صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به بینش و منش استاد محمدتقی شریعتی، مردی که یک‌تنه رو در روی استبداد ایستاد

  • کد خبر: ۹۶۴۶۸
  • ۳۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۹
«نام این بنده محمدتقی، نام خانوادگی‌ام مزینانی، شهرت شریعتی است.» این جمله سرآغاز زندگی‌نامه خودنوشت سقراط خراسان، استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، است....

امید حسینی‌نژاد | شهرآرانیوز - «نام این بنده محمدتقی، نام خانوادگی‌ام مزینانی، شهرت شریعتی است.» این جمله سرآغاز زندگی‌نامه خودنوشت سقراط خراسان، استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، است. او که سال‌ها در شهر مشهد به مبارزه با جریان‌های چپ و توده‌ای پرداخت و شجاعانه از مکتب اسلام دفاع کرد. او در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در مزینان متولد شد. پدربزرگ استاد از شاگردان مرحوم ملاهادی سبزواری بوده است.

استاد درباره او چنین می‌نویسد: «پدرم، مرحوم شیخ محمود، جدم، مرحوم آخوند ملاقربانعلی، از شاگردان برجسته مرحوم حاج ملاهادی سبزواری، حکیم و فیلسوف شهیر شرق و ممتاز عصر خویش، می‌باشد. طائفه مادری این‌جانب نیز از روحانیون و سادات صحیح‌النسب حسنی هستند. همه قبیله من عالمان دین بودند.»

سال‌های ابتدایی تحصیل

او پس از طی دوران کودکی به مکتب‌خانه محل زندگی‌اش رفت. در آغاز، قرآن و پس از آن، خواندن و نوشتن را فراگرفت. در نوجوانی مقداری از درس‌های مقدماتی حوزوی مثل صرف، نحو و منطق را نزد پدر و عمویش، شیخ حسن مزینانی، آموخت. در هفده‌سالگی برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس روانه گردید و در مدرسه فاضل‌خان که سابق بر آن، ۲ تن از برادرانش، شیخ قربان‌علی و میرزا محمد، در آنجا حجره داشتند و از طلاب مشهور آن مدرسه بودند اقامت گزید.

محمدتقی با جدیت و عشق فراوان، ادبیات عرب و معانی و بیان را که از پایه‌های درک و فهم صحیح متون درسی حوزوی و قرآن کریم و احادیث و روایات می‌باشند، نزد استادان مشهور آن وقت، یعنی آقا شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری معروف به ادیب اول و پس از وفات وی نزد آقا شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری معروف به ادیب ثانی، خواند. کتاب «شرح لمعه» را پیش حاج میرزا احمد مدرس یزدی و مرحوم ارتضا که از مدرسان مدرسه یادشده بود، فراگرفت.

کتاب «قوانین‌الاصول» را نزد حاج شیخ محمدکاظم دامغانی و «مکاسب محرمه» را در محضر آقا میرزا حسین فقیه سبزواری خواند و سایر کتاب‌ها و درس‌های سطح عالی حوزه را نزد حاج شیخ هاشم قزوینی، میرزا ابوالقاسم الهی، آقا شیخ محمود حلبی و ... آموخت. در این سال‌ها نیز مقداری از معارف ناب قرآنی را از عالم ربانی، آقامیرزا مهدی اصفهانی، کسب کرد. استاد می‌گوید: «می‌خواستم به مقام اجتهاد برسم، ولی رضاخان مدارس را برچید و طلاب را به نظام وظیفه برد یا آنکه مجبور کرد که هرکدام کسب‌وکار دیگری پیش بگیرند.»

در مسیر تربیت نسل جوان

استاد پس از کسب دانش‌های مختلف و اندوخته‌های مطالعاتی، بر آن شد تا بنا به روایت مشهور «زکاة العلم نشره»، برای ترویج و تبلیغ دینی، راه تعلیم و تربیت را با تدریس در پیش گیرد، زیرا که در آن شرایط زمانی و مکانی، برای روحانی متعهد و روشن‌فکری همچون او، بهترین مکان مدرسه و بهترین شغل معلمی بود. وی با این تشخیص درست، به پایگاه مدرسه و سنگر کلاس دست یافت و با عشق عمیقی که به تربیت نسل جوان داشت، به تدریس تعلیمات دینی و دیگر آموزش‌های لازم برای دانش‌آموزان پرداخت، و کار تربیت دینی جوانان مشهد را در حالی که هیچ مجلس و محفلی برای هدایتشان وجود نداشت یا اندک و غیرمناسب با افکار و روحیات آنان بود، آغاز کرد.

