برخی لغتشناسان برای شیعه، معانی مختلفی آوردهاند و این واژه را از نظر لغوی بررسی کردهاند؛ مثلا فیروزآبادی که یکی از لغتشناسان اهلسنت است، میگوید: «شیعه در لغت به معنای پیرو، طرفدار و گروهی است که بر امری، یکسخن شوند و همچنین بر گروه یاران اطلاق میشود.» (قاموسالمحیط: جلد ۳، ص ۴۹). همچنین صاحب کتاب «لسانالعرب» درباره تعریف شیعه میگوید: «اصل شیعه را گروهی از مردم دانستهاند و سپس این اسم بر کسانی که علی (ع) و اهلبیتش (ع) را، ولی خود گرفتهاند، غلبه پیدا کرده است و اسم خاص بر آنها شده است.» (لسانالعرب، جلد ۷، ص ۲۵۷).
برخی محققان معاصر نیز گفتهاند واژه شیعه از زمان رسول خدا (ص) و از زمان نزول قرآن وجود داشته که بیشتر معنای لغوی را افاده میکرده است که درحقیقت به معنای پیرو و طرفدار بوده و همین معنا در عبارت «شیعه علی (ع)» از همان لحظه ظهور تاریخ اسلام در کتب تاریخ و زندگینامهها گزارش شده است.» (حقیقت شیعه، ص ۲۹ تا ۳۱). اما مفهوم شیعه در نگاه شخصیت باعظمتی، چون شیخمفید که یکی از شخصیتهای بنام شیعیان است، چنین بیان شده است: «اسم تشیع به کسانی اطلاق میگردد که به امامت امیرالمؤمنین علی (ع)، معتقدند.» (اوائلالمقالات، ص ۳۸).
براساس این سخن و این اعتقاد، عبدالکریم شهرستانی که از علمای اهلسنت است، مینگارد: «شیعه، کسانی هستند که بهویژه علی (ع) را همراهی کرده و امامت و خلافتش را به وسیله نص و سفارش پیامبر (ص) معتقد بودهاند -خواه بهطور نص جلی و آشکار باشد و خواه بهطور نص خفی و پنهان-همچنین معتقدند که امامت از اولاد آن حضرت خارج نمیشود.» (المللوالنحل، ج یک، ص ۱۳۱) و نزدیک به همین معنا را ابنحزم که او نیز از علمای اهلسنت بوده، بیان کرده است. باتوجهبه آنچه بیان شد، شیعه را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱- کسانی هستند که علی و فرزندانش (علیهمالسلام) را بهعنوان اینکه اهلبیت رسول خدا (ص) هستند، پذیرفتهاند. اگر این نوع را بپذیریم، میتوان گفت که تمام مسلمانان، غیر از ناصبیها (مخالفان شیعه) شیعه هستند و در این زمینه امام شافعی، اشعاری را سروده است که همین معنا را دربر دارد. (دیوان شافعی، ص ۳۸ و ۵۶).
۲ ـ شیعه کسی است که علی (ع) را بر هر شخص دیگری فضیلت بخشیده است، اما درعینحال آن حضرت را چهارمین خلیفه نیز میداند. اگر این نوع تعریف را هم بپذیریم، لازم میآید که گروهی از اهلحدیث و واصلبنعطا را منتسب به تشیع دانست؛ چرا که اینان، علی (ع) را مقدم بر عثمان میدانند. (قاضی عبدالجبار، ص ۷۶۶).
۳ ـ شیعه کسی است که علی (ع) و فرزندانش را همراهی و پیروی میکند؛ به این دلیل که آنان علیهمالسلام خلفای رسول خدا (ص) هستند و ائمه مردم بعد از رسول. (آیتا... جعفر سبحانی در جلد ۶ کتاب المللوالنحل). با دقتنظر در گزارشهای تاریخی و حتی برخی روایات، واژه «شیعه» بار معنایی خاص خود را که همان معنای لغوی است، داشته که یک معنای عام بوده است و برای آنکه معنای خاصی را از آن درنظر داشته باشند و استفاده کنند، به اسم دیگری اضافه میشده است؛ مانند این آیه شریفه که میفرماید: «وَ لَقَدْ أَهْلَکْنا أَشْیاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِر» (قمر/۵۱)
و در تفسیر قمی از امامصادق (ع) درباره معنای آن آمده است: «وَ لَقَدْ أَهْلَکْنا أَشْیاعَکُمْ؛ یعنی پیروان شما و عبادتکنندگان بتها.» (تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۴۲)؛ که در اینجا اشیاع که جمع شیعه است، اضافه شده است به ضمیر «کُم»، پس هرگاه واژه «شیعه» بدون اضافه به اسم دیگری آمد، در این صورت همراه با «الف» و «لام» استعمال میشود؛ مانند «الشیعه».
در این صورت این کلمه تنها برای پیروان علی (ع) یا فرزندان