صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: دشمن در تلاش برای ایجاد تصویر منفی بین ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها است

  • کد خبر: ۳۴۹۵۴۳
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۵
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای مهاجران افغان در ایران از جمله تأسیس خانه ادبیات افغانستان، نمونه‌هایی از پیوند‌های عمیق فرهنگی بین دو ملت است گفت: دشمن در تلاش برای ایجاد تصویر منفی بین ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها است.

به گزارش شهرآرانیوز، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم بزرگداشت چهارمین سالگرد مرحوم محمدسرور رجایی که در حسینیه هنر تهران برگزار شد، اظهارداشت: «گرامیداشت یاد همه شهدا و عزیزانی که راه شهدا را طی کردند و در ترویج فرهنگ شهادت تلاش نمودند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به‌ویژه یاد برادرعزیز محمد سرور رجایی را گرامی می‌داریم که از شخصیت‌های کم‌نظیر جامعه اسلامی به شمار می‌روند.

خسرو پناه در ادامه گفت: «وضعیت کنونی که متأسفانه توسط استعمار ایجاد شده است، موجب شکل‌گیری مرز جغرافیایی میان ایران و افغانستان شده است؛ اما به لحاظ فرهنگی، خراسان بزرگ شامل کل این منطقه بوده و افغانستان نیز جزئی از آن محسوب می‌شد. پیش از ایجاد این مرزها، وحدت فرهنگی بین این مناطق برقرار بود و هیچ جدایی فرهنگی وجود نداشت.»

وی خاطرنشان کرد: «ادبیات عرفانی و عرفان خراسانی، همراه با وجود بزرگان اهل عرفان و معرفت، نشان‌دهنده پیوند فرهنگی عمیق بین این مناطق است. از شخصیت‌هایی همچون حجمیری که اهل افغانستان بود و مزارش در لاهور پاکستان واقع است، تا بسیاری دیگر از بزرگان که درایران قدیم و خراسان بزرگ زندگی می‌کردند و فرهنگ ایران اسلامی را ترویج می‌کردند.»

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: «فرهنگ ایران اسلامی و اسلام با رویکرد ایرانی، از دیرباز توحید را سرلوحه خود قرار داده و حتی در میان بزرگان، نقد گرایشات ثنویت نیز دیده می‌شود. خردگرایی، معنویت، عرفان و شهود از ویژگی‌های بارز این منطقه است که در ادبیات، موسیقی و فلسفه آن نمود یافته است. ساز‌هایی مانند دوتار و رباب نمونه‌هایی از این فرهنگ غنی هستند.»

او افزود: «استعمار موجب شد که ایران بزرگ به کشور‌هایی مانند آذربایجان و افغانستان تقسیم شود که این جدایی ننگین، موجب شد نسل‌های بعدی فکر کنند ایران و افغانستان دو فرهنگ جداگانه دارند، در حالی که فرهنگ و اندیشه این دو ملت یکی است. متأسفانه وقایع جنگ و بحران‌های اخیر افغانستان که زمانی مهد تمدن و علم و عرفان بود، آرامش را از این مردم گرفته است.»

حجت الاسلام خسرو پناه با ابراز امیدواری بیان کرد: «روزی فرا خواهد رسید که عقل مسلمانان به بلوغ برسد و اتحادیه‌ای جهان اسلام شکل بگیرد که همزمان آرامش، حکمت و عقلانیت را با هم به ارمغان آورد. در این شرایط مرز‌های جغرافیایی ممکن است باقی بمانند، اما مرز‌های فرهنگی از بین خواهد رفت.»

وی به فعالیت‌های شهید احمدرضا سعیدی اشاره کرد و گفت: «این شخصیت شهید ایرانی که در افغانستان تلاش کرده و به شهادت رسید، نمادی از پیوند فرهنگی ایران و افغانستان است و اگر تفکری مبتنی بر تفکیک وجود داشت، اینگونه عمل نمی‌کرد.»

