شما مادرتان را چگونه صدا میکنید؟ از کلمه «مامان» استفاده میکنید یا نام کوچک او؟ امروزه بسیاری از ما شاهد نسل تازهنفسی هستیم که بنابر شرایط جدید و تغییرات اجتماعی، خواهان حذف چهارچوبهای خشک و سنگین میان والدین و فرزندان در نسلهای پیشین هستند.
مهتاب علینژاد | شهرآرانیوز؛ چند وقت پیش در یکی از سریالهای شبکه خانگی برنامهای را دنبال میکردم که هیچ نامی از پدر و مادر در آن نبود. همان زمان، وقتی با دقت بیشتر به رفتارها و ارتباطهای برگرفته از صمیمیت در فضای مجازی نگاه کردم، با پدیدهای روبهرو شدم که این روزها بیشازپیش در حال گسترش است، چیزی که اگرچه ممکن است نسل امروز آن را راهی برای شکستن سنت قلمداد کند، در واقع اتفاقی است که در سالهای بعد اثر خود را نشان خواهد داد.
شما مادرتان را چگونه صدا میکنید؟ از کلمه «مامان» استفاده میکنید یا نام کوچک او؟ اگرچه در طول تاریخ اجتماعی بشر و در همه فرهنگها توافقی جهانی درباره نحوه صدا کردن والدین وجود دارد که به طور عمومی استفاده از کلمههای «مادر» و «پدر» است، امروزه بسیاری از ما شاهد نسل تازهنفسی هستیم که بنابر شرایط جدید و تغییرات اجتماعی، خواهان حذف چهارچوبهای خشک و سنگین میان والدین و فرزندان در نسلهای پیشین هستند.
تصور کنید در کودکی مادرتان را به جای «شهلاجون» صدا میکردید. آن وقت، هنگامی که او میخواست خطاهای رفتاریتان را به شما گوشزد کند، آیا قادر بودید در آن کودکی تازه شکلگرفته، برای شهلاجون اقتداری الزامآور قائل شوید و در کنار او و با حمایتش بزرگشدن را بیاموزید؟
قدرتمند و دارای مهارتهای حمایتگری
به طور معمول، همه افراد در کودکی و خانواده، همانگونه که والدین از آنها انتظار دارند و خود به آنان آموختهاند، از کلمات و نامهای مشخصی استفاده میکنند. در گذشته صداکردن والدین با نام کوچک برای فرزندان امری ناپسند، دور از ادب و پذیرفتهنشدنی بود. اگرچه بیشتر افراد والدین را با لقب اجتماعیشان صدا میکردند، از چرایی آن نامطلع بودند. آنان از والدین خود آموخته بودند چنین کنند و به تبعیت از نسلهای پیشین خود، والدین نیز چنین انتظاری از فرزندان داشتند. این نوع خطاب قراردادن باعث ایجاد نوعی فاصله میان فرزندان و والدین بود به گونهای که بزرگتر بودن، حامی بودن و مسئول تربیت اجتماعی فرزند بودن را گوشزد میکرد و برخی انتظارهای اجتماعی از والدین را به وجود میآورد.
زوجی که با فرزندآوری به والدین تبدیل شده بودند به شکل تجربی و از طریق والدین خود آموخته بودند که باید بین خود و فرزندانشان فاصلهای را رعایت کنند تا احترام و اهمیت جایگاه آنان نزد فرزندان مشخص باشد و در ضمن آن، بتوانند در مسیر پرورش فرزند به گونهای مفید و با قدرت وارد شوند، زیرا آنان حامی فرزند تلقی میشدند. حامی نیز باید فردی قدرتمند و دارای مهارتهای حمایتگری باشد.
اگر مشاور خوبی نیستید ...
