صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقدی بر فیلم «دوئت»، اثر نوید دانش | صحنه‌های سخنگو، آدم‌های ساکت

  • کد خبر: ۴۷۳۸۶
  • ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۴
  • ۱
نخستین تجربه کارگردانی فیلم سینمایی بلند برای نوید دانش، یکی از ده‌ها فیلم سینمای ایران است که پیرنگ خود را به زنده‌کردن گذشته از دست رفته افراد و شخم‌زدن روابط نافرجام و شکست‌خورده آن‌ها معطوف کرده است.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - قصه «دوئت» با ماجرای یک عشق قدیمی بین زن و مردی آغاز می‌شود که هر کدامشان پس از جدایی، با فرد دیگری ازدواج کرده‌اند و دیدار دوباره بین این دو نفر، زندگی هر دو زوج را متلاطم می‌کند.

اساسا پس از «گذشته»، فیلم بین‌المللی و موفق اصغر فرهادی، تولید فیلم سینمایی بلند با این موضوع در سینمای ایران بسیار دشوار است؛ اما باز هم فیلم‌سازان تمایل ویژه‌ای به موضوع زنده شدن رابطه قدیمی نشان می‌دهند. نوید دانش هم سعی کرده روایت تازه‌ای از همین موضوع ارائه کند و استفاده از بازیگر اصلی فیلم «فروشنده»، یعنی علی مصفا، باعث شده «دوئت»، بیشتر از آنچه که فکرش را بکنیم، زیر سایه اثر خوش‌ساخت فرهادی قرار گیرد. «دوئت» اثر مقلدانه‌ای نیست و کاملا ویژگی‌های جهان فکری نوید دانش را منعکس می‌کند؛ اما به نظر می‌رسد خصلت‌های این اثر آن‌قدر فربه نیستند که با فاصله‌ای کم نسبت به «لتیان» و «جهان با من برقص»، یعنی دو فیلمی که بر تازه شدن روابط عاطفی در گذشته استوار بودند، بتوانند تولید یک فیلم اصیل بلند و متفاوت از سایر تولیدات مشابه را تضمین کنند. البته نباید فراموش کنیم که «دوئت» از تعویق در اکرانش هم به شدت لطمه خورده است و چه بسا اگر این فیلم با فاصله کوتاهی پس از تولیدش در سال ۹۴ به اکران عمومی درمی‌آمد، امروز برای مخاطبان سینمای ایران جلوه به مراتب بهتری داشت.
 
 

دقایق ابتدایی «دوئت» با یک بیانیه نسبتا شعاری از سوی شخصیت مینو (هدیه تهرانی) آغاز می‌شود؛ جایی که او به همسرش گوشزد می‌کند: «آدم‌ها اگر از شرایطشان ناراضی باشند، آن را تغییر می‌دهند». بدون قضاوت درباره میزان درستی یا نادرستی این گویه و مته‌به‌خشخاش گذاشتن درباره نحوه بیانش، این انتظار در مخاطب به وجود می‌آید که در ادامه، همین خط فکری یا حداقل موضع مقابلش را روی پرده سینما دنبال کند. «دوئت»، اما کارش را به نحو دیگری ادامه می‌دهد و رگه‌های پررنگ بی‌صداقتی و بی‌وفایی شخصیت‌ها، بیننده را سردرگم می‌کند؛ به طوری که مخاطب بدبین‌تر، حتی ممکن است عملکرد شخصیت‌ها را رذالت و فریب‌کاری بنامد.

