علی رضایی | شهرآرانیوز - ایده گرفتار شدن در چرخهای زمانی و تکرار و تکرار دوباره یک بازه زمانی را پیشتر در بعضی فیلمهای سینمایی دیده ایم. فیلمهای «بدو لولا بدو»، «لبه فردا» و «روز گراندهاگ» از معروفترین آثار ساخته شده با محوریت این ایده هستند. با اینکه چنین وضعیتی بیشتر مناسب روایتهایی در قالب داستان یا فیلم به نظر میرسد، امروز میخواهیم به سراغ یک بازی مستقل برویم که درست از همین قالب برای روایت خود استفاده کرده است. بازی Outer Wilds خرداد ۹۸ به عنوان یک اثر مستقل و کم هزینه در بازار بازیهای ویدئویی عرضه شد. موفقیت این بازی و استقبال خوب، باعث جذب سرمایه برای توسعه آن و هم چنین انتشار گسترده ترش در بازارهای سرتاسر دنیا شد. سازندگان بازیهای بزرگی که با بودجههای چندین میلیون دلاری ساخته میشوند، چندان اهل خطر کردن روی ایدههای تازه نیستند و ترجیح میدهند از همان شیوههای امتحان شده گذشته پیروی کنند. پس اگر از ایدههای تکراری بازیهای بزرگ خسته شده اید، بد نیست کمی با حال و هوای این بازی مستقل آشنا شوید و آن را تجربه کنید.
جهانی رو به نابودی
در زمانی نامعلوم و در جهانی که با دنیای ما بسیار تفاوت دارد، ستارهها به صورت اعجاب آوری در حال ناپدید شدن هستند. جهان در حال فرورفتن در تاریکی است و به نظر میرسد پایان آن نزدیک است. هم زمان با پیشروی تاریکی، گونهای از موجودات که به صورت عشایری زندگی میکنند و به آنها نومای (Nomai) میگویند، برای حفظ بقای خود، برای سایر قبایل در سرتاسر دنیا پیامی ارسال میکنند تا در کنار خوشهای از پایدارترین ستارگان جهان، گرد یکدیگر جمع شوند، بلکه از شر تاریکی و سرمایی که اندک اندک جهان را در بر خواهد گرفت در امان بمانند. به همین منظور، افراد قبیله «اسکال» در حال آماده سازی سفینهای هستند که میتواند افراد قبیله را به جمع دیگران ملحق کند. درست پیش از آغاز سفر، ناگهان سیگنال مرموزی توسط سفینه دریافت میشود که تاکنون در سرتاسر گیتی مورد مشابهی نداشته است و به نظر میرسد قدیمیترین سیگنال موجود در جهان باشد. سفینه برای رهگیری سیگنال مرموز عازم مأموریت میشود، اما در میانه مسیر، گرفتار ابرهای خاکستری تنیده در گرد و غبار میشود.
بخشی از افراد در این حادثه از بین میروند و بقیه در سیارهای بیابانی نزدیک به خورشید فرود میآیند و شهری تازه برای خود میسازند. پس از مدتی، بازماندگان توانستند دوباره سفینههایی بسازند و تلاش کنند منبع سیگنال مرموز را پیدا کنند. این سیگنال که در میان آنها به «چشم جهان» معروف شده بود، نیروی مرموز «کوانتومی» بود که قدمتی به مراتب بیش از خود عالم داشت و پیدا کردن راز آن شاید میتوانست آنها را از علت نابودی دنیا آگاه کند.
مرگ پایان راه نیست
شما درست ۲۲ دقیقه قبل از اینکه خورشید به یک ابرنواختر تبدیل شود و سرزمینتان را نابود کند بازی را آغاز میکنید. این زمان محدود تنها فرصتی است که دارید تا سوار بر سفینه تان شوید و با گشت و گذار در بین ستارهها و سیارات مختلف، گره از اتفاقاتی که دنیا با آنها روبه رو شده است باز کنید.