استاد شریعتی از سال ۱۳۰۹ خورشیدی ابتدا در مدرسه ملی شرافت مشهد، کار تدریس را آغاز کرد و چند سال بعد که صلاحیت علمی و شایستگی تدریس وی به علت سابقه تدریس از سوی اداره فرهنگ تأیید شد و طبق مقررات اداری به طور رسمی استخدام گردید، در دبیرستان ابن‌یمین هم به تدریس پرداخت. فعالیت‌های ضمن تدریس وی موجب شد که مسئولیت اداره هر ۲ نوبت روزانه و شبانه آن دبیرستان را به عهده بگیرد. وی علاوه بر تدریس و کار‌های یادشده، در دبیرستان شاه‌رضا‌ی آن روز و دبیرستان فردوسی نیز ساعاتی را به تدریس ادبیات و شرعیات می‌پرداخت.

استاد محمدتقی شریعتی در کنار آیت ا... العظمی میلانی،
آیت ا... محمد واعظ زاده خراسانی و رشید بیضون رئیس مجلس لبنان در مشهد

ایستاده، چون کوه در برابر مادی‌گرایان

بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ که تحولات و پیش‌آمد‌های فراوانی در ایران بروز و ظهور کرد که یکی از آن‌ها این بود که فضای سیاسی برای فعالیت گروه‌های مختلف سیاسی در سراسر کشور باز شد، تبلیغات ضددینی در سطح فرهنگیان، دانشجویان، دانش‌آموزان، و ... آغاز گردید. در مناطق شمالی کشور که زیر نفوذ اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت، حزب توده که از همه قوی‌تر بود و در شهر‌های مشهد، کرمانشاه و همدان شعباتی دایر نموده بود، فعالیت خود را شروع کرد.

مبلغان و طرف‌داران این حزب با سردادن شعار‌های شدید و داغ، با جاذبه‌های کاذب، و دیگر گروه‌ها به شکل‌هایی دیگر، به جذب جوانان سرگشته و تحصیل‌کرده بی‌پناه پرداختند. صد‌ها کتاب، مجله و روزنامه ترجمه‌شده را که حاوی سخنانی درباره مرام و مسلک حزب توده بود، در سطح دوره‌های متوسطه، دانش‌سرا، دانشگاه و ... توزیع و منتشر کردند.

در مقابل، دفاعیات و اقدامات مراکز دینی و عالمان هم کم نبود، ولی درخور نیاز و جبران و مقابله نبود. در چنین روزگاری که حزب توده و دیگران کمر همت برای نابودی دین اسلام و فروختن وطن بسته و به‌ویژه خطه خراسان و جوانان آنجا را هدف قرار داده بودند، استاد شریعتی برای دفاع از اسلام و اعتلای آن و حفظ وطن و برملا ساختن بطلان این‌گونه مرام‌ها و مسلک‌های پوشالی و شعار‌های توخالی، فعالیت‌های خود را دوچندان نمود. وی کلاس‌های تدریس را بیشتر در دانش‌سرای مشهد که یکی از مراکز فعالیت حزب توده بود قرار داد.

استاد دراین‌باره چنین می‌گوید: «در سال ۱۳۲۰ که حزب توده شروع به فعالیت‌های شدیدی کرد و حتی میتینگ‌های سیار تشکیل داد، بنده قاعدتا باید ساعات بیشتری درس می‌گرفتم. ۱۸ ساعت درس می‌دادم. ۱۲ ساعت مجانی، بدون این‌که یک شاهی بگیرم، اضافه درس گرفتم برای اینکه به کلاس‌های پنجم و ششم دبیرستان‌ها و دانش‌سرا برسم. در آن وقت‌ها، این فکرها، فلسفه‌ها تازه بود و ضرورت داشت که ابتدا با این فلسفه‌ها آشنا شوم. چاره‌ای نداشتم جز اینکه همه کتاب‌ها، نوشته‌ها، مجله‌های مربوط به فلسفه کمونیسم را بخوانم تا بتوانم با بصیرت مبارزه کنم، و این چنین بود که سال‌ها در شبانه‌روز بیش از ۴ ساعت نتوانستم بخوابم. آن سال‌ها را به عنوان سال‌های بی‌خوابی به یاد دارم و هرگز فراموش نمی‌کنم.»

