«خوش نمک» با مجریان جدید به شبکه نسیم بازگشت حمایت وزیر فرهنگ و ارشاد از ساخت فیلم سینمایی در خصوص امام رضا (ع) + فیلم موزیک ویدئوی جدید «فرزاد فرزین» برای سریال «قطب شمال» + فیلم مردم نامزد‌های نشان فردوسی را انتخاب کنند بهترین سریال ایرانی شبکه نمایش خانگی معرفی شد + آمار آمار فروش نمایش‌های روی صحنه تئاتر مشهد در هفته‌ای که گذشت (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) تقدیر از ژاله علو در «شب کارگردان» فصل دوم سریال لایواکشن «وان پیس» (One piece) در دست ساخت است + جزئیات جدیدترین حواشی فیلم «بی‌بدن» | شکایت به دلیل سکانس‌های ملتهب چشم به راه افعی واقعی | نگاهی به سریال «افعی تهران» ساخته سامان مقدم نسلی آگاه بدون خلاقیت | کارشناسان درباره ویژگی‌های طراحان گرافیک جوان می‌گویند مروری بر پرفروش‌های کتاب در مشهد (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) نگاهی اجمالی بر تاریخچه هنر گرافیک در ایران و جهان به‌مناسبت روز جهانی گرافیست دلیل پخش نشدن برنامه «هفت» چه بود؟ اعضای کارگروه «حکیم طوس» معرفی شدند
سرخط خبرها

فرصتی برای روایت دلدادگی

  • کد خبر: ۱۲۰۷۵۰
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۴
فرصتی برای روایت دلدادگی
محمدجواد استادی - پژوهشگر مطالعات فرهنگی

واقعه عاشورا به دلیل برخورداری از لایه‌های بی شمار معنایی، پیچیدگی متغیر‌های دخیل در آن و جنبه معنوی و مقدسش، همواره به عنوان جستاری برجسته، توجه هنرمندان را به خود جلب کرده است. بخش درخورتوجهی از هنر سنتی ایران در طول تاریخ به طور مستقیم و غیرمستقیم در پیوند با مفاهیم قیام امام حسین (ع) است.

این قیام برجسته را می‌توان از سه منظرگاه کلی بررسی کرد. نخست می‌توان به عاشورا به عنوان یک رویداد تفسیری نگریست که در دو جنبه مکان و زمان مشخص یا فرامکانی و فرازمانی تحلیل شدنی است. رویکرد دوم، توجه به عاشورا در چارچوب یک خاستگاه باارزش معنایی و فلسفی و توجه به ابعاد معرفتی آن است. ولی رویکرد سوم، پرداختن به سویه‌های نمادین و نشانه شناختی این رویداد مهم خواهد بود.

جالب آنجاست که هنرمندان گوناگون در همه سالیان گذشته، هریک از یکی از این دریچه‌ها به عاشورا پرداخته و آثاری را نیز خلق کرده اند. از میان سه رویکرد اشاره شده، رویکرد سوم به دلیل تمرکز و توجه به جنبه‌های نمادین و نشانه ای، بیشتر محل توجه اهالی هنر بوده است، چه آنکه هنرمند خود وظیفه تبدیل معانی و مفاهیم را به نشانگان دارد تا مخاطبان آن را بازخوانی و معنایابی کنند.

در میان همه هنر‌هایی که در جهان معاصر پویا و کنشگر هستند، هنر‌های نمایشی به رویکرد سوم توجهی ویژه‌تر نشان داده اند. هنر‌های نمایشی به دلیل آنکه خود ترکیبی از همه هنر‌های گذشته هستند، نظام مندترین و پیشروترین روش نمادسازی و آمیختگی آن‌ها با یکدیگر را به کار می‌گیرند.