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نقش مردم افغانستان در جنگ ایران و عراق و حمایت آنها افزود: «فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای مهاجران افغان در ایران از جمله تأسیس خانه ادبیات افغانستان، نمونه‌هایی از پیوند‌های عمیق فرهنگی بین دو ملت است. برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، باید به گذشته تاریخی و فرهنگی خود بازگردیم و تاریخ بزرگان همچون خواجه نصیرالدین طوسی را به خوبی بشناسیم. وی با حکمت و خرد خود توانست مغول‌ها را از مسیر ویرانی به تمدن‌سازی هدایت کند. امروزه برای مواجهه با مسائل جدید مانند بیوتکنولوژی، نانو، فناوری‌های کوانتومی و هوش مصنوعی، باید حکمت اسلامی را با علوم نوین تلفیق کنیم. این مسیر نیازمند بلوغ فکری و همکاری میان مسلمانان ایران و افغانستان است.»

مرز‌های جغرافیایی نباید باعث جدایی فرهنگی شود

وی همچنین یادآور شد: «اگرچه مرز‌های جغرافیایی بین ایران و افغانستان وجود دارد، اما این مرز‌ها نباید باعث ایجاد جدایی فرهنگی شوند. هر دو کشور دارای زبان‌ها و گویش‌های متنوعی هستند، اما در وجه فرهنگی و تمدنی مشترک‌اند. متأسفانه جنگ‌های داخلی و حضور گروه‌های افراطی مانند طالبان باعث تخریب میراث فرهنگی و تمدنی این منطقه شده است. ما باید مراقب باشیم این میراث از بین نرود.»

او خاطرنشان کرد: «برنامه‌های فرهنگی مرحوم رجایی، توانست این پیوستگی عقلانی، معنوی و فرهنگی که پیش‌تر هم در سخنانم اشاره کردم، میان ایران و افغانستان به‌خوبی نشان دهد. این نکته کلیدی است که باید همه ما تلاش کنیم تا این فرهنگ در جامعه زنده بماند و حتی وارد کتاب‌های درسی شود.»

دشمن در تلاش برای ایجاد تصویر منفی بین ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها است

حجت الاسلام خسروپناه با تأکید بر تلاش‌های هدفمند دشمن، توضیح داد: «دشمن سعی دارد تصویری منفی بین ایرانی‌ها و افغانی‌ها ایجاد کند. همان‌طور که سال‌ها تلاش کردند چنین تصویری میان ایرانی‌ها و عرب‌ها، یا میان کرد‌ها و ترک‌ها به وجود آورند.»

وی در ادامه با طرح یک پرسش مهم گفت: «چطور کشور‌های اروپایی مانند فرانسه، آلمان و انگلستان که قرن‌ها با هم جنگیده‌اند، توانسته‌اند اتحادیه اروپا تشکیل دهند و حتی واحد پولی مشترک داشته باشند؟ اگر اتحادیه اروپا شکل نمی‌گرفت، آمریکا اروپا را نابود می‌کرد. این کشور‌ها فهمیدند برای بقای خود باید متحد شوند. اما متأسفانه این بلوغ هنوز در کشور‌های اسلامی ما حاصل نشده که جای تأسف دارد.»

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: «ما باید با تقویت پیوند تمدنی ایران و افغانستان، ارتباطات بین‌المللی و گفت‌و‌گو‌های عمیق فرهنگی را افزایش دهیم. گفت‌و‌گو نیاز به حلم، صبر و شنیدن دارد. در سوره روم، خداوند بر تفکر، سمع و شنیدن تأکید دارد؛ بنابراین اگر انسانی اهل فکر است، باید اهل شنیدن هم باشد.»

او با اشاره به نتایج مثبت ارتباط میان دو کشور بیان کرد: «در سال‌های اخیر، ارتباط خوب میان ایران و افغانستان باعث تربیت دانشمندان، فرهیختگان و علمای فاضل شده است. این کشور از نظر نرم‌افزاری بسیار غنی است. تنها کافی است بلوغ کافی برای جایگزینی گفت‌و‌گو به‌جای درگیری حاصل شود.»

وی گفت: «آرزو دارم روزی اتحادیه جهان اسلام شکل بگیرد و ملت‌ها از دانش و میراث فرهنگی یکدیگر بهره‌مند شوند. افغانستان دارای تمدن کهنی است که آثارش در کوه‌ها و دره‌ها و حتی سنگ‌های قیمتی آن قابل مشاهده است. همان‌طور که شهید مطهری از خدمات متقابل اسلام و ایران سخن گفت، ما نیز باید از خدمات متقابل ایران و افغانستان، ایران و عراق، و حتی ایران و عربستان بهره ببریم تا تمدنی جدید را در پیش روی خود ترسیم کنیم.»