استاد محمد تقی شریعتی در کنار شهید آیت ا... دکتر بهشتی

استاد شریعتی و نهضت ملی نفت

بی‌تردید فعال‌ترین دوره فعالیت‌های سیاسی استاد به سال‌های پایانی دهه‌های ۲۰ و ۳۰ برمی‌گردد. نقش بی‌بدیل استاد در بسیج افکار عمومی مردم خراسان و نیرو‌های مذهبی برای پیوستن به نهضت ملی شدن نفت در مشهد را می‌توان از خلال انعکاس فعالیت‌های او و هم‌چنین کانون نشر حقایق اسلامی در مطبوعات آن سال‌ها و نیز نامه ۲ رهبر نهضت، آیت‌ا... کاشانی و دکتر مصدق، قبل از آغاز اختلافات این‌دو مشاهده کرد.

همین نفوذ گسترده در میان مردم و در افکار عمومی آن سال‌هاست که استاد شریعتی را واداشت با وجود مشغله فرهنگی و فعالیت‌های گسترده فکری، برای انتخابات هفدهمین دور مجلس، خود را نامزد کند. در همه‌پرسی‌ای که قبل از شروع انتخابات مجلس هفدهم برای نظرسنجی در مشهد برگزار شد، استاد شریعتی با ۵۳۷۵ رأی، در صدر نمایندگان منتخب مردم مشهد به حساب می‌آمد. البته انتخابات مجلس هفدهم در مشهد در سال ۱۳۳۱ با دخالت عوامل نزدیک به دربار منحل شد و فرد دیگری به مجلس راه یافت.

مفسر و ابلاغگر

استاد شریعتی از سال‌های قبل از شهریور ۲۰ و از شهریور ۲۰ تا سال‌های پایانی دهه ۵۰ تبلیغ و وعظ را به شکل گسترده و وسیع در سطح شهر مشهد و پس از آن در تهران همچون روشی مؤثر برای ایجاد جریان فکری و آگاهی بخشی انتخاب می‌کند.

مدرسه‌ها، محافل خصوصی و عمومی، دانشکده‌ها، مساجد و هیئت‌ها و حتی مدتی رادیوی مشهد اماکنی هستند که استاد شریعتی برای رساندن صدای خود به مخاطب انتخاب کرده است. دهه‌های ۲۰ و ۳۰ سال‌هایی هستند که حزب توده از نفوذ گسترده‌ای در آموزش و پرورش خراسان برخوردار است و دوستداران تفکرات کسروی و نیز بهایی‌ها دست به تبلیغات وسیعی زده‌اند.

استاد شریعتی روش گفتگو را بر می‌گزیند تا فضای زد و خوردی و پرتنش آن سال‌ها را به فضای گفتگو و تضارب آرا بدل کند. با ممنوع شدن فعالیت‌های کانون نشر حقایق در سال ۱۳۴۲، استاد شریعتی به دعوت حسینیه ارشاد در سال ۱۳۴۲ به تهران می‌رود و تا سال ۱۳۴۷ در آن مکان به شکل هفتگی سخنرانی می‌کند. در این ایام، استاد شریعتی علاوه بر حسینیه ارشاد، ۲ نوبت در مسجد هدایت نیز به ایراد سخنرانی می‌پردازد، به دنبال بازداشت شدن آیت‌ا... طالقانی و در سال ۱۳۴۵، به دعوت آیت‌ا... طالقانی، در مسجد هدایت، در جلساتی که به مناسبت بعثت حضرت رسول (ص) برگزار می‌شده است.

مؤسس کانون نشر حقایق اسلامی

استاد شریعتی پس از شهریور ۲۰ فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی خود را در سطح شهر مشهد به شکل گسترده‌ای آغاز می‌کند. او که دبیر دبیرستان‌های شاهرضا، فردوسی و دانش‌سرای عالی است، به دنبال استقبال وسیع مخاطبان جوان در جلسات سیار و به کمک علاقه‌مندان و جمعی از نیکوکاران شهر مشهد، کانون نشر حقایق اسلامی را در سال ۱۳۲۳ تأسیس می‌کند و با اجاره مکانی در خیابان خسروی، سخنرانی‌ها و جلساتی هفتگی را سازمان می‌دهد. به گفته استاد، هفته‌ای ۳ نوبت به‌ترتیب به سخنرانی، تفسیر و کلاس درس اختصاص داشته است.

کلاس‌های درس با مشارکت اعضایی محدود که همگی از تحصیل‌کرده‌های آن ایام بوده‌اند تشکیل می‌شده و عمدتا به مباحث نظری روز (مارکسیزم، اندیشه‌های غربی، بهاییت و ...) اختصاص داشته است. علاوه بر این نشست‌ها، کانون نشر حقایق انتشاراتی نیز داشته و عمدتا با چاپ و تکثیر سخنرانی‌ها و نشست‌های خود نقش مؤثر و گسترده‌ای در آگاهی‌بخشی و شکل دادن به تیپ جدید دینی و سیاسی در آن سال‌ها بر عهده داشته است. بسیاری از جوانان فعال دهه ۳۰ در این کانون از چهره‌های بنام جریانات سیاسی دهه ۴۰ می‌شوند.