تنه اصلی «دوئت» ما را با مرد جوانی آشنا می‌کند که زنی را به عنوان همسرش به دیگران معرف می‌کند؛ اما تعمدا سر راه عشق سابقش قرار می‎گیرد و به شکلی نوجوانانه و نپخته، از او درباره میزان رضایتمندی در زندگی مشترکش پرس‌وجو می‌کند. در روی دیگر سکه، زنی را می‎بینیم که رابطه نافرجامش را تمام شده می‌داند و خودش را خوشبخت نشان می‌دهد؛ اما شب‌ها مخفیانه موسیقی عشق سابقش را گوش می‌کند. از همین روی، طولی نمی‌کشد که مخاطب نسبت به شخصیت‌ها بدبین می‌شود و دیگر نمی‌تواند به «دوئت»، در مقام یک اثر روان‌شناسانه ناظر به روابط اجتماعی، اعتماد کند. با چنین شخصیت‌هایی، «دوئت» بیشتر رنگ و بوی اثری معمایی و معطوف به مچ‌گیری را دارد و همین موضوع از میزان همدلی کردن شخصیت‌ها در نزد مخاطب می‌کاهد.
 
 
 

«دوئت» به وضوح اثری خوش‌ساخت و چشم‌نواز است که تسلط کارگردانش بر مدیوم سینما را نشان می‌دهد؛ با این حال، فیلم از ناحیه متن حسابی ضربه می‌خورد و جذابیت‌های بصری و فرمی خود را بی‌اثر می‌بیند. فیلم‌نامه «دوئت» در ارائه اطلاعات، خساست به خرج می‌دهد و اثری که ذاتا درباره گذشته است، با کمترین داده دندان‌گیر درباره گذشته شخصیت‌ها، ادامه می‌یابد. بیننده درباره رابطه ناموفق حامد (مرتضی فرشباف) و سپیده (نگار جواهریان) فقط می‌داند که این دو نفر هم‌دانشگاهی و علاقه‌مند به موسیقی بوده‌اند؛ ضمن اینکه فیلم‎های زیادی را هم به اتفاق یکدیگر تماشا کرده‌اند. اما این شاخصه‌های دم‌دستی و بچگانه، برای روشن شدن نوع ارتباط آن‌ها و دلیل جدایی‌شان کفایت نمی‌کند.
 
 
شوربختانه، همسران این دو شخصیت هم وضعیت بهتری ندارند و برای مخاطب ملموس نمی‌شوند. درباره مسعود (علی مصفا) بیننده فقط با همین الگوی دوقطبی جوان عاشق‌پیشه، هنردوست، دانشجو و فقیر، در برابر مرد میان‌سال متمول با شغل ساخت‌وساز، روبه‌روست؛ الگویی که مشابهش را در «لتیان» هم دیده بودیم و ابدا نمی‌تواند عمق شخصیت‌ها را برای مخاطب نمایان کند. در «دوئت» نیز، شخصیت مسعود کاملا ناآشناست و مخاطب نمی‌فهمد مرد پرمشغله‌ای با این ویژگی‌ها، چرا بعد از چند سال زندگی مشترک، سر نخ را از یک قطعه موسیقی بی‌کلام می‌گیرد و در شهر دوره افتاده و سلسله‌ای دقیق از دروغ‌ها را سر هم می‌کند تا به کشف هویت عشق سابق همسرش برسد.

وضعیت شخصیت مینو (با بازی هدیه تهرانی) هم چندان بهتر از این نیست. او نیز گذشته نامعلومی دارد و در حالی که همسرش علنی درگیر عشق سابق خود شده، بدون اینکه هیچ نشانه‌ای از حساسیت یا کوچک‌ترین خشمی در او دیده شود، مثل یک مشاور پخته و با سعه صدری باورنکردنی، شوهرش را درباره لزوم تعیین تکلیف با عشق سابق خود، صبورانه راهنمایی می‌کند.

دیالوگ‌نویسی ساده و بی ظرافت فیلم هم عامل دیگری است که از اثرگذاری «دوئت» می‌کاهد و این فیلم را در موقعیت‌های پرالتهابی همچون روبه‌رو شدن دو عاشق قدیمی پس از چند سال، بدون جذابیت‌های دراماتیک کافی جلوه می‌دهد. نویسنده این فیلم اعتقادی به فرآیند کاشت و برداشت در دیالوگ‌ها ندارد، بلکه صرفا جملاتی را برای شخصیت‌ها در نظر گرفته که از هرگونه تأثیرگذاری و خلاقیت کلامی خالی هستند. در واقع، شخصیت‌های «دوئت» وقتی در موقعیت‌های ویژه قرار می‌گیرند، بیش از حد منفعلانه رفتار می‌کنند و همان چیز‌هایی را به زبان می‌آورند که مخاطب می‌تواند از قبل حدس بزند.
 