او با اشاره به مسائل امنیتی، اظهار داشت: «در جریان برنامه قیام، تلاش‌هایی شده تا در مقابل هجمه‌های اطلاعاتی مقاومت صورت گیرد. برخی از این مباحث جنبه امنیتی دارند و شاید نتوان آنها را در فضای رسانه‌ای مطرح کرد. اما باید توجه داشت که افراط و تفریط در تصمیمات امنیتی بسیار خطرناک است.»

خسرو پناه خاطرنشان کرد: «در همه کشور‌های دنیا، ورود و خروج افراد تابع ضوابط و نظارت‌های نهاد‌های امنیتی و انتظامی است. همان‌گونه که ایرانی‌ها هنگام خروج از کشور باید مشخص باشند که کجا می‌روند، برای اتباع سایر کشور‌ها نیز باید چنین نظارتی وجود داشته باشد. این مسئله‌ای جهانی است، نه استثنایی برای ایران.»

اینکه به یکباره سیاست ما ۱۸۰ درجه تغییر کند، حکمرانی نیست

حجت الاسلام خسروپناه در ادامه به مسئله پذیرش مهاجران پرداخت و تأکید کرد: «این‌که در یک مقطع زمانی بدون داشتن حکمرانی دقیق، نظارت و ارزیابی، پذیرش بی‌رویه مهاجران صورت بگیرد، سپس به یکباره با نگرانی و احساس تهدید، سیاست‌ها ۱۸۰ درجه تغییر کند، حکمرانی نیست. حکمرانی واقعی یعنی تدوین سیاست‌های مدون، تنظیم‌گری دقیق، داشتن ضوابط مشخص و راهبری درست به همراه نظارت و ارزیابی مستمر.»

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: «گاهی ممکن است برخی از مهاجران در صنایعی فعالیت کنند که تصمیماتی درباره آن صنایع گرفته شود و ممکن است به آن آسیب برسد. من در اینجا قصد داوری درباره تصمیم‌ها را ندارم، اما تأکید می‌کنم که باید تعریف دقیقی از حکمرانی وجود داشته باشد که همراه با نظارت و ارزیابی باشد و مشکلی هم در ارتباطات و رفت‌وآمد‌ها پیش نیاید.»

او خاطرنشان کرد: «ما باید چنین تعاملاتی را با تمام کشور‌های همسایه‌مان داشته باشیم. برای مثال در استان‌های ترک‌زبان ایران مانند آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل، تعامل و رفت‌وآمد میان بستگان با کشور آذربایجان بسیار طبیعی و خوب است. در استان گلستان، ترکمن‌های ساکن ارتباط خانوادگی و رفت‌وآمد با ترکمنستان دارند. همچنین عرب‌های ساکن خوزستان و خرمشهر با بستگان خود در بصره ارتباط دارند. ایرانیانی هم که در کشور‌های کویت و بحرین هستند، بسیاری‌شان ریشه ایرانی دارند که در دهه ۵۰ از ایران جدا شدند.»

وی تصریح کرد: «موضوع حکمرانی تعامل ایران با همسایگان، موضوعی است که ایده‌ها و برنامه‌های فرهنگی و علمی مشخصی برای آن داریم که به سروران عزیز منتقل خواهیم کرد.»

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر این نکته که «ممکن است مهاجری در کشور خطایی مرتکب شود، اما همین احتمال درباره شهروندان ایرانی هم صادق است» گفت: «نباید خطا‌های فردی به یک قوم یا ملت نسبت داده شود؛ این نگاه بسیار اشتباه است. اگر قرار باشد به جرم برخی ایرانیان همه ایرانی‌ها را محکوم کنیم، این عدالت نیست و البته در نظام کشور ما چنین رویکردی وجود ندارد.»

حجت الاسلام خسروپناه در پایان تأکید کرد: «دولت‌ها برای اتخاذ تصمیم‌های ویژه در وزارت کشور باید دقت کنند. در شورای انقلاب فرهنگی بر این تأکید داریم که در موضوع مهاجرت، به ویژه مهاجرت همسایگان به ایران، باید الگوی حکمرانی دقیقی وجود داشته باشد که هم حکیمانه باشد، هم منافع کشور را در نظر بگیرد و هم از ظرفیت‌های مهاجران به بهترین شکل بهره‌برداری شود.»

