همه موجودات و مخلوقات شامل انسان، حیوان، جماد و نبات بهحسب اصل وجودی خویش و کمالات وجودی، فقیر و نیازمند محض هستند. گاهی این فقر، فقر وجودی است که همه موجودات طالب اصل وجودند و طلب هستی میکنند، «إنَّا لله و إنَّا إلَیه راجِعُونَ» (بقره/۱۵۶) و گاهی این فقر، فقر کمالی است که موجودات طالب کمالات وجودیه خود هستند و خداوند متعال برحسب قابلیت استعداد هر موجودی، قسمتی از وجود و هستی را به او افاضه میکند «و نَفَختُ فِیه مِن رُوحِی» (حجر/۲۹). پس موجودات همه بهقدر قابلیت و استعداد خویش، خداوند تبارکوتعالی را برای نیل به کمالات وجودی خود میخوانند.
چنانکه در آیه شریفه الهی فرمود: «از آسمان آبی را نازل کرد و بهقدر گنجایش رودخانهها و جویها آب در آن جاری شد.» (رعد/۱۷) پس اگر دعای انسان مطابق با زبان استعداد خویش باشد و به قدر قابلیت خویش خداوند را بخواند، دعایش به شرف اجابت نزدیک شده و مستجاب خواهد شد. چنانکه درباره یونس (ع) فرمود: «وقتی در شکم ماهی گرفتار شد خدای تعالی را منطبق بر نوع گرفتاریاش و با تضرع میخواند و از آن موقعیت و از غم نجات مییابد و سپس خدای تعالی میفرماید اینچنین مؤمنان را نجات میدهیم.» (انبیاء/۸۷ و ۸۸) فرمان و امر الهی است که فرمود: «اُدعُونِی اَستَجِب لَکُم» (غافر/۶۰) دعا باید مطابق با قابلیت و بهقدر استعداد خویش باشد که در این صورت مستجاب خواهد شد.
پس خطاب قرآنی «اُدعُونِی اَستَجِب لَکُم»، چون دائمی است، پس دعای انسان به دو بابت توقف خواهد داشت: اول اینکه شخص بداند کیست و چه میخواهد. دوم، طرف خوانده شده (حقتعالی) را بشناسد و شرایط مقرر از طرف حقتعالی را تماموکمال به وجود آورد؛ پس در این صورت است که دعا از صورت ظاهر خارج و از باطن و عمق جان برمیخیزد و، چون چنین شود، اجابت حاصل و فیض عطایای الهی از خزاین لایتناهی و بیمنتها بهسوی او جلب میشود.
پس سزاوار است دعاکننده تا میتواند باطن خود را پاک و منزّه کند و آن را از آلودگیهای ظاهری و باطنی پاک کند تا دعایش از مرحله گفتار به مقام حال و از مقام حال به زبان استعداد و قابلیت برسد و از ظاهر به باطن سرایت کند، در این صورت است که دعایش به شرف اجابت نزدیک و به مقصدش نائل میشود؛ پس باید کوشش کرد که باطنش دعا کند و باطنش طالب باشد تا درهای خزاین فیض الهی گشوده شود.
یکی از مواردی که برای انسان میتواند پاککننده باطن باشد، دعا برای دیگری است که چه خوب سروده است مولوی:
گفتای موسی ز من میجو پناه
با دهـانی که نـکردی تـو گـناه
گفـت موسی من ندارم آن دهـان
گفـت ما را از دهـان غیر خوان
از دهـان غـیر کی کردی تو گناه
از دهـان غـیر بر خوان کای اله
آنچنان کن که دهانها مر ترا
در شـب و در روزهـا آرد دعـا
از دهـانی کـه نـکردسـتی گـناه
و آن دهان غیر باشد عذرخواه.
اما دعاهایی که نیل به کمالات وجودی را دربردارد، دعا برای امام هر عصر است که در این دوره و زمان امام عصر حضرت حجهبنالحسنالعسکری (عج) است. دعایی که فرمودند در هر زمان و هر ساعتی باید خوانده شود و این توصیهها نهتنها برای آن امام همام (عج) است که خدای تعالی تضمین سلامتی وجود آن بزرگوار را کرده است که «لا تخلو الأرض من حجّه...» (بصائرالدرجات/۴۸۶) بلکه برای آمادهسازی خویش، آن هم برای درک وجود آن عزیز است؛ یعنی کمالات وجودی منتظران باید بهگونهای باشد تا بتوانند عظمت و وجود آن حضرت را درک کنند، بدین معنا که نخست باید خود را از هر نوع آلودگی بیالایند و سپس بتوانند حضور آن حضرت را درک کنند. چنانکه حافظ فرمود:
غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
پس باید بدانیم که یکی از آن دعاهایی که اگر در صدر دعاهایمان قرار بگیرد، خدای تعالی مستجاب میکند، دعای فرج (اللّهمّ کُن لِولِیِّک ...) است که اولاً سند این روایت، بر اساس آنچه سندنویسان بیان کردهاند، بسیار قوی و صحیح است.
دوم، صدور این روایت که دستور به خواندن آن را دادهاند برای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. شبی که بر اساس آنچه رسیده است، به شب قدربودن اولویت دارد.