رسالت پیامبران الهی همواره هدایت جامعه انسانی بوده و همه اقدامات ایشان در این راستا انجام گرفته است، از این روی این هدف برجسته و بنیادین را دستگاهها و ساختارهای دینی پیگیری کرده اند و موضوع تبلیغ دینی، یکی از برنامههای ریشهای است که در هر نظام دینی پیگیری میشود.
برای گسترش و ترویج اندیشه و آموزههای دینی، همواره از ابزارهای گوناگون بهره برده شده است، چنان که در آموزههای معرفت اسلامی نیز تأکید شده است که باید با هر قومی به زبان و روزگار آن قوم سخن گفت، ازاین روی با رعایت چارچوب ارزشها و اصول دینی باید از شیوههای کارآمد انتقال پیام در جامعه برای ترویج آرمانهای دینی بهره برد. بر این بنیاد میتوان گفت که هنر همواره زبانی گویا و تأثیرگذار برای ترویج آموزههای دینی بوده است.
زبان هنر، غیرمستقیم، غیراجباری و مؤثر در احساس، عاطفه و اندیشه بوده و موجب شده است که همه باورها و گروههای گوناگون دینی یا مذهبی از این ظرفیت برای گستردن دیدگاههای خویش بهره برند. آشکار است که با تحولات پی درپی و گسترده جهان و دگرگونیهای فناورانه، هنرهای گوناگون نیز به منظور حفظ ارتباط پیوسته خویش با مردم، دچار دگرگونی و به روز و هماهنگ با شرایط جامعه میشوند.
در طول تاریخ، گونههای سنتی تری، چون ادبیات، خوشنویسی، معماری، نگارگری و... در خدمت نشر و تبلیغ ارزشهای دینی بوده اند، به گونهای که امروز با گنجینهای از آثار هنری اسلامی روبه رو هستیم.
ولی با شکل گیری هنرهای نوین تر، بایستگی توجه به آنها و هماهنگی با شرایط روز، بیش ازپیش ضروری شده است. هنرهای نمایشی شامل سینما و تئاتر، نفوذ بسیار گستردهای در جوامع یافته اند و با برخورداری از زبانی ترکیبی از هنرهای گوناگون، به تأثیرگذارترین هنرهای موجود از جنبه عمومی تبدیل شده اند. بر این بنیاد، جریانهای تبلیغ دینی خیلی زود متوجه این ظرفیت شدند و کوشش کردند از آن بهره ببرند.
مروری بر تاریخ سینما با وجود دیرینگی محدود آن، نشان میدهد که بخش مهمی از تولیدات سینمایی جهان از همان آغاز پیدایش سینما تاکنون، درباره مسائل و شخصیتهای مذهبی بوده است.
پیامبر اسلام (ص)، به عنوان پیامبر خاتم و کامل کننده دین، برجستهترین شخصیت مذهبی جهان شمولی هستند که توجه به افکار و اعمال الهی ایشان، پاسخ به نیاز انسان معاصر است. معرفی شخصیت، زندگی، سخن و سیره ایشان، یکی از وظایفی است که در مسیر معرفی دین اسلام برای جهانیان، باید پیگیری شود.
برپایه آنچه گفته شد، سینما و هنرهای نمایشی، ظرفیتی بی نظیر برای روایت سیره پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) انگاشته میشود؛ هرچند نباید فراموش کرد که روایت پندارههای دینی و به ویژه شخصیتی، چون پیامبر از حساسیتهای ویژهای برخوردار و نیازمند تمهیداتی ویژه است.
داشتن دریافت خردمندانه و معنایی لازم از شخصیت، پرهیز از افتادن به دامن تخیل و خیال پردازیهای نمایشی، توجه به ابعاد فقهی در طرح مسائل مذهبی به زبان هنر، درنظر گرفتن تفاوتهای مذهبی درون دینی و نکتههایی از این دست، جزو حساسیتهای پیش روی این مسیر است. مهمترین گام برای ساختن آثار سینمایی و نمایشی درباره پیامبر اسلام (ص)، تولید متون مناسب نمایشی است.
بنیاد شکل گرفتن یک اثر سینمایی، فیلم نامهای است که همه زوایای معنایی و مفهومی، فقهی، هنری، تاریخی و البته زیبایی شناختی را دربر گیرد. بدون داشتن یک متن مناسب که همه این ابعاد را پوشش دهد، نمیتوان امید آفرینش اثر ماندگار و درخور شأن پیامبر (ص) را داشت.
این کار نیازمند تربیت فیلم نامه نویسان و نمایشنامه نویسانی است که نخست از دید فنی، تبحر و تجربه بایسته در نگارش متن نمایشی را داشته باشند و افزون بر آن از دیدگاه پژوهشی، رویکردی میان رشتهای داشته باشند و از توان فراوری مفاهیم انتزاعی دینی به چارچوبهای محسوستر سینمایی برخوردار باشند.
دو گونه روایت از شخصیت پیامبر اسلام (ص) تصورپذیر است؛ یکی روایت تاریخی زندگی ایشان که نیازمند دقتهای تاریخی لازم و البته فراهم آمدن امکانات ساخت آثار فاخر است و رویکرد دوم، روایتی غیرمستقیم و امروزین از اندیشههای ایشان است.
آموزههای پیامبر اسلام (ص) به عنوان رسولی که برای همه جهانیان مبعوث شده اند، همواره باید در طول تاریخ روایت شود و این کار، نیازمند ایجاد یا تقویت بخشی ویژه در نگارش نمایشی کشور ماست. بازنگریای بر تاریخ سینما، نشان میدهد که جریان غرب از سینما برای روایت مدنظر خویش از حضرت عیسی (ع) و حضرت موسی (ع) چه بهرهها برده است، ازاین روی سیاست گذاران آموزشی در نهاد دانشگاه، بخشهای تخصصی سینمایی در نهادهای تصمیم گیر فرهنگی، مراکز پژوهشی تخصصی و البته متولیان زیرساختهای سینمایی، باید به این امر توجهی ویژه کنند.