لزوم حفظ زبان فارسی و ادبیات غنی در برابر تهدید‌های فرهنگی

در ادامه مراسم علیرضا قزوه، شاعر ایرانی در ابتدای سخنان خود با اشاره به سابقه آشنایی‌اش با چهره‌های برجسته افغانستانی گفت: «با عزیزان افغانستان آشنایی عمیق و قدیمی دارم. زمانی که سال‌های حضورم در تاجیکستان بودم، خیلی از این شخصیت‌ها و رهبران افغانستان در آن کشور حضور داشتند. آقای ربانی را آنجا می‌دیدم که به برخی محافل فرهنگی و ادبی ما می‌آمد. احمد شاه مسعود نیز در آنجا خانه داشت و پسرش، که آن موقع کودک بود، در مدرسه ایرانی‌ها درس می‌خواند.»

وی افزود: «دو بار که قصد سفر به ایران داشتم، همراه با احمد شاه مسعود از تاجیکستان آمدم. ابتدا به مشهد و سپس به تهران آمدیم و در مسیر، دو سه ساعت روبه‌روی هم در هواپیما نشستیم. در آن سفر شعر خواندیم و گفت‌و‌گو کردیم. وقتی یکی از اشعارم را که فضای آن روز افغانستان درگیر جنگ با طالبان را توصیف می‌کرد خواندم، احمد شاه مسعود دوستی را صدا کرد که بار‌ها در تاجیکستان دیده بودم. او برایم هدیه‌ای آورد؛ یک سنگ یاقوت گران‌قیمت نتراشیده، حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم وزن داشت. از قیمتش پرسیدم، گفت: ۵ تا ۱۰ هزار دلار می‌ارزد. گفتم می‌پذیرم ولی، چون شما درگیر جنگ هستید، این را به شما بازمی‌گردانم.»

بعضی افغانستانی‌ها خون شریک مردم ایران هستند

قزوه در ادامه سخنان خود با اشاره به شخصیت محمدسرور رجایی اظهار داشت: «بعضی از عزیزان افغان، همان‌گونه که آقای رجایی می‌گفت، خون‌شریک مردم ایران‌اند، اما بعضی دیگر، مثل برخی ایرانی‌ها، راحت وطن را می‌فروشند. بعضی در کنار اسرائیل ایستاده‌اند. جنگ ما جنگ با بدترین دشمن است. آن‌که امروز در تلویزیون ایران اینترنشنال نشسته و بدترین زخم‌ها را می‌زند، متأسفانه ایرانی است.»

این شاعر مطرح افزود: «امثال آقای رجایی از خیلی از ما ایرانی‌تر هستند. در فضای بسیجی و رفاقت، می‌توان بیشترین اعتماد را به او کرد. می‌توان حرف دل را با او زد؛ حرف‌هایی که با خیلی از هموطنان خودمان نمی‌توانیم بزنیم. او محرم‌تر از محرم بود؛ کسی که با ما یکی بود و نمی‌توان دو ملت دانست. اگر امثال رجایی در ایران زیاد بودند، اصلاً بسیاری از اتفاق‌ها رخ نمی‌داد. اگر همه افغان‌ها مثل رجایی بودند، ایرانی‌ها عکس آنها را در خانه‌هایشان نصب می‌کردند و آنان را می‌پرستیدند.»

قزوه ادامه داد: «هر وقت رجایی را می‌دیدم، یک مجله کودک در دست داشت. با سختی آن را چاپ می‌کرد. با اینکه نوعی کارمند حوزه هنری محسوب می‌شد و جلسات را اداره می‌کرد، اما یک‌بار نگفت که حقی دارد. دغدغه‌اش تنها چاپ آن مجله بود. رجایی یک مدیر فرهنگی بود، اما دنبال معرفی خود نبود. نسل بسیار خوبی را پرورش داد و شاگردانش نویسندگان توانمندی شدند.»

