بازی مستقل «هادس» (Hades) که در رویداد گیم آواردز امسال موفق شد عنوان بهترین بازی مستقل سال را به خود اختصاص دهد، از اساطیر یونان باستان استفاده کرده است.
علی رضایی | شهرآرانیوز - اساطیر یونان باستان همیشه موضوع اقتباس‌های مختلفی در مدیوم‌های مختلفی مثل داستان و فیلم و بازی‌های ویدئویی بوده اند. از ایلیاد و ادیسه هومر که یکی از قدیمی‌ترین آثار ادبی مکتوب بشر است تا همین سری گادآووار که یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های بازی دنیاست، روایت‌های جذاب و پیچیدگی روابط و شخصیت‌ها باعث شده است در طول تاریخ کهن، شکل گیری و توسعه شان پخته‌تر و هدفمندتر شود و شنیدن قصه این اساطیر، از زئوس و المپ تا هادس و تارتاروس، هنوز برای خیلی‌ها جذاب باشد چه رسد به اینکه بخواهی کنترل یکی از آن‌ها را به دست بگیری و برای فرار از جهنم کمکش کنی.
فرار از تارتاروس
بازی مستقل هادس که در رویداد گیم آواردز امسال موفق شد عنوان بهترین بازی مستقل سال را به خود اختصاص دهد، از چنین روایتی استفاده کرده است. بعد از اینکه زئوس با کمک تعالیم مادربزگش گایا، توانست پدرش کرونوس را شکست و برادران و خواهرانش را نجات بدهد در کوه المپ مستقر شد و حکومت را به دست گرفت. برای جلوگیری از شورش و طغیان احتمالی برادرانش، هادس و پوسیدون، به هرکدام کنترل مناطق دورافتاده‌ای را داد تا از مرکز دور شوند و سرشان به مملکت داری خودشان گرم شود. پوسیدون ارباب دریا‌ها شد و هادس به جهان زیرین یا تارتاروس اعزام شد. تارتاروس تاریک‌ترین و ترسناک‌ترین و زشت‌ترین جای دنیا بود. یک دنیای نمور و تاریک که ارواح و شیاطین در آن زندگی می‌کنند. بازی در همین جهان می‌گذرد، اما شخصیت اصلی آن هادس نیست. شما در این بازی در نقش جوان‌ترین پسر هادس به نام «زاگریوس» هستید، پسری که از جایی که در آن زندگی می‌کند راضی نیست و قصد مهاجرت به المپ و هم نشین شدن با زندگی اشرافی آن را در سر می‌پروراند. همه هدف بازی همین است. فرار از تارتاروس برای رسیدن به المپ.
ترکیبی از هیجان و آرامش
هادس یک بازی روگ لایت به حساب می‌آید. ساده‌ترین تعریف روگ لایت این است که هر بار بمیرید، باید بازی را از اول شروع کنید. شما با پیشروی در مراحل مختلف، شخصیت خود را با آیتم‌ها و سلاح‌های مختلف قوی‌تر می‌کنید. در هر تلاش برای فرار، آیتم‌هایی را به دست می‌آورید که بعضی از آن‌ها بعد از مرگ از بین می‌روند و بعضی دیگر برای همیشه با شما می‌مانند. طراحی مراحل در این بازی یکی از بهترین نمونه‌های حفظ ریتم در گیم پلی است. اتاق‌های تو در توی تارتاروس، هرکدام الگویی منحصر به فرددارند.
ترکیب این اتاق‌ها با دوربین آیزومتریک باعث می‌شود شما به عنوان بازیکن، به همه اتفاقاتی که در اتاق در جریان است تسلط داشته باشید. هر اتاق شامل چند موج از دشمنان مختلف است که باید با استفاده از روش‌های متنوع آن‌ها را از بین ببرید تا در‌های مرحله بعدی باز شوند. در هر اتاق یک تا ۲ دقیقه درگیری باکیفیت و نفس گیر در پیش دارید و بعد کمی آرامش که در آن می‌توانید تصمیم بگیرید اتاق بعدی کدام باشد. انتخاب اتاق بعدی یکی از ابتکار‌های چشمگیر در هادس است. در هر اتاق بعد از شکست دشمنان یک آیتم جایزه می‌گیرید. این آیتم می‌تواند عصاره تاریکی (واحد پول اصلی بازی) باشد یا پاور آپ یکی از سلاح هایتان، یا سلامتی یا چیز‌های متنوع دیگر. قبل از ورود به هر اتاق، آیتمی را که در آن جایزه می‌گیرید روی در آن می‌بینید. این ساز و کار باعث می‌شود در هر مرحله، بتوانید بسته به اولویت هایتان مسیر‌های مختلف را بر اساس نیاز‌های کوتاه مدت و بلندمدت انتخاب کنید.
