روحا... اسلامی - عضوهیئت علمی دانشگاه فردوسی
ما در زمانه رنسانس قرار گرفتهایم و همانند گذشته تکنولوژی عامل اساسی تغییرات است. تکنولوژی زیربناست و فکر، فرهنگ، نظام سیاسی، سازوکارهای حقوقی، شخصیت، خانواده، مراودات اقتصادی و اجتماعی و هر آنچه مشاهده میکنید، بهزودی تحولی بنیادین پیدا خواهند کرد. اغلب دعواها و فضاهایی که شکل گرفته، از موضوعات سنت و تجدد تا درگیریهای چپ و راست، اشتباهات فاحشی است که روندهای گذار را بهتأخیر میاندازد و فضا را برای سیاستگذاری مناسب کدر و تار میسازد. پیشگامان عصر جدید میلیاردها اختراع کوچک و بزرگی هستند که زنجیروار به هم وصل شدهاند و بهزودی شکل و محتوای سیاست در جهان را تغییر خواهند داد. اکنون در میانه تحولات هستیم؛ بهنحویکه سازمانها، راهبردها و فنون مدرن پاسخگو نیستند و تصوری از آینده نیز وجود ندارد. هر روز تکنولوژی اطلاعات با تحولات وسیع ابعادی جدید را رونمایی میکند.
سرزمین بهمعنای مرزهای محصورشده، بههم ریخته است و بشر علاقه فراوانی به تحرک طبقاتی، جغرافیایی و حتی معرفتی دارد. جنبشهای جدید جهانی شکل گرفتهاند که سیال و متغیر و غیرقابل پیشبینی هستند. فضای مجازی بازیگرانی ناشناس بهوجود آورده است که از خریدوفروش تا هککردن و کارهای عامالمنفعه انجام میدهند. خطوط ثابتی که برای توسعه حتی ازسوی سازمانهای بینالمللی ترسیم میشد، بههم ریخته و عدم قطعیتها، همه برنامههای استراتژیک را بهسخره گرفته است. تکنولوژیهای جدید امکاناتی به حکومتها دادهاند که شهروندان را کنترل کنند، اما از سوی دیگر کنشهای خلاق رهاییبخش از سوی شهروندان جهانی مانعی بزرگ برای انقیاد سراسری است. جلوی فکر، موسیقی، اندیشه و پول را نمیتوان گرفت و اگر روزگاری مکان، زمان و قدرت میتوانستند محدودیتهای ساختاری ایجاد کنند، اکنون قدرت آنها سلب شده است. مبدأ و مقصد رویدادها مشخص نیست و امکان ردیابی آنها نیز با توجه به پیدایش شبکههای مدام درحالرشد فراهم نیست. بهزودی ارزهای دیجیتال، کنشگری بینالمللی شهروندان را فراهم میسازد. تخصص در زمینههای مختلف که امکان حرفهای بازنمایی را فراهم میکند، شکل قدیمی دانشگاهها بهعنوان سازوبرگهای ایدئولوژیک دولت را با چالش مواجه خواهد ساخت. اطلاعات تبدیل به قدرت میشود و نهادهای رسمی و قدیمی در مواجهه با نسلی که با موبایل و شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای عصر دیجیتال بزرگ شدهاند، شکست خواهد خورد. انقلابی جهانی در راه است و همه نشانههای آن از بیگدیتا و هوشمصنوعی تا اینترنت اشیا فراهم شده است.
کار دولت سیاستگذاری، قانونگذاری، تنظیمگری و انجام امور حاکمیتی است، اما در همه این موارد تغییرات اساسی روی خواهد داد. بازیگران جدید، بوروکراسی شبکهای، دموکراسی شهروندان جهانی، جنبشهای مجازی، اهمیت بازنمایی و قدرتگرفتن هوشمصنوعی دنیای جدید خلق خواهد کرد. سیاستگذاری بر اساس کدهای اطلاعاتی شهروندان و دادههای بهروزشده بهصورت خودکار روی میدهد. سپهر سیاست داخلی با همه نهادها، لوازم و فنونی که در ۵ قرن اخیر در حکومتمندی مکانیکی مدرن شکل گرفته است، دچار شکست خواهد شد. بنای لویاتان مکانیکی و ساعت حکمرانی هابز تا مارکس دگرگونی اساسی پیدا خواهد کرد. همه اندرزهای لویاتانی هابز، پارلمان لاک، تفکیک قوای منتسکیو، نمایندگی میل، جمهوریت کانت و انقلاب مارکس از قرن ۱۶ تا ۲۰ در سیاست داخلی اجرا شد، اما اکنون عصر دیجیتال، فیلسوفان و سازوکارهای جدید حکمرانی دارد که مکانیک قدیمی دولت امکان اصلاح و بهروزشدن با آنها را ندارد. در چنین وضعیتی میتوان فضا را برای تغییرات گسترده بهگونهای آماده کرد که دولت کشور حفظ شود و کمترین ضربه به شهروندان وارد شود و بتوان از فرصتهای انقلاب چهارم صنعتی استفاده کرد.
هرگونه دعوای قدیمی و نادیدهگرفتن تحولات میتواند حکومت را ورشکسته و شهروندان را ناتوان و بدون اعتمادبهنفس سازد. انحصار دانش و خلق پژوهشکدههای مدیریتی و آیندهپژوهی توسط شاخهها و رستههای مهندسی هرچند در عنوان جذاب باشند، اما بهعلت غفلت از تاریخ، فلسفه و علومانسانی، امکان ترسیم راهبردی مناسب را کنار خواهد زد. سپهر سیاسی ایران با توجه به دانشگاههای پیشرو، نسل جوان و تحصیلکرده و زیرساختهای تکنولوژی اطلاعات آماده برای جهش به عصر دیجیتال است. هرگونه تصلب ساختاری که نتیجه سیاستگذاریهای نسل قدیم یا راهانداختن مسئلههای کلیشهای برای عصر دیجیتال باشد، میتواند راه توسعه را سد کند و جوانان کشور را ناامید سازد.
یکی از راهحلهای کمهزینه و راحت برای حل مسئله بیکاری، مهاجرت نخبگان و کاهش هزینه گزاف بخش عمومی در ایران، رونق تکنولوژی اطلاعات است. تکنولوژی اطلاعات تنها ابزار نیست، بلکه انقلابی زیربنایی و تحولی بنیادین است که آینده قدرت و جایگاه کشورها را مشخص خواهد ساخت. از مشروطه تا کنون در حال تلاش برای تثبیت ایران مدرن بودهایم، اما اکنون فضا متحول شده است و مسائل و راهکارهای مکانیکی قدیم پاسخگو نیست. اکنون وارد عصر دیجیتال شدهایم و بههمین نسبت هرچه با سیاستهای همدلانه و امکان بازیگری به نسل جدید و تخصص برآمده از خلاقیتهای جوانان در عصر دیجیتال بها دهیم، وضعیت کشور بهتر خواهد شد. گزارههای قدیمی، مسئلههای کلاسیک، راهحلهای مکانیکی و تجربیات شکستخورده گذشته دیگر جوابگو نیست؛ تنها نسل جدید را گوشهگیر، منزوی و اقتصاد و سیاست را آشفته خواهد ساخت.