زبان پشتو بخشی از زبان فارسی است

این شاعر همچنین درباره تجربه‌های خود در افغانستان گفت: «سفر‌هایی به کابل، هرات و مزار شریف داشته‌ام. همیشه گفته‌ام ادبیات ایران و افغانستان نزدیک‌ترین ادبیات به یکدیگرند. گاهی می‌گویم اگر ادبیات ایران ۱۰۰ باشد، ادبیات افغانستان نباید کمتر از ۹۹ باشد. هرچند افغانستان مشکلاتی دارد که کم‌کم در ایران هم در حال شکل‌گیری است. در کشوری که زبان معیارش فارسی است، بعضی می‌گویند چرا به این زبان حرف بزنیم؟»

وی درباره وضعیت زبانی افغانستان افزود: «زبان پشتو بخشی از زبان فارسی است. بسیاری از بزرگان این زبان، اشعاری به فارسی دارند و شعر پشتو به‌واسطه قوت زبان فارسی رشد کرده، اما امروز کسانی که در حاکمیت هستند و تنها اسلحه و گلنگدن کشیدن را می‌فهمند، نمی‌دانند ریشه این زبان‌ها کجاست. زبان فارسی را باید پاس داشت. این حافظ، سعدی و فردوسی است که می‌تواند حتی زبان خودشان را نیز تقویت کند».

قزوه در ادامه با اشاره به سخنان دکتر شفیعی کدکنی گفت: «اگر می‌خواهی در جهان بایستی و از فرهنگت دفاع کنی، باید با شعر حافظ و سعدی بروی، نه با شعر کسانی که قدشان کوتاه است. در تاجیکستان امروز، ارتباط با زبان فارسی قطع شده و شعر روسی و کمونیستی جای آن را گرفته. شاعران آنجا دیگر وزن و قافیه را نمی‌دانند».

وی در پایان با تجلیل از شخصیت محمدسرور رجایی خاطرنشان کرد: «خوش به حال رجایی که کنار شهید آوینی دفن شد و لقب آوینی افغانستان را گرفت. این لقب بزرگی است و حتماً برازنده‌اش بود. با دل پاکش، تلاش‌هایی که داشت، لحظه‌ای آرام نبود. هم نویسنده بود، هم خبرنگار، هم فیلم می‌ساخت، هم شعر می‌گفت، هم کتاب چاپ می‌کرد، هم بچه‌ها را جمع می‌کرد. قدر این آدم‌ها را باید دانست و دعا کنیم امثال او زیاد شوند.»

پیوند‌های فرهنگی ایران و افغانستان و نقش زبان فارسی در دفاع از ایران

عارف جعفری، فعال فرهنگی افغانستان، در سخنانی درباره ارتباط عمیق فرهنگی ایران و افغانستان و نقش زبان فارسی گفت: «مگر ما چند کشور داریم که به زبان فارسی صحبت می‌کنند؟ سه کشور فارسی‌زبان وجود دارد؛ اما در جریان جنگ ۱۲ روزه تحمیلی، مردم افغانستان – چه داخل کشور و چه در خارج از ایران – به‌شکل جانانه‌ای از ایران دفاع کردند.»

وی افزود: «چه فارسی‌زبان‌ها و چه پشتو‌زبان‌هایی که در میانشان بودند، از ایران حمایت کردند و من هرگز ندیدم مردم افغانستان در فضای مجازی پای پست‌های توهین‌آمیز و اخبار غلطی که علیه ایران منتشر می‌شد، اظهار شادی کنند. البته عناصری هم بودند که به نظر می‌رسید توسط برخی نهاد‌ها و با آیدی‌های جعلی حمایت می‌شدند تا فضای مجازی را متشنج کنند، اما اکثریت مردم افغانستان همدل بودند.»

جعفری به اهمیت پژوهش‌های زنده‌یاد رجایی اشاره کرد و گفت: «یکی از ویژگی‌های برجسته آقای رجایی این بود که موضوعاتی را دنبال می‌کرد که اغلب از دید عموم مغفول مانده بود. مثلاً شهدای دفاع مقدس در ایران که کمتر به آن پرداخته شده بود، ایشان ذره‌بین گذاشت، آنها را شناسایی کرد، با خانواده‌هایشان ارتباط گرفت و مزارشان را پیدا کرد. حاصل این پژوهش‌ها کتابی شد به نام «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» که حتی رسانه‌های ایران نیز کمتر به آن پرداخته‌اند.»

او ادامه داد: «درست است که ما ایرانی هستیم، اما بسیاری از مدافعان ایران و فرهنگ فارسی از بیرون مرز‌ها بودند که به این مسئله پرداختند. اگر بخواهیم شخصیت ایشان را بررسی کنیم، باید بدانیم که او پژوهشگر، فیلم‌ساز، شاعر، شاعر کودک و حتی مدیر تیم ورزشی بود. همه این مسئولیت‌ها را به بهترین شکل انجام می‌داد.»