البته خیلی نگران کم بودن این زمان نباشید. خلاقانهترین ایده به کاررفته در بازی، یعنی استفاده از یک لوپ (چرخه تکرارشونده) زمانی، به شما کمک میکند بارها و بارها بتوانید کار را از نقطه آغاز شروع کنید. هر بار که ۲۲ دقیقه تمام میشود و انفجار خورشید، دنیا را نابود میکند، همه اطلاعات شما و کارهایی که کرده اید ذخیره میشود و هر بار پس از مرگ، با زندگی دوباره و تکامل یافته تری در این عرصه قدم برمی دارید. در هر بار زندگی، دادههای شما کامل و کاملتر میشود به طوری که به عجایب جهان هستی، وجود فرازمینیها و آدم فضا یی ها، رموز به جامانده آنها و ویژگیها و دیدگاههای دیگر زندگی پی میبرید.
در اینجا مرگ پایان زندگی نیست بلکه شروعی دیگر برای تکامل است که شما را پختهتر و داناتر از قبل کرده است و شرایطی ایجاد میکند که به سیارات و سیارکهایی قدم بگذارید که حتی یکی از آنها مثل دیگری نیست و هرکدام ویژگیهای متفاوت و جذابی دارد.
یک فضاپیمای کامل
هنگامی که سوار فضاپیما میشوید، بخشهای مختلفی را در کابین آن مشاهده میکنید. بخشی در پشت، شامل رایانهای که همه اطلاعات به دست آمده در هر بازه زمانی در آن ثبت شده است، برایتان نمایش داده میشود. همه اسرار در آن ثبت است و به شکل یک پازل با قطعات مختلف میتواند شما را به مسیر دیگری از ماجراجویی بکشاند. بخش دیگر سفینه شامل وسایل شما میشود. یکی از این وسایل، لباس فضانوردی است. داخل این لباس کپسول گاز اکسیژن وجود دارد تا در مواقع خروج از فضاپیما، بتوانید در جوهای مسموم و حتی در خلأ زنده بمانید. بخش هیجان انگیز بازی را خطرهای مختلفی که در گشت و گذارهای فضایی شما را تهدید میکند تشکیل میدهد. در بازی، با اشتباهات مختلف، ممکن است جان خود را از دست بدهید. نپوشیدن لباس فضایی در فضای خارج از جو، پرش از سکوهای بلند و افتادن روی زمین با شتاب یا ورود به محدوده خورشید تنها بعضی از اشتباههایی است که میتواند به مرگ در این بازی منجر شود. نکته دیگر این بازی آسیب پذیر بودن سفینه شماست. صدمه به هر بخش از فضاپیما اعم از بخشهای پرتابی و پیش ر انه، شیشه کاکپیت و کابین هدایت، پشت فضاپیما، پایهها و پرهها میتواند نقصهایی چشمگیر در فرایند پرواز برای شما ایجاد کند. در جلو فضاپیما بخشی برای راندن فضاپیما قرار داده شده است که میتوان به اقسام هدایتی مختلف اعم از نحوه پرواز و ... اشاره کرد.
در سفینه امکانات و ابزارهای مختلفی برای گشت و گذار مطمئنتر در اختیار دارید که شاید در ابتدا، کار با آنها کمی پیچیده به نظر برسد، اما به دست آوردن تجربه در بازی، شما را به سرعت با آنها آشنا و کارتان را راحت میکند.
گرافیکی که عالی نیست
زمانی که قصد دارید بازیهای ایندی و مستقل را تجربه کنید، نباید گرافیک و طراحیهایی در حد بازیهای استودیوهای بزرگ را انتظار داشته باشید. گرافیک هیچ وقت نقطه قوت این بازیها به شمار نمیرود و به دلیل بودجههای بسیار اندکی که برای ساخت آنها هزینه میشود، مهمترین جذابیت آنها به ایدههای تازهای که دارند مربوط میشود. بازی Outer Wilds هم از این قاعده مستثنا نیست و گرافیکی در استانداردهای یک بازی نسل هشتم را ندارد. موسیقی و افکتهای صوتی بازی هم با اینکه نمره قبولی میگیرند، چندان عالی و خاص نیستند.
با وجود این، هیچ کدام از این موارد نمیتواند حتی ذرهای از جذابیت تجربه این بازی کم کند. بازی Outer Wilds یکی از خلاقانهترین بازیهایی است که در نسل هشتم به بازار عرضه شده است و با گیم پلی جذاب خود میتواند ساعتها هر گیمری را سرگرم کند. پس اگر به دنبال تجربهای تازه هستید، در انتخاب این بازی شک نکنید.
تریلر بازی Outer Wilds