صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

فردوسی؛ نگاهبان دژ ایران فرهنگی

  • کد خبر: ۶۷۱۴۵
  • ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۷
  • ۲
شبنم کرمی - روزنامه نگار

سال‌ها پیش، با استاد میرجلال‌الدین کزازی، عضو هیئت‌امنای بنیاد فردوسی و چهره ماندگار فرهنگ و ادب کشورمان درباره شاهنامه، این سروده گران‌قدر و سرنوشت ساز حکیم ابوالقاسم فردوسی و درباره زبان گران‌سنگ پارسی گفت‌وگویی صمیمی داشتم که به شیرینی و شیوایی، جان کلام را چنین بر زبان جاری کرد: بی‌گمان هر پدیده‌ای که در جهان رخ می‌دهد، پدیده‌ای فرهنگی- اجتماعی برآمده از هنجار‌ها و نیاز‌های زمانه است، اگر شاهنامه در آن روزگار بسیار باریک و دشوار در تاریخ ایران سروده نمی‌شد، می‌توانیم انگاشت که ما ایرانیان امروز به زبان شکرین پارسی سخن نمی‌گفتیم...


آنچه از تاریخ برمی‌آید آغاز زندگی فردوسی هم‌زمان با گونه‌ای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سده سوم هجری آغاز شد و دنباله و اوج آن به سده چهارم رسید و گرانیگاه آن، بزرگ دیار خراسان و سرزمین‌های فرارود بود. در درازنای همین دو سده، شمار چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر دیگر زبان‌ها پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به‌صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند.


فردوسی از همان روزگار کودکی تماشاگر کوشش‌های مردم پیرامونش برای پاسداری از ارزش‌های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ای پابه‌پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سخت‌گام همان راه شد.
از این رو، به نگارش شاهنامه همت گماشت و برای سرودن این کتاب سال‌ها بر اساس شاهنامه ابومنصوری تلاش کرد و آن را در سال ۳۸۴ قمری پایان داد.


شاهنامه نه‌تن‌ها بزرگ‌ترین و پرمایه‌ترین مجموعه شعر به‌جامانده از عهد سامانی و غزنوی است، بلکه مهم‌ترین سند عظمت زبان پارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران باستان و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی به‌شمار می‌رود. فردوسی با خلق حماسه عظیم خود، دو فرهنگ ایران و اسلام را به بهترین شکل ممکن درهم آمیخت. اهمیت شاهنامه تنها در جنبه ادبی و شاعرانه آن خلاصه نمی‌شود و پیش از آنکه مجموعه‌ای از داستان‌های منظوم باشد، تبارنامه‌ای است که بیت به بیت و حرف به حرف آن، ریشه در اعماق آرزو‌ها و خواسته‌های جمعی ملتی کهن دارد؛ ملتی که در همه ادوار تاریخی، نیکی و روشنایی را ستوده و با بدی و ظلمت در ستیز بوده است.


شاهنامه روایت تاریخ این مرز و بوم از زبان اساطیر است. اساطیر در این وادی به‌وجود می‌آیند، زندگی می‌کنند، می‌جنگند و از میان می‌روند. این اتفاقات در جای جای ایران فرهنگی رخ داده است، در هر دیار کهنی، کهن‌سالان افسانه‌هایی برای گفتن دارند که بسیاری اوقات ردپای آن‌ها را در شاهنامه می‌یابیم.
شاهنامه اسطوره پرداز است، پس یافتن محلی مشخص برای رخداد‌های آن ممکن نخواهد بود، اما می‌توان از قصه‌های شاهنامه و محدوده محل روی دادن آن‌ها که یادآور هویت میهن و مردم است، برای پرداختن به بطن تاریخ ایران بهره‌ها برد.


این رویکرد سودی دوجانبه دارد؛ از یک سو می‌توان مردم را بیش از پیش با آن اسطوره‌ها و تاریخ ایران زمین آشنا کرد و از دیگر سوی، هر شهر و دیار یاد شده در شاهنامه ارزش تاریخی مضاعفی می‌یابد که در مجموع توسعه فرهنگ گردشگری و همگرایی اقوام گوناگون ایران فرهنگی را در پی خواهد داشت.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۵
عالي
ایرانی
۱۲:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۵
نگاه برجسته و قلمی شیوا. استفاده کردیم.ممنون