردین ۱۴۰۴ بازنشستگان تأمین‌اجتماعی چه خبر؟ مرمت قدیمی‌ترین مدرسه تاریخی کاشمر از ابتدای مرداد ۱۴۰۴ شر مهندس سارق از  سر خودرو‌های مشهد کم شد موزه ملی ملک پس از جنگ ۱۲ روزه بازگشایی شد (۵ مرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

تبر به‌دستان زشت‌خو

  • کد خبر: ۲۸۷۸۵
  • ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۹
تبر به‌دستان زشت‌خو
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
یادش به‌خیر زنده‌یاد آل‌احمد؛ در واکنش به کسانی که به او دشنام می‌گفتند و به‌بهانه نقد آثارش همه فضایلش را منکر می‌شدند، می‌گفت: «بگذارید جوان‌تر‌ها پای این درخت تبرزدن بیاموزند!» از نگاه انقلابی و شورشی او نفس تبرزدن فضیلت بود و حتی مهم نبود گاهی هجوم تبر‌ها به‌سوی درخت تنومندی همچون خود او باشد. نمی‌دانم اگر جلال در روزگار ما زنده بود و این میزان کین‌توزی و انتقام‌جویی را به‌بهانه‌های ریزودرشت می‌دید، باز هم چنین می‌گفت یا نه، اما یقین دارم منظور او از تبرزدن هرچه بود، ربطی به‌دشنام‌های زننده و هتک‌حیثیت آدم‌های محترم ندارد. اینکه عده‌ای جوان خام و کم‌دانش و جویای نام برای اینکه سری توی سر‌ها درآورند، با زدن یک کانال تلگرامی یا یک پیج اینستاگرامی چشمشان را ببندند و هرچه به‌ذهنشان می‌رسد بر قلم و زبان جاری کنند و حرمت هیچ چیزی را نگاه ندارند، امری چندان غیرطبیعی نیست. به‌هرحال جوانی است و اقتضای سن‌وسال و این حرف‌ها. اما اینکه رسانه‌های رسمی هم مبلغ بی‌خردی شوند و در مقام آموزگار بی‌حساب‌وکتاب حرف بزنند و به‌دیگران نشان دهند می‌توان با گفتن کلماتی، چون «آشغال» و «زباله» تکلیف همه‌چیز را از اساس روشن کرد، خطرناک است. نقد در سرزمین ما به‌اندازه کافی دچار آسیب‌های جدی است. نشریات و رسانه‌های درست‌ودرمان به‌دلیل اوضاع اقتصادی از کار اصلی خود بازمانده‌اند یا یک‌به‌یک در حال انقراض‌اند. منتقدان درست‌وحسابی و باسواد هم یا جایی برای انتشار ندارند یا انگیزه‌ای برای نوشتن مطلب جدی. میدان که از فاضل و ادیب و اندیشمند و منتقد و شاعر و نویسنده و روشنفکر خالی شود، دور به‌دست اراذل و اوباش می‌افتد و هر جا که چنین موجوداتی میان‌دار شوند، «جای آن است که خون موج زند در دل لعل!» نمی‌دانم آخروعاقبت این اوضاع چه می‌شود. اگر اتفاقی نیفتد، به‌زودی از خرد و فرهنگ و آیین نشانی نخواهد ماند و برای نسل آینده هم چیزی جز دشنه و دشنام به‌یادگار. درهم‌کوبیدن سینمای ایران آن هم به این بهانه که پولی که وارد آن می‌شود چندان تمیز نیست و در مقابل ستایش سینمای هالیوود، سفسطه آشکاری است که فقط دل بی‌هنران را جلا می‌دهد. در اینکه چیزی که امروزه به‌نام سینمای ایران تولید می‌شود، در کلیتش درخور شأن و جایگاه فرهنگی ما نیست، جای انکار نیست، اما مدعی به‌گونه‌ای از سینمای دهه ۷۰ آمریکا به‌نیکی یاد می‌کند که گویا سرمایه آن فیلم‌ها را از وجوهات شرعی پرداخت می‌کرده‌اند! انکار شعر و داستان امروز ایران هم کار دشواری نیست. کافی است اندکی اهل انصاف باشی تا شهادت بدهی سال‌هاست چیزی در حدوحدود «جای خالی سلوچ» و «از این اوستا» نوشته نشده است، اما کم نیستند نویسندگان و شاعرانی که هنوز هم می‌توانند با مخاطبانشان خلوت عاشقانه‌ای را رقم بزنند. انکار بی‌هنرانی که خود از نوشتن ۲ خط بی‌غلط عاجزند، جز آنکه فضا را بیش از این آشفته کند، حاصلی در پی نخواهد داشت. اگر عمری باقی باشد، باز هم در این باره حرف می‌زنیم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->