اساسا می‌توان گفت که عناصر بنیادین دراماتیک، خود بخشی از سازوکار نمادسازی هنر‌های نمایشی هستند. به طورکلی هنر‌های دراماتیک از این نظر عمومیت بیشتری در میان گروه‌های گوناگون مردم داشته اند. از میان همه هنر‌هایی که در طول تاریخ با محوریت واقعه عاشورا فعال بوده اند، هنر شبیه خوانی و به طور ویژه تعزیه خوانی با فراگیری و مقبولیت ویژه درمیان مردم روبه رو بوده است. از دلایل مهم این امر، امکان همذات پنداری گسترده مخاطب در هنر‌های نمایشی است.

به علاوه آنکه روایت به عنوان بن مایه بنیادین هنر‌های نمایشی، نزدیک‌ترین قالب به حافظه تاریخی مخاطبی است که با قصه گویی آمیخته شده است. به عبارت دیگر طرح مباحث معنایی عاشورا با بهره بردن از شیوه روایت ویژه هنر‌های نمایشی، بر مخاطب بیشترین تأثیر را خواهد گذاشت. سینما و تلویزیون، در میان هنر‌های قصه گو، همگانی تر، کارآمدتر و هماهنگ با مخاطب معاصر هستند، به گونه‌ای که همه جامعه‌ها کوشیده اند از ظرفیت سینما برای فضاسازی فکری و تاریخی خویش بهره ببرند.

مروری بر سینمای غرب نشان می‌دهد که آن‌ها به دلیل ضعف محتوایی، همواره کوشش کرده اند از اندک دارایی‌های معنایی و هویتی خویش به عنوان ذخیره‌ای باارزش برای خلق آثار سینمایی بهره ببرند. ولی در ایران با وجود برخورداری از پشتوانه ژرف و گسترده آیین‌ها و رویداد‌های برجسته مذهبی، هیچ گاه آن گونه که بایدوشاید از آن‌ها به عنوان منابعی برای آفرینش آثار ماندگار نمایشی بهره نبرده ایم.

به طورکلی پیش از انقلاب اسلامی در حوزه سینما و تلویزیون از عاشورا به عنوان یک سرچشمه باارزش و غنی از نماد‌های نمایشی و حماسی بهره‌ای برده نشد، چه آنکه این مفاهیم با مسیر پهلوی در تناقض بود.

پس از انقلاب، انتظار این بود که توجه سینماگران و کنشگران هنر‌های نمایشی به این منبع ژرف، بیشتر جلب شود و حتی تا تبدیل شدن به ژانری اختصاصی به جلو حرکت کند. مجموعه تلویزیونی «روایت عشق» جزو نخستین آثاری است که با محوریت قیام امام حسین (ع) و در سال ۱۳۶۴ شبکه یک تولید کرد.

جالب آنکه تقریبا بخش اصلی دست اندرکاران این مجموعه نه از هنرمندان پایتخت نشین، بلکه از اهالی مشهد مقدس بوده اند. استقبال از این مجموعه در همان سال ها، نشان از کارآمدی زبان تصویر در روایت عاشورا و البته ظرفیت و استعداد دیگر استان‌ها به جز تهران برای تولید این گونه آثار داشت.

در سال‌های بعد، پراکنده آثاری با محوریت مرکزنشینان تولید شد، ولی انتظارات را برآورده نکرد. مشهد مقدس به عنوان قطب معنوی ایران با بهره مندی از نیروی انسانی کارآمد در زمینه هنر‌های نمایشی، همواره فرصتی بی بدیل برای تبدیل شدن به مرکز تولید آثار نمایشی دینی بوده است.

«روایت عشق» گواهی بر این مدعاست. آشکار است که اکنون با رشد و گسترش روزافزون مشهد در زمینه امکانات، نیروی انسانی و جهانی بودن آن، فرصت این امر از هر زمان دیگر فراهم‌تر است؛ هرچند این اتفاق جز با اراده کارگزاران برای تمرکززدایی از پایتخت، رخ نخواهد داد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->