کانون نشر حقایق اسلامی تا سال ۱۳۴۲ به فعالیت‌های خود در حوزه‌های متعدد فرهنگی، سیاسی و برگزاری مراسم‌های مذهبی گسترده در سطح شهر ادامه می‌دهد و از سال ۱۳۴۴ تا انقلاب اسلامی، فعالیت آن ممنوع می‌شود. برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا از سوی کانون نشر حقایق اسلامی در سال ۴۰ با شرکت ۱۰ هزار نفر از مردم مشهد از نمونه‌های موفق فعالیت‌های عمومی این کانون است که با انگیزه معرفی و طرح‌اندازی اشکال جدید برگزاری مراسم مذهبی انجام می‌گیرد. فعالیت کانون نشر حقایق اسلامی در سال ۱۳۶۰ بار دیگر ممنوع می‌شود.

***


استاد شریعتی، بیش از ۶۰ سال به کار تدریس، تعلیم، سخنﺮانی و تألیف پرداخت و تا آن زمان که توان جسمی‌اش اجازه می‌داد، چشمش می‌دید و دستانش قدرت نوشﺘﻦ و زبانش یارای تکلم داشت، بهترین استفاده را از سلاح قلم و بیان کرد و در نشر حقایق تشیع راستین، هیچ کوتاهی نورزید و تا آخرین روزهای عمر بابرکتش، خانه او مورد توجه اهل نظر و وجودش شمع محفل دوستان و روشن‌فکران مذهبی بود.

او که عمری را در شهر شهادت و در جوار آستان ملکوتی امام علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) و بااستمداد از انوار ولایت، به خدمات ﺛﻤربخش و فرهنگ‌آفرین در حوزه دین در جامعه اسلامی اشتغال ورزیده بود، سرانجام در آخرین روزهای نخستین ماه بهار سال ۱۳۶۶ ش. ( ۳۱ / ۱/ ۱۳۶۶ ) مرغ روحش از قفس آزاد شد و به جوار رحمت حق پرکشید.

پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت استاد محمدتقی شریعتی

درگذشت متفکر و محقق اسلامی، استاد محمدتقی شریعتی، را به همه دوستان، علاقه‌مندان، شاگردان و به‌ویژه بازماندگان ایشان تسلیت می‌گویم و رحمت و غفران الهی را برای آن فقید سعید مسئلت می‌کنم. این رادمرد دینی، از پیشروان و پایه‌گذاران اندیشه «بازگشت به قرآن و نهج‌البلاغه» و خود مفسر قرآن و مدرس و شیفته نهج‌البلاغه بود.

خدمات ارزنده او در تعلیم و تربیت اسلامی نسل جوان و مبارزه پیگیر و دشوار او با تفکرات الحادی آن هم در هنگامی که روش‌های مناسب برای این مقابله فکری و سیاسی کمتر شناخته شده و میدان در برابر تبلیغات گروه‌های الحادی وابسته کاملا گشوده بود، یکی از صفحات درخشان زندگی اوست. هم‌چنین مبارزات او در دوران نهضت ملی که تحرک سیاسی مردم در خراسان را جهت و محتوایی اسلامی می‌بخشید، سند افتخار دیگری در پرونده آن زندگی پربار و شرافتمندانه است.

او که از خانواده‌ای روحانی برخاسته و سال‌ها در حوزه علمیه مشهد مدارج علوم دینی را پیموده بود، بی‌شک یکی از پرسوزترین و مخلص‌ترین اندیشمندان و مبلغان اسلامی بود که استحکام اندیشه را با نوآوری در روشی به هم آمیخته و برای نسل تحصیل‌کرده و با فرهنگ، «متاع فکری جذابی» را ارائه کرد. زندگی او سراسر به تعلیم و تعلم و در بهشتی از صفا و پاکدامنی گذشت. رحمت خدا بر او و حشرش با محمد و آل محمد (ص) باد که عمر را به عشق و ثناگویی آنان به سر آورده بود.


گفتگو با عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره اندیشه‌های استاد محمد‌تقی شریعتی

گفتگو با استاد رمضانعلی شاکری، یکی از دوستان قدیمی استاد محمدتقی شریعتی

محمدتقی شریعتی، احیاگر قرآن و عترت


 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.