ناتالیا گینزبورگ یک سابقه درخشان دارد در عرصه فعالیت اجتماعی و ادبی و سیاسی؛ اما میان کتابخوانها، هنوز بسیاری با نوشتههای او آشنا نیستند. با ابنحال کم پیش میآید کسی کتاب «فضیلتهای ناچیز» او را بخواند و نگوید یکی از بهترین و موجزترین و عمیقترین نوشتههایی است که خوانده است.
الهام یوسفی | شهرآرانیوز - تا به حال برایتان پیش آمده است متنی بخوانید و از بیجنسیت بودن متن تعجب کنید؟ البته که این نمیتواند یک ارزش یا امتیاز ویژه تلقی شود، اما اینکه کسی بتواند به گونهای از مسائل درونی صحبت کند که نوشته به غایت انسانی باشد جای تأمل و ستایش دارد. همه ما میدانیم روابط انسانی و شرایطی که خواهینخواهی شخصیت و روان انسانها را شکل میدهد آنقدر اسرارآمیز است که اغلب به دلایل مختلف از پاسخ دادن به آنها طفره میرویم. شاید بیشتر شبیه معمایی هستند که کمتر مایلیم آن را حل کنیم، اما خانم ناتالیا گینزبورگ تمایل عجیبی به حل کردن این سؤالات دارد.
ناتالیا گینزبورگ نویسنده مشهور ایتالیایی است با یک سابقه درخشان در عرصه فعالیت اجتماعی و ادبی و سیاسی. او در عمده آثارش به روابط میان انسانها میپردازد، گرچه درونمایه فلسفی و سیاسی آثار او را نیز نمیتوان انکار کرد. در کمال تأسف، او از نویسندگان کمکار است و جای تأسف بیشتر است که از میان اندک آثار او، جز معدودی به فارسی ترجمه نشدهاند و جالبتر که تعدادی از همانها که ترجمه شدهاند از بخت ما مدتهاست که تجدید چاپ نشده اند! از این رو، نمیتوان خرده گرفت اگر میان کتابخوانان، هنوز بسیاری باشند که با نوشتههای او آشنا نباشند. با این حال، کم پیش میآید کسی کتاب «فضیلتهای ناچیز» را بخواند و نگوید یکی از بهترین و موجزترین و عمیقترین نوشتههایی است که خوانده است.
«فضیلتهای ناچیز» در واقع یک قصه نیست، اما یادداشتهایی قصهگونه است، مجموعه داستانوارههایی پر از حرفهای همیشه تازه، چون نه مانند یادداشتهای متدوال است و نه دقیقا میتوان آن را داستان به حساب آورد. این نوشتهها هرچه باشند تصویر روشنی از اندیشهها و زندگی پرفرازونشیب نویسنده ارائه میدهند، تصویری از زندگی در تبعید او در روستایی که چند ماه به دلیل برودت و برف به منطقهای متروکه تبدیل میشده یا کفشپارههایی که سرسختانه طی چند سال زندگی، آنها را به پا میکرده و فرصتی بوده است برای همصحبتی دلنشین با یک دوست. همچنین نگاه نسبتا متفاوت او به ارزشها و فضیلتهایی که شاید ما سرسختانهتر از آنچه باید به فرزندانمان آموزش میدهیم جای درنگ دارد. این نوشتهها هرچه باشند نمیتوان بیتفاوت از کنارشان گذشت و باید چندین و چندبار با دقت خواندشان تا روانمان را شخم بزنند و نهفتههایمان را بهتر پیش رو بیاورند.
یک گاز از کتاب
تا آنجا که مربوط به تربیت بچهها میشود، فکر میکنم که به آنها نباید فضیلتهای ناچیز، بلکه باید فضیلتهای بزرگ را آموخت، نه صرفهجویی را که سخاوت را و بیتفاوتی نسبت به پول را، نه احتیاط را که شهامت و حقیر شمردن خطر را، نه زیرکی را که صراحت و عشق به واقعیت را، نه سیاستبازی را که عشق به همنوع و فداکاری را، اما معمولا برعکس عمل میکنیم! در آموختن احترام به فضیلتهای ناچیز، شتاب میکنیم و بر آن تمام قواعد تربیتیمان را بنا میکنیم.
معرفیهای بیشتر: