گزارشی از جلسه نقد و بررسی کتاب «کارنامه فیاض: مجموعه آثار دکتر علی اکبر فیاض» اکران مردمی فیلم سینمایی «تمساح خونی» با حضور جواد عزتی و الناز حبیبی در سینما هویزه مشهد + فیلم سینما، آینه استحاله فرهنگی حضور زنان مشهدی در طرح طوبی، باعث هم‌فکری و هم اندیشی و تبلیغ عفاف و حجاب می‌شود یادی از غلامرضا صدیق غریب، معلم فرهیخته مشهدی| شاعری که غریب نبود تربیت ۱۵۰۰ مُبلّغ با هدف ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در کشور نگاهی به سریال «اکازیون» به کارگردانی مسعود اطیابی| در سخیف بودن، استثنایی وجود ندارد! خلاقیت در هنر، هدایتگری در معلمی نشست طرح ملی طوبی، در مجتمع فرهنگی امام رضا (ع) مشهد برگزار شد برای معلم مهربان و روشنگرم «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین»، رمانی از قاسم فتحی منتشر شد مسعود اسکویی درگذشت + علت فوت (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ جای خالی طنز صادق و دلسوزانه «گل آقا» تجربه‌ای دلنشین: کنسرت محسن ابراهیم‌زاده در برج میلاد محمدرضا اربابی: در نمایش «میتینگ»، با نسل جوانی رو‌به‌رو هستید که مسائل روز را می‌شناسد
سرخط خبرها

بیگانه‌ای شوریده علیه تئاتر انگلیس

  • کد خبر: ۱۱۵۵۵
  • ۲۱ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۵
بیگانه‌ای شوریده علیه تئاتر انگلیس
درباره جان آزبرن و نمایشنامه «با خشم به یاد آر»
هدی جاودانی| تابستان سال ۱۹۵۵ با انتشار یک آگهی در روزنامه استیج، از تمامی مخاطبان دعوت می‌شود در صورتی که نمایشنامه‌ای نوشته اند، آن را برای روزنامه ارسال کنند. این آگهی به سفارش شرکت انگلیسی استیج که قصد برپایی تجارتی در تئاتر لندن را داشت منتشر شده بود و بازخوردی که دریافت کرد باورکردنی نبود. ۷۵۰ نمایشنامه در پی آن به دست صاحبان شرکت رسید، اما مشکل اینجا بود که بسیاری از این نمایشنامه‌ها کاملا به دردنخور بودند. تنها یک نمایشنامه از میان آن سیلِ سرازیرشده، نظر داوران را به خود جلب کرد، نمایشنامه‌ای با عنوان وسوسه کننده
«با خشم به یاد آر» (Look Back in Anger) که بازیگر جوان ناشناخته‌ای به نام «جان آزبرن» (John Osborne) (۱۲ دسامبر ۱۹۲۹-۲۴ دسامبر ۱۹۹۴) به نگارش درآورده بود. جرج دواین، مؤسس کمپانی استیج و نخستین مدیر آن، هنگامی که برای اولین بار نمایشنامه آزبرن را در کلبه ساحلی اش مطالعه می‌کرد، بی درنگ بوی موفقیتی بزرگ را از آن استشمام کرد. دواین فورا به طبقه پایین کلبه رفت تا نمایشنامه را به تونی ریچاردسون، شریک و همکارش، نشان دهد. ریچاردسون حتی بیش از او تحت تأثیر نوشته آزبرن قرار گرفت. آن ۲ شریک با یکدیگر قرار گذاشتند در اولین فصل همکاری شان، «با خشم به یاد آر» را به روی صحنه تئاتر لندن ببرند.
اما به راستی جان آزبرن چه کسی بود؟ دواین در اقدامی بی سابقه تصمیم می‌گیرد او را ردیابی و پناهگاهش را کشف کند. آزبرن جوان در قایقی زهواردررفته و غرق در لجن که در زیر پل چیسویک لنگر گرفته بود، همراه با بازیگر آس وپاس دیگری به نام آنتونی کرایتون زندگی می‌کرد. هنگام مد بود و آب رودخانه ارتفاع زیادی داشت و دواین مجبور بود برای رسیدن به آزبرن، قایقی کرایه کند و پاروزنان به او برسد. با دیدن آزبرن، با اشتیاق بنا کرد به سؤال و جواب کردن. نتیجه این بود که جان آزبرن بازیگر سخت کوش بیست وشش ساله‌ای است که از کنار شخصیت‌های مشهور بسیاری عبور کرده و بخشی از نمایشنامه «با خشم به یاد آر» را در حالی نوشته که روی صندلی ساحلی خود در اسکله پیِر نشسته و از همسر بازیگر خود، پاملا لین، نیز جدا شده بوده است. در پایان روز، دواین به آزبرن برای خرید حق امتیاز یک ساله نمایشنامه اش، ۲۵ پوند پیشنهاد می‌دهد درحالی که هیچ یک از آن ۲ خبر نداشتند در آن لحظه رویدادی مهم در تاریخ تئاتر را رقم می‌زنند.
آنچه «با خشم به یاد آر» آزبرن را این چنین سرنوشت ساز کرده است، در وهله اول، به تصویر درآوردن جزئیات جامعی از دهه ۵۰ میلادی انگلیس روی صحنه نمایش است که با زبان آهنگین و شیوای جیمی پورتر و با اجتناب از خطابه‌ای آتشین و اعتراض آمیز، آن گونه که آزبرن خود می‌گوید، سیاست، دین، طبقات اجتماعی و رسانه تحت سیطره فرهنگ خفقان آور وقت انگلیس را هدف قرار می‌دهد. در دهه ۱۹۵۰ «با خشم به یاد آر» پیش از هر چیز به عنوان یک سند اجتماعی مورد تحسین قرار گرفت: شهادتی باشکوه از جوانی که به انزوا و بیگانگی از جامعه اش دچار آمده بود. اما انقلاب واقعی آزبرن به نظر با آزاد ساختن زبان نمایشی به وقوع می‌پیوندد. زبان آزبرن، بر خلاف زبان سامرست موآم که از نگاه او سرد و بی روح و سست توصیف شده، به طور هیجان آوری زنده است. آزبرن نشان می‌دهد که نثر نمایشی نیز می‌تواند حالت شعری متمایزی به خود بگیرد.
«با خشم به یاد آر»، بدون شک، با صراحت خیره کننده و حیات ویرانگر و غنای زبانی اش تئاتر انگلیس را دچار تحول کرد با این تبصره که آزبرن با این نمایشنامه کمکی به تئاتر انگلیس نمی‌کند، بلکه با خلق سرچشمه‌ای به نام «با خشم با یاد آر» بخش زیادی از این تئاتر را با خاک یکسان می‌کند، به گونه‌ای که هیچ گاه نمی‌تواند به گذشته خود بازگردد.
*این ترجمه برگرفته از مقدمه‌ای است که مایکل بیلینگتون بر چاپ جدید «با خشم به یاد آر»، چاپ انتشارات Faber Modern Classics، سال ۲۰۱۵ م، نوشته است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->