جعفری با لحنی طنز گفت: «دوست شاعرمان محمدحسین هاشمی جمله جالبی درباره رجایی داشت؛ می‌گفت اگر به رجایی ماموریت بدهند که از بیابان هندوانه بیاورد، با یک هندوانه برمی‌گردد. این نشان‌دهنده توانایی و جدیت ایشان است.»

او افزود: «خانه ادبیات در برگزاری جشنواره قند فارسی با مشکلاتی مواجه بود و ما به زنده‌یاد رجایی مراجعه کردیم تا مشکل را حل کند. حتی وقتی ما امیدی به حل نداشتیم، ایشان می‌رفت و با موفقیت کار را انجام می‌داد. گاهی فشار‌ها بر ایشان بسیار زیاد بود و در تنهایی‌هایش این فشار‌ها او را می‌شکست. من بار‌ها همسفرش بودم و یک بار او را دیدم که به خاطر مشکلات به گریه افتاده بود و ما آنجا در آغوش هم اشک ریختیم.»

جعفری گفت: «در جریان جنگ ۱۲ روزه، من نزدیک به ۴۰ اثر شعر افغانستانی خلق کردم. صدایم را ضبط کردم و با اشک از این درد‌ها سخن گفتم. متأسفانه، اما برخوردمان به مردم افغانستان، به‌ویژه انگ جاسوسی و خیانت که به آنها زده شد، بسیار تلخ بود و گویی از طرف برخی نهاد‌ها به مردم عادی این انگ زده شد.»

تمدن مشترک ایران و افغانستان، از مهاجرت تا پیوند‌های فرهنگی

عبدالقیوم سجادی، فعال فرهنگی افغانستانی در مراسم بزرگداشت مرحوم سرور رجایی، ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این محفل فرهنگی گفت: «پیش از هر چیز، لازم می‌دانم از عزیزانی که این مجلس باشکوه را به یاد یکی از شخصیت‌های فرهنگی و ادبی خلاق ما، مرحوم سرور رجایی، برگزار کردند، تشکر کنم. همچنین درود می‌فرستم بر ارواح همه شهدا، فرهنگیان، ادیبان، اندیشمندان و همه کسانی که سهمی در بالندگی تمدن اسلامی و ملت‌های مسلمان افغانستان و ایران داشته‌اند.»

او با اشاره به چالش‌های موجود در مدیریت و بهره‌برداری از ظرفیت‌های فرهنگی مشترک میان ایران و افغانستان گفت: «یکی از آسیب‌های اصلی این است که متولیان امور فرهنگی و تصمیم‌گیران در دو کشور، کمتر گوش شنوا برای شنیدن دیدگاه‌ها و دغدغه‌ها دارند؛ بنابراین بسیاری از صحبت‌ها، در حد درد دل باقی می‌ماند و در سطح سیاست‌گذاری و اقدام عملی انعکاس نمی‌یابد.»

سجادی افزود: «در صحبت‌هایی که تا کنون شنیده شد، به درستی بر اشتراکات گسترده فرهنگی و تمدنی ایران و افغانستان تأکید شد. اما پرسش این است: چرا با وجود این اشتراکات عمیق، همدلی عملی و راهبردی برای مقابله با چالش‌های مشترک شکل نمی‌گیرد؟ این وضع، نه برای ما به عنوان مردم افغانستان مطلوب است و نه برای دوستان ایرانی که دل در گرو تمدن مشترک و ریشه‌دار ایران و افغانستان دارند.»

وی در ادامه با نگاهی تحلیلی به مسئله مهاجرت و هویت فرهنگی گفت: «در جهان امروز که آن را عصر جهانی‌شدن می‌نامیم، هویت‌ها و ملت‌های چندرگه پدیده‌ای رایج و طبیعی است. مهاجرت، از منظر انسانی، فرهنگی و تمدنی، باید در این چارچوب تحلیل شود. اما مهاجرت مردم افغانستان به ایران، از جنس دیگری است. این مهاجرت، بر پایه اشتراکات زبانی، دینی، فرهنگی و تاریخی شکل گرفته و با مهاجرت‌های متداول در نقاط دیگر جهان تفاوت دارد.»

