دکتر محمدحسین ساجدینیا - دبیر اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
کلام از توصیف کوثر هستی عاجز است. حضرت زهرا (س) در ادبیات دینی ما ایرانیان، جان خلقت، گوهر آفرینش، ناموس دین و الگوی تمامعیار بشریت است. او تنها کسی است که خالق جهان او را به لقب «خیر کثیر» مفتخر کرده است. خیر کثیر در ادبیات دینی به معنی چشمه زلال و زاینده معرفت، عشق، حقیقت و اشراب همیشگی نعمت و معنویت و جریان و سریان حیات طیبه و روح امید و بالندگی در زمین و ضمیر است.
حضرت فاطمه (س) روح نبوت، جان امامت، پاسدار ولایت و نقطه کانونی پرگار حاکمیت دین است. شیوه نگاه و رفتار پیامبر (ص) با او حکایت از رسالت سنگین و میراث بزرگ حضرت زهرا (س) و نقشآفرینی آن نگین آفرینش در مهندسی رفتار آدمیان تاریخ است. زهرا (س) نهتنها هدیه خداوند به پیامبر رحمت و محبت بلکه بزرگترین هدیه خالق حکیم به مجموعه کائنات و فرش و عرش است. از چنین منظری، باید در جستوجوی جغرافیایی باشیم که چرایی و چگونگی تجلی رفتار فاطمی را به نظاره بنشینیم.
او که شاهد نزول ملائکه و سخن گفتن فرشتگان خدا با پیامبر (ص) بود، به گونهای تربیت یافته است که، چون پدرش، الگویی تمامعیار برای زنان و مردان تاریخ باشد. او خیر کثیر لقب گرفت تا برای همیشه الگوی زندهای در حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد. پیامبر (ص) او را «مادر پدر» نامید تا نقشآفرینی زنان و دختران مسلمان را متذکر شود. انتظار طبیعی مردم از الگو، برخورداری از مؤلفههایی نظیر تناسب، تجانس، جامعیت، جاذبه، دافعه، ظرفیت و در دسترس بودن است.
الگو باید نمود طبیعی و عینی در جامعه داشته باشد. زهرا (س) نیامده است که در قاب تاریخ گرفتار شود و نگاه به او نگاهی اساطیری و افسانهای باشد. حضور حضرت زهرا (س) در غزوه احد و مداوای پیامبر (ص)، دفاع سرسخت او از حریم ولایت و امامت، نقش ماندگار او در بسیج مردم، خطبهخوانی او در دفاع از حقوق غصبشده، احسان طعام خود و فرزندان به مسکین، یتیم و اسیر در ۳ روز متوالی، خانهداری، همسری و فرزندپروری او درسهای ماندگاری است که جامعه نیازمند بازآفرینی آن است. جامعه امروزی بیش از هر زمان دیگری نیازمند منش، بینش و کنش فاطمی است.
جای تأسف است که سازههای اجتماعی فرهنگ حاکم از تبلور عینی فکر و اندیشه حضرت فاطمه (س) در عرصه جامعه محروم و مغبون است. قاب گرفتن سیره حضرت فاطمه (س) در یک دوره تاریخی، جفا به او و همه شیفتگان و مشتاقان آن الگوی کامل زندگی است. تاریخ اگرچه میتواند لایههایی از حقیقت را به تصویر کشاند، الگو باید متناسب با نیاز جامعه نقشآفرینی کند و، چون خورشید، بر تارک هستی بدرخشد. اکنون که به برکت جانفشانی شهیدان، نظام جمهوری اسلامی شکلگرفته و ۴۲ سال از عمر خود را سپری کرده است، کمترین انتظار از کارگزاران نظام، زمینهسازی برای بروز و ظهور منش و روش علوی و فاطمی در حوزههای مختلف است. سیره قرآن و پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) بر تکوین همزمان نظر و عمل تکیه دارد.
خداوند در آیههای دوم و سوم از سوره صف، ناهماهنگی بین گفتار و کردار را مذمت کرده و چنین رفتاری را موجب غضب خداوند سبحان دانسته است. ریشهیابی و آسیبشناسی غربت سیره عملی حضرت فاطمه (س) در کنار نمایش رفتارهای کلیشهای، وظیفه کارگزاران فرهنگی است. امید است با درسگرفتن از پیامدهای ناشی از گسلهای فرهنگی، شاهد شکوه رفتار فاطمی و پرچمداری این نهضت در ابعاد نظری و عملی آن اسوه کامل در جای جای ایران و جهان باشیم.