 
 

با این همه، «دوئت» از نظر به کار بردن استعاره‌های بصری ویژه‌ای که بیشتر بر مفهوم خانه استوارند، اثر شاخص و درخوری محسوب می‌شود که استعداد ویژه نوید دانش و استفاده دقیق و خلاقانه‌اش از مدیوم سینما را نشان می‌دهند. نخستین سکانس فیلم و جایی که زن همسایه به مینو توضیح می‌دهد که نمی‌تواند در این کوچه پارک کند، شروع سلسله‌ای از استعاره‌های مکانی است که در ادامه شکل پخته‌ای به خود می‌گیرند و فهم کارگردان از فرم را به رخ می‌کشند. کمی بعدتر، دوربین وارد خانه‌ای در حال بازسازی می‌شود.
 
مرد بنا درباره لزوم زیرسازی بخشی از دیواری که گچ‌هایش نم کشیده، با صاحب خانه صحبت می‌کند و هشدار می‌دهد که اگر زیرسازی درست انجام نشود، گچ دیوار دوباره خواهد ریخت؛ اتفاقی که وقوعش در سکانس پایانی، بخشی از حرف فیلم‌ساز که به‌جای جملات با استعاره‌ها گفته می‌شود را به بیننده منتقل می‌کند. خیال خام مسعود برای گرما بخشیدن به زندگی مشترکشان با خرید یک آپارتمان دیگر هم حاصل ذهن خلاق کارگردان در به کار‌بردن نماد‌های تصویری است و در این راستا، طراحی صحنه خوب کیوان مقدم و فیلم‌برداری خوب حسین جعفریان هم به یاری فیلم‌ساز آمده‌اند.
در میان بازیگران، هدیه تهرانی تمام تلاشش را برای خلق یک شخصیت باورپذیر به کار می‌بندد؛ اما حتی یک بازیگر خوب هم نمی‌تواند با متن ضعیف در دستش، معجزه‌ای را رقم بزند.
 
 

بازی علی مصفا و نگار جواهریان را در «دوئت» از دو نظر می‌توانیم بررسی کنیم. این دو هنرپیشه که انتظارات از آن‌ها بسیار بالاست، اگر با کارنامه و سوابقشان قضاوت شوند، اجرایی تکراری و بدون نکته خاصی را جلوی دوربین برده‌اند. اما اگر فقط بازی‌شان در «دوئت» را لحاظ کنیم، به نظر می‌رسد که با توجه به متن، اجرای این شخصیت‌ها به نحو دیگری قابل تصور نبوده و اجرای مصفا و جواهریان هم کاملا در خدمت فیلم قرار گرفته است.

چندان بیراه نخواهد بود اگر اجرای مرتضی فرشباف در نقش حامد را ضعیف بدانیم. فرشباف که فیلم‌سازی خوش‌ذوق است، در بازیگری بی‌استعداد نشان می‌دهد و با نمایش انفعال به‌جای تردید و سادگی به‌جای سردرگمی، حتی از پس طراحی شخصیت یک موسیقی‌دان و انتقال مختصات مورد انتظار از شخصیت حامد به مخاطب هم برنمی‌آید. با این همه، مجموعه بازی‌های «دوئت»، با آن سکوت‌های بلند مدت و معنادار، کنترل‌شده و منسجم به نظر می‌رسند. اجرا‌ها به گونه‌ای است که از منویات درون‌گرایانه فیلم‌ساز حمایت می‌کنند و بدون توسل به فریاد و فحش، در خدمت مضمون اثر واقع می‌شوند.

 

تیزر فیلم «دوئت»

 
 

فیلم‌های بیشتر
 
 

 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۵
این نقد خوبی نیست..