تنوع دشمنان
بدون شک یکی از مهم‌ترین نقاط قوت بازی، سیستم مبارزه آن است. تنوع بالای سلاح‌ها و جادو ها، و هم چنین پویایی فوق العاده محیط و تنوع فراوان دشمنان، مبارزه‌ها در این بازی را به تجربه‌ای منحصربه فرد تبدیل می‌کند. درگیری‌هایی که با وجود هیجان و سرعت بالایشان، لحظه‌ای غیرقابل کنترل نمی‌شوند. دشمنان مثل مور و ملخ از دور و نزدیک به سراغ شما می‌آیند، اما اوضاع جوری نیست که فکر کنید بازی ساز با سخت کردن غیرمنطقی بازی، می‌خواسته است کار شما را در عبور از مراحل به طور غیرمنطقی سخت کند. به طور کلی، سیستم مبارزه‌ای بازی در با وجود هیجان بالا، از تعادل خوبی برخوردار است.
نحوه تعریف کردن داستان هم در نوع خودش جالب است. بعد از هر اقدام ناموفق برای فرار، شما سر از قصر هادس در می‌آورید. محیط قصر هادس، جز طراحی بصری جذابش، پر از داستانک‌ها و ماجرا‌های کوچک و بزرگ است. جز خط داستان اصلی، جزئیات مختلف در محیط سرسرای اصلی و اتاق هایش هر بار تغییر کوچکی می‌کنند که کنجکاوی تان را بر می‌انگیزد.
استراتژی تان را مشخص کنید
سلاح‌ها طراحی‌های منحصربه فرد و متفاوتی دارند. هم چنین هرکدام نیازمند شیوه مبارزه‌ای متفاوتی است. ازاین رو باید سلاحی را برای اولین دور از تمام کردن انتخاب کنید که با شیوه مبارزه‌ای شما هم خوانی کامل داشته باشد، چون این شما و مهارتتان هستید که موفقیت یا شکست را تعیین می‌کنید.
هر سلاح ۴ ارتقای مختلف دارد که هرکدام از ارتقا‌ها روی عملکرد سلاح مورد نظر تأثیر مستقیم می‌گذارد. برای مثال، بعضی از آن‌ها روی استفاده از جادوی شخصیت شما تأثیرگذارند و بعضی دیگر حرکت مخصوص سلاح را تقویت می‌کنند. ازاین رو هادس جزو آن دسته از بازی‌هایی است که نمی‌توانید بدون فکر و چینش استراتژی، به تجربه بازی ادامه دهید و توقع موفق شدن هم داشته باشید. همه این موارد دست به دست هم می‌دهند تا هادس از نظر گیم پلی، یک بازی متنوع و هیجان انگیز باشد.
ترکیب چشمگیر صداگذاری و گیم پلی
از نظر هنری، بازی کم نقص عمل کرده است. گرافیک هادس دوبعدی با طراحی دستی است با این تفاوت که شخصیت‌ها در هادس سه بعدی طراحی شده اند، اما این کار این قدر ظریف و تمیز انجام شده است که به سختی می‌توان فهمید. کیفیت شکل ظاهری بازی مشخص است و در کمتر بازی دیگری نظیرش را پیدا می‌کنید.
بازی به طور کلی ۴ محیط اصلی دارد که هرکدام طراحی‌های مخصوص به خود را دارد. دشمنان بازی هم به گونه‌ای انتخاب شده اند که با محیط‌های بازی هم خوانی داشته باشند.
صداگذاری، ترکیب صدا، موسیقی و تطبیق آن با گیم پلی در این بازی هم از خیلی از عناوینی که تا به حال بازی کرده اید باکیفیت‌تر است. از آنجایی که همه شخصیت‌های بازی اساطیر باستانی هستند، صداگذاری آن‌ها درست همان است که باید باشد، قدرتمند و با آرامشی فراانسانی.