سجادی سپس سه رویکرد در تحلیل مناسبات ایران و افغانستان را برشمرد:

۱. **رویکرد ملی‌گرایانه (ناسیونالیستی):** در این نگاه، معیار منافع ملی در چارچوب مرز‌های جغرافیایی است. این دیدگاه، زمینه‌ای برای درک امت اسلامی یا اشتراکات تمدنی باقی نمی‌گذارد و با ارزش‌های اسلامی و تمدن ایرانی در تعارض است.

۲. **رویکرد ایدئولوژیک اسلامی:** این رویکرد امت اسلامی را محور قرار می‌دهد، اما در جهان واقعی امروز که دولت‌ها و مرز‌های جغرافیایی تعیین‌کننده‌اند، این نگاه برای حل همه مسائل کافی نیست.

۳. **رویکرد تمدنی اسلامی:** نگاه تمدنی اسلامی، راهی برای پیوند میان منافع ملی، باور‌های دینی و ارزش‌های انسانی ارائه می‌دهد. به باور من، این نگاه می‌تواند هم مصالح ملت ایران را تأمین کند، هم نیاز‌های امت اسلامی را، و هم اشتراکات فرهنگی منطقه را تقویت کند.

او با اشاره به سخنان رهبری جمهوری اسلامی ایران در زمینه «تمدن نوین اسلامی» تأکید کرد: «وقتی بحث تمدن اسلامی مطرح می‌شود، در دل آن هم منافع ملی ایران وجود دارد، هم ارزش‌های اسلامی، و هم چشم‌اندازی فراتر از مرز‌های جغرافیایی. این ایده ریشه در باور‌های دینی دارد؛ هرچند امروز ممکن است در نگاه برخی آرمانی به نظر برسد، اما بر پایه عقلانیت و تجربه زیسته، کاملاً واقع‌گرایانه و قابل تحقق است.»

عبدالقیوم سجادی با تأکید بر نقش مشترک ایران و افغانستان در ساختن این تمدن گفت: «همان‌قدر که ایران به شخصیت‌هایی، چون ابن سینا، مولانا، ناصرخسرو، سنایی و بیرونی افتخار می‌کند، اینها جزئی از میراث تمدنی افغانستان نیز هستند. از سوی دیگر، همان‌قدر که مردم ایران از بنیادگرایی و تکفیر آسیب دیده‌اند، ملت افغانستان بیش از همه قربانی این افراط‌گرایی‌ها بوده است.»

او ادامه داد: «ما می‌توانیم ساعت‌ها از اشتراکات تاریخی، زبانی و اعتقادی دو ملت سخن بگوییم. اما سؤال اصلی این است: این اشتراکات کجا باید خودش را نشان بدهد؟ در بزنگاه‌ها، در بحران‌ها، در خوشی‌ها و در غم‌ها. اکثریت قاطع مهاجرین افغان در ایران، مردمانی شریف، دیندار، امین و وفادار به نظام جمهوری اسلامی هستند. متأسفانه گاهی برخی برخورد‌های نادرست، کرامت این مردم را زیر سوال می‌برد و شکاف‌هایی ایجاد می‌کند که با آرمان تمدن اسلامی سازگار نیست.»

وی هشدار داد: «نظامی که خود را در مسیر تمدن نوین اسلامی می‌داند، نباید با رفتار‌های تند و سیاست‌های ناپخته، بنیان این باور‌ها را متزلزل کند. رسانه‌هایی مثل ایران‌اینترنشنال و جریان‌های معاند، کوچک‌ترین رفتار نادرست با مهاجرین را بولد می‌کنند تا تصویری غلط از نظام اسلامی ترسیم کنند. این به ضرر همه ماست؛ هم ایران، هم افغانستان، و هم کلیت امت اسلامی.»

در پایان، سجادی با ابراز تشکر از برگزارکنندگان مراسم گفت: «مرحوم رجایی، یکی از خادمان واقعی تمدن اسلامی بود؛ کسی که با قلم خود، برای هویت مشترک ما نوشت، رنج کشید، و در مسیر احیای این تمدن گام برداشت. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق دهد تا با تعمیق اشتراکات فرهنگی، برای بالندگی و سرافرازی امت اسلامی، چه در افغانستان، چه در ایران، و چه در سراسر جهان اسلام، گام‌های مؤثری برداریم.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.