صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بحران ایده دانشگاه در عصر ارتباطات

  • کد خبر: ۱۲۳۲۸
  • ۲۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۷
روح‌ا... اسلامی هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی
دانشگاه‌های جدید به وسیله دولت‌کشور‌های ملی بر بستر سنت بنا نهاده شدند تا بتوانند سعادت دنیا و آخرت شهروندان را شکل دهند. دانشکده طب برای سلامت جسمانی، پرورش و تربیت بدن شهروندان توسعه یافت. دانشکده حقوق و سیاست برای سامان‌دهی اجتماع و فنون مملکت‌داری و قرارداد‌ها شکل گرفت. دانشکده الهیات و فلسفه برای عقلانیت و ایده سعادت اخروی و اخلاق عمومی طراحی شد. دانشگاه یعنی هیئت خردمندان رشته‌های جامع که سعادت انسان‌ها را پیگیری می‌کنند. جامعیت دانشگاه امکان فعالیت بین‌رشته‌ای و یاری رشته‌های مهندسی، پزشکی و انسانی به هم را فراهم می‌آورد و زاویه‌های دید متفاوت و متکثر، و فعال شدن دیدگاه‌های خلاقانه و کامل را امکان‌پذیر می‌کند. مدرنیته، عصر صنعتی شدن، پیدایش فناوری‌های جدید و رویداد‌های سیاسی بر دانشگاه‌ها اثر گذاشت و ایده دانشگاه را با چالش‌هایی همراه کرد.
رشته‌های دانشگاهی از یکدیگر جدا شدند و رقابت برای تأسیس رشته‌های پراکنده شروع شد. روش‌های کمّی و آمارسازی علوم دانشگاهی را به تصرف خود درآورد و باعث شد اندیشمندان در نقش پژوهشگران بی‌طرف ظاهر شوند. سنت مقاله‌نویسی دانشگاه‌ها را تسخیر کرد و استادان با رعایت کردن شکل و فرم و با استخدام دانشجویان تحصیلات تکمیلی به رقابت در مقاله‌نویسی روی آوردند. به‌تدریج جامعیت دانشگاه‌ها کم‌رنگ و انحصار معرفتی در رشته‌ها و گرایش‌ها به وجود آمد، انحصاری که هر رشته را از سایر معرفت‌ها بی‌نیاز می‌کرد و پارادایم‌هایی به وجود آمد که امتناع گفتگو و در نهایت ناتوانی از حل مسائل را رقم زد. در چنین شرایطی، برخی از سیاست‌گذاری‌ها برای بهبود اوضاع، دانشگاه خصوصی، کارآفرین، منطق بازار و شرایط اشتغال مستقیم را در دانشگاه‌ها مطرح کردند، دانشگاه‌هایی که بیش از تولیدکننده ایده و اندیشه، در حکم کارخانه، بیمارستان، اداره و سازمان‌های اقتصادی و دولتی بودند. حوزه عمومی دانشگاه از میان رفت و اندیشه خلاق و ایده‌های جامع درباره سعادت دنیا و آخرت در بازی انحصاری معرفت‌های برنامه‌ریز به حاشیه رفت. تصور بر این شد که مهندسی به کارخانه، پزشکی به بیمارستان و انسانی به اداره تحویل و تبدیل شود.
عصر اطلاعات نیز بر پیچیدگی و متغیر‌های پیش‌بینی‌پذیر افزوده است. دانشگاه‌هایی که قرار بود منابع و مراکز اندیشه‌ورزی و ایده‌های جامع باشند به نهاد‌هایی یکدست، جدا از هم، و بی‌ارتباط به جامعه و دولت تبدیل شدند. زبان تخصصی و فرمالیسم حاکم بر پژوهش‌ها در قالب مقاله منتشر می‌شود و حتی در مقام ارزیابی نیز به محتوا و اثربخشی آن‌ها پرداخته نمی‌شود؛ آنچه اهمیت دارد تعداد و کمیت ظاهری است. در دانشگاه گروه‌ها و رشته‌ها امکان گفتگو و پرداختن به یک موضوع از زوایای دید متکثر را ندارند و زبان‌های انحصاری عامل امتناع اندیشه شده‌اند. در حالی که حکومت و نهاد‌های اداری نیازمند بررسی، آمایش، آسیب‌شناسی و راهکار در امور عمومی هستند پژوهشگران مشغول نوشتن مقاله‌های تخصصی در مجله‌های بین‌المللی‌اند. اگر مناسبات قدرت و دانش را تبارشناسی کنیم، این وضعیت برای کشور‌های در حال توسعه اسفناک‌تر است، زیرا پژوهشگران در راستای تکمیل اطلاعات و داده‌های ژورنال‌های بین‌المللی حرکت می‌کنند در حالی که شهروندان، جویای راهکاری علمی و تجربیات آکادمیک هستند. دانشگاه با مردم همدل نیست و راه‌های ارتباط با طبقات اجتماعی امتیازی برای پژوهشگران دانشگاه ندارد. قرار بود مقاله‌ها چکیده‌های ایده‌محور طرح‌ها، و کتاب‌های تألیفی به زبان ساده و مختصر برای شهروندان و متخصصان سایر رشته‌ها باشند، اما اکنون شکل بی‌طرفی از موضوعات بین‌المللی را بررسی می‌کنند. حکومت، نهاد‌های دولتی و خصوصی، شهروندان و حتی نخبگان رشته‌ها مشتاق گفتگو و شنیدن و خواندن ایده‌های جدید هستند. دانشگاه‌های جامع فرصت مناسبی در عصر اطلاعات دارند تا مرجعیت علمی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی را تحقق بخشند. این امر جز با اراده عمومی امکان‌پذیر نیست.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.