کتاب «آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر» نوشته هانا آرنت فیلسوف آلمانی آمریکایی، که باعث تکفیر او از سوی شورای مرکزی یهود شد، با ترجمه زهرا شمس از سوی نشر برج منتشر و راهی بازار شده است. دیروز نشست بررسی کتاب «آیشمن در اورشلیم؛ گزارشی در باب ابتذال شر» اثر هانا آرنت، به صورت مجازی در نشست هفتگی شهر کتاب تهران برگزار شد.
گروه فرهنگ و هنر | شهرآرارنیوز - صادق وفایی روزنامهنگار و منتقد در یادداشتی در همینباره که در خبرگزاری مهر منتشر شده است به این نکته اشاره کرده است که هانا آرنت ۵۷ سال پیش با نوشتن ایناثر علاوه بر برملا ساختن ابتذال شر در حاکمیت آلمان نازی، افشاگری دیگری هم داشت. او برای اولینبار در ایناثر با صراحت از نقش «شوراهای یهود» در مسئله یهودیان در جنگ جهانی دوم پرده برداشت. هرچند دولت فلسطین اشغالی و شوراهای مذهبی یهودیان و خاخامهای اعظم اروپایی بعدها منکر این شدند که در جریان ماجراهایی که در اردوگاههای کار اجباری بر یهودیان میگذشت بودهاند، اما شواهد نشان میداد در تسریع روند خروج یهودیان از اروپا و انتقال آنها نیز با آدولف آیشمن و همکارانش همکاری کردهاند. شاید همین مسئله بود که سبب شد بیش از دو دهه انتشار ایناثر در فلسطین اشغالی ممنوع باشد و علاوه بر این، شوراهای مذهبی یهود هانا آرنت را ضدصهیونیستیترین نویسنده یهودی بنامند و او را تکفیر کنند. آرنت پس از انتشار اینکتاب برای سالهای سال طرد شد.
آرنت در «آیشمن در اورشلیم» بیمحابا میگوید یهودیان دوست داشتند بگویند از هیتلر که یک شر مسلم بوده، شکست خوردهاند؛ در حالیکه آیشمن در دادگاه به نظر هانا آرنت بسیار حقیرتر از آن مینمود که یهودیان دوست داشتند ببینند. او در کتاب خود میگوید ما ترجیح میدهیم از هیولایی برخاسته از ظلمت شکست بخوریم تا از یک انسان معمولی، چون به اینترتیب خودمان را کمتر مقصر میدانیم و این، همان نکتهای است که شوراهای یهود و حکومت حاکم یهودی در فلسطین اشغالی دوست نداشت بپذیرد.
دیروز نشست بررسی کتاب «آیشمن در اورشلیم؛ گزارشی در باب ابتذال شر» اثر هانا آرنت، به صورت مجازی در نشست هفتگی شهر کتاب تهران برگزار شد.
در خبر برگزاری این نشست آمده است: «آیا ممکن است کسی بیآنکه شرور باشد، مرتکب شرارت شود؟ این پرسش دشواری است که هانا آرنت، متفکر آلمانی، درجستوجوی پاسخی برای آن راهی اورشلیم و دادگاه آدولف آیشمن میشود.»
کتاب «آیشمن در اورشلیم» یکی از کتابهای مهم درباره تبعات جنگ جهانی دوم و هولوکاست است که هنوز و بعد از گذشت ۶۰ سال موضوع گفتوگوهاست. این کتاب گزارش آرنت، نویسنده کتاب در سال ۱۹۶۱ و در مقام گزارشگر نشریه نیویورکر در دادگاه آدولف آیشمن_معروف به قصاب اورپا_ است.
کتاب «آیشمن در اورشلیم» را ناشر با خرید کپیرایت و اجازه رسمی بنیاد هانا آرنت در سال ۹۹ با ترجمه زهرا شمس، در ۳۷۶ صفحه، منتشر کرده که به تازگی به چاپ هفتم رسیده است. در ادامه صحبتهای این مترجم مشهدی در نشست یادشده را در معرفی کتاب خواهید خواند.
زهرا شمس با بیان اینکه حدود ۶۰ سال از انتشار کتاب «آیشمن در اورشلیم» در جهان میگذرد، گفت: درباره جزئیات و مباحث گسترده و تند و تیز این کتاب، در سطح جهان نقدهای بسیاری مطرح شده که مخاطب فارسیزبان از آن فاصله گرفته است. اما انتشار و ترجمه این اثر در ایران کمک میکند بتوانیم درباره اعتراضهایی که درباره این کتاب مطرح شده و رد و تأییدهای آن، نظر بدهیم. همچنین برای بسیاری از ما مخاطبان ایرانی، نسلکشی در اروپا در زمان جنگ جهانی دوم، مفهومی اجمالی است که دلایل پشت آن را خوب نمیدانیم. اما هانا آرنت در این کتاب، به تفکیک کشورهایی که آلمان آنها را اشغال میکند و سیاست یهودیزدایی خودش را در آن پیاده میکند، با بیان نقش آیشمن، توضیح داده است.
دادگاهی ناعادلانه
او در ادامه به معرفی شخصیت اصلی کتاب، آدولف آیشمن پرداخت و گفت: آیشمن، یکی از مقامات ارشد اساس آلمان نازی است که وظیفه اصلی او هماهنگی اجرای نهایی هولوکاست بود. او یهودیان را از غرب اروپا به شرق اروپا جابهجا میکرد و به اردوگاههای کار اجباری میبرد و از آنجا به کشتارگاه میسپارد.