ممکن است این اصطلاح رایج را شنیده باشید: بچهها همیشه برای پدر و مادرشان بچه هستند حتی اگر خودشان پدر و مادر باشند. این همان هویت مادری و پدری است. این اصطلاح به انتظارات اجتماعیای اشاره میکند که جامعه از والدین در برابر فرزندانشان دارد. ارزشهای اجتماعی میگوید شما فرزند را به دنیا آوردهاید و در مسیر آموختن، تجربه کردن و زندگی کردن، همواره باید به عنوان حامی و مشاور در کنار او باشید. اگر مشاور خوبی نیستید، اگر چیزی برای آموختن به فرزند خود ندارید، باز هم به عنوان کانون عاطفی او موظفید برایش آغوشی امن و پناه خستگیها باشید.
هویت والد بودن با برخی نمادهای فرهنگی و ظاهری نشان داده میشود. مادران را با کلمه «مامان» خطاب کردن یکی از همین نمادهای اجتماعیفرهنگی و به معنی پذیرش هویت مادری از سوی فرزند است. اینکه هر مادر تا چه اندازه وظایف مادری خود را بهدرستی انجام دهد امری جدا از هویت مادری است، اما اینکه هویت مادری او از سوی فرزند پذیرفته شود اولین گام برای مشخص کردن سبک ارتباط مادر و فرزندی است. این ارتباط چنانچه با نشانه و نمود ظاهری استفاده از کلمه «مامان» همراه باشد، پیوسته یادآور وظایف نقش مادری به مادر و وظایف نقش فرزندی در برابر هویت مادرانه است.
تغییر نام مادر؟!
چرا حمایت از تغییر و جایگزینی نام کوچک به جای کلمه «مادر» از سوی مادران اشتباه و آسیبزاست؟ زیرا اولین نشانه آشکار هویت مادری را مخدوش میکند. در واقع، جایگزینی اسم کوچک با عنوان نقش والدین به ایجاد صمیمیت بیشتر و ارتباطی مؤثرتر چندان کمک نمیکند. اگرچه در ظاهر ممکن است به عنوان مادر، در برابر خانواده یا فامیل، با این سبک ساختارشکنانه، خود را فردی صمیمی با فرزند جلوه دهید، از این نکته نیز غافل نشوید که واژه «مامان» یا «مادر» علاوه بر نشان دادن نوع ارتباط بین ۲ نفر، بار مفهومی اجتماعی نیز دارد که رعایت برخی رفتارها و احترامها در برابر نقش مادر را برای فرزند الزامآور و اجتنابناپذیر میکند.
نگهداشتن احترام با ایجاد فضای صمیمی منافاتی ندارد. شما میتوانید رفتارهای اقتدارگرایانه افراطی و سلطهجویانهای را که به واسطه بزرگتر بودنتان دارید تعدیل، و رفتار مهربان و صمیمانه و دوستانهتری برقرار کنید. بیشتر فرزندانی که مادرشان را با نام کوچک خطاب میکنند در جستوجوی حذف کردن سلطهجوییهای افراطی فرهنگی هویت و نقش مادری و برقراری رابطهای دوستانه با مادر خود هستند.
آنان از اینکه هویت مادرانه شما را به چالش کشیدهاند اطلاعی ندارند چنانکه خود شما نیز ممکن است از این به چالش کشیده شدن مطلع نباشید و به سبب خواسته قلبیتان که میخواهید با رفتار دوستانهتر، به فرزند خود نزدیکتر شوید و مادر بهتری باشید، این جایگزینی را میپذیرید و از آغاز زوال هویت مادری در طول زمان آگاهی ندارید. کمترین آسیب در کوتاهمدت حذف احترام تعریفشده از سوی جامعه برای هویت مادری و در بلندمدت زوال پذیرش جایگاه مربیگری مادر در پرورش فرزند است. در مسیر تغییرات اجتماعی بهویژه در کانون خانواده حواستان باشد که سازگار شدن با چه تغییراتی و مقاومت در برابر کدام تغییرات به پایداری یا زوال کانون خانواده منجر میشود.
سعی کنید با مطالعه بیشتر درباره فرزندپروری به افزایش ارتباط صمیمانه با فرزندتان برسید و نیاز او به صمیمیت بیشتر و نیاز خودتان به مادر بهتر بودن را تأمین کنید نه با موافقت با حذف نشانههای هویت مادری در خانواده و جامعه.