کشورها در حوزه حقوقی، چه حقوق بینالملل و چه حقوق بشر، باید به قراردادهایشان پایبند باشند و اقدامات ضدبشری انجام ندهند. تجارت آزاد باید میان کشورهای مختلف در جریان باشد و بسیاری از حقوق بنیادی، سیاسی و اقتصادی هم باید شکل بگیرد. با این حال در محیط بینالملل هیچیک از این موضوعات رعایت نمیشود و علت آن هم به ارتباطهای مبتنی بر قدرت کشورها بازمیگردد. هیچ کشوری تضمینکننده این نوع از روابط نیست و نیروی برتری که بتواند در این حوزه نظم به وجود بیاورد هم وجود ندارد. در چنین فضایی هرجومرج شکل میگیرد و هر کشوری که قدرت بیشتر و جایگاه بالاتری در سلسلهمراتب داشته باشد، میتواند قواعد را به نفع خود تفسیر و اجرا کند. در محیط بینالملل امروز ۵ کشور در شورای امنیت هستند که بهدلیل سلسلهمراتب، قدرت زیادی دارند و دیگر کشورها قدرت ایستادگی مستقیم در برابر آنها را ندارند، بلکه باید به ترفندهای مختلف مانند موازنه قوا، دیپلماسی و بالا بردن قدرت نظامی مقابل آنها بایستند.
ایران در قراردادی که با کشورهای ۵+۱ بست، به لحاظ حقوقی و دیپلماتیک پیروز شد و امتیازات زیادی به دست آورد. در این میان آمریکا احساس شکست کرد و به همین دلیل از برجام خارج شد. حال تحریمهایی که این کشور علیه ایران وضع کرده است، به لحاظ حقوقی تأیید نمیشود؛ چرا که فقط از سوی آمریکا وضع شده است.
به لحاظ سیاسی آمریکا یک بازیگر توانمند و قدرتمند است. فعالیتهای اقتصادی دنیا با دلار این کشور انجام میشود؛ به علاوه نفوذ زیادی هم بر شرکتها دارد و آنها هم برای انجام فعالیت و معاملات تجاری خود باید از آمریکا مجوز بگیرند. این موضوعات باعث میشود تأثیر این تحریمها بیشتر شود؛ اما بیشتر تحریمهای اخیر برای کسب رضایت بازیگران منطقهای مثل اسرائیل و عربستان است. آنها شاکی هستند که ایران قدرتمند شده است و به همین دلیل آمریکا از حامیان خود دفاع میکند. بهعنوان مثال آنها حتی باوجود تکذیب ایران، حمله به آرامکو، بزرگترین تأسیسات نفتی عربستان، را کار کشورمان میدانند و میخواهند جلو ایران را بگیرند. در این راستا آمریکا هم برای راضی نگه داشتن این کشورها به نفع آنها رفتار میکند.
آمریکا همه گلوگاههای اقتصادی، نهادهای نظامی و سیاسی، بانکها، بیمه، نفت و پتروشیمی ایران را تحریم کرده است و در واقع تحریمهای موردی مثل تحریمهای عمرانی پیش از این اعمال شده است. بهعنوان مثال وقتی که سپاه پاسداران و همه فعالیتهای آن تحریم شده است، دیگر تحریم بخش ساختوساز معنی ندارد.
تحریمهای مختلف مثل تحریم حوزه عمرانی و ساختوساز به لحاظ حقوق بینالملل، یکجانبهگرایی است و به رسمیت شناخته نمیشود، اما در حوزه سیاست بینالملل و در محیط سیاسی این تحریمها به رسمیت شناخته میشود.
تا امروز این تحریمها رشد اقتصاد کشور ما را منفی کرده و ضربههای زیادی به بسیاری از بخشهای اقتصادی زده، فروش نفتمان را کاهش داد و درآمد دولت را هم کم کرده است. در این شرایط میتوان گفت تحریمها امسال بیشترین تأثیر خود را گذاشته و به مرحله اشباع رسیده است؛ بنابراین وضعیت اقتصادی کشور از این بدتر نخواهد شد، اما بنا به پیشبینی سازمانهای داخلی و خارجی مانند صندوق بینالمللی پول و سایر نهادها مثل بانک جهانی، رشد اقتصادی ایران در سال آینده مثبت میشود و به رویههای پیشین خود بازمیگردد.
از اقدامات و راهکارها برای مقابله با تحریمها، جلوگیری از یکجانبهگرایی آمریکا با موازنه قدرت و استفاده از کشورهایی است که سیاست عدم تعهد را دنبال میکنند؛ مثل چین، روسیه و هندوستان. این رویه میتواند به ما کمک کند تا موازنه قدرتی در مقابل آمریکا بسازیم.
ارتباط با همسایگان و کشورهای منطقه نیز میتواند تهدیدهایی را که علیه کشور وجود دارد، خنثی کند. درصورتیکه روابط مسالمتآمیزی با همسایگانمان نداشته باشیم، بیشترین ضربه را هم از آنها خواهیم خورد. بهعنوان مثال اکنون عربستان اقداماتی همانند اسرائیل علیه ایران انجام میدهد؛ بنابراین ما باید با دیپلماسیهای مختلف روابط را به بالاترین سطح برسانیم و در ابعاد اقتصادی هم ارتباط تنگاتنگی با همسایگان برقرار کنیم؛ به نحوی که منافعشان در قدرتمند شدن ایران باشد.
اقدام دیگر در این زمینه هم به وضعیت داخلی کشور بازمیگردد. در این راستا دولت پاسخگو، حکومتی همراه با چرخش نخبگان در کنار افزایش قدرت نظامی و کاهش آسیبپذیریهای امنیتی، مشروعیت نظام سیاسی را بالاتر میبرد و مردم هم در داخل پشتیبان حکومت میشوند.