به گفته شمس، شروع کتاب، زمان حضور آرنت در دادگاه محاکمه آیشمن است. آیشمن بعد از جنگ جهانی دوم و شکست آلمان، مدتی پنهانی زندگی میکند و به کمک کشیش کاتولیک ایتالیایی، به آرژانتین فرار میکند و چندین سال را با خانوادهاش میگذراند. اما بعد از سالها دولت اسرائیل از این موضوع مطلع میشود و مأموران موساد او را میربایند و برای محاکمه به اسرائیل و اورشلیم میآورند.
به گفته مترجم مشهدی کتاب «آیشمن در اورشلیم» آرنت در همین ابتدای کتاب، نظر خودش را رک و پوست کنده مطرح میکند و میگوید این دادگاهی نبود که در پی اجرای عدالت به معنای واقعی باشد. چون اهداف و مقاصد سیاسی دولت اسرائیل پشت این دادگاه وجود داشت. البته این فیلسوف، معتقد نیست که آیشمن مظلوم واقع شده بلکه میگوید دادگاه از مقاصد اصلی خودش فاصله گرفته است.
پیوستن به رژیم نازی، بدون شناخت قبلی
شمس مهمترین بخش کتاب را جایی میداند که آرنت، شناخت خود را از شخصیت آیشمن برای خواننده بازگو میکند که البته این نظر روانشناختی او، محل مناقشات بسیاری میشود و از ۶۰ سال پیش تا کنون، هنوز بر این موضوع ردیه نوشته میشود.
او بیان کرد: حرف آرنت این است که براساس اسناد و مدارک سوابق آیشمن و حرفهای او در دادگاه و بازجوییها، این شخصیت، چندان با انتظار و شناخت کلاسیک ما از جنایتکارانی در این سطح، همخوانی ندارد. او معتقد است این فرد از نوجوانی و جوانی و زمانی که به اس اس میپیوندد، آدمی سطحی بوده و عقیده خاصی از خود نداشته و بلکه به سمت هر موقعیتی که پلکانی برای موفقیت و رسیدن به ساختار قدرت است، میرود. در دهه ۱۹۳۰ هم جایی بهتر از حزب نازی برای این مقصود، فراهم نبوده است؛ بنابراین آرنت معتقد است، آیشمن بدون شناخت قبلی به رژیم نازی پیوست و برای پیشرفت شخصی خودش دست به همکاری همه جانبه با این رژیم زد.
سطحی و بیفکر
آرنت بر این باور است که آیشمن، سطحی و بیفکر است و در ساختار نازی آلمان، آدمی معمولی محسوب میشود. به گفته این مترجم، آدم معمولی از نظر آرنت شخصیتی است که در زمان حکومت رژیم نازی آلمان، قواعد و قوانین تبعیضآمیز نازی را میپذیرفت و آن ارزشهای القائی را اجرا میکرد؛ بنابراین وقتی آرنت میگوید، آیشمن آدمی معمولی بود، منظورش نیست که آدم نرمال و مطابق پسند اخلاقیات بود، بلکه آدمی بود که با استانداردهای وضع شده در زمان خودش همخوانی داشت و بدینترتیب آدم عجیب و غریبی محسوب نمیشد.
اطاعت جسدوار
شمس حرف اصلی آرنت را در کتاب «آیشمن در اورشلیم» درباره ابتذال شر، ناشی از رژیمهای تمامیتخواه و بروکراتیک همچون آلمان نازی دانست و گفت: انسانها در عصر مدرن با مفهوم جدیدی از «شر» روبهرو هستند. در شناخت کلاسیک از شر، انسان شرور، آدمی ذاتا خبیث است که در موقعیتی مقابل خیر و شر، با اراده خود، شر را انتخاب میکند. اما آرنت میگوید رژیمهای تمامیت خواه و بروکراتیک، این خاصیت را دارند که انسانها را از تفکر و وجدان خالی میکنند و شهروند مطلوب در این نظامها شهروندانی هستند که اطاعت «جسدوار» دارند. یعنی بدون اینکه فکر و اندیشه خود را به کار بیندازند و ارزشهای القائی حکومت خود را بررسی کنند، آنها را میپذیرند و پیاده میکنند. در این میان، وقتی تمام جامعه این کار را انجام میدهد به امری پذیرفتهشده و طبیعی بین افراد تبدیل میشود.
نتیجه پذیرش تبعیض در جامعه
آنطور که مترجم کتاب میگوید، مفهموم آرنت از ابتذال شر را باید در دیالوگ با مفهوم شرِ رادیکال کانت، قرار داد. درواقع اینجا اراده و خبث نیت، ذاتی نیست، یعنی آنچه مایه ارتکاب شر میشود در جامعهای اتفاق میافتد که همه افراد، ارزشهای تبعیضآمیز و ایدئولوژیک جامعه خود را پذیرفته باشند. بدین ترتیب در این جامعه، هر کسی حتی معمولیترین آدم میتواند جنایت کند و احساس گناه و عذاب وجدان هم نداشته باشد. چون وقتی نظام اخلاقی، وجدان افراد را کنار میگذارد، فرد از قتل و آزار و اذیت دیگران، احساس خطا و گناه نمیکند. درواقع او نظام ارزشیای را پذیرفته که این جنایات در آن پدیرفته شده و حتی به انجام آن تشویق هم میشود.
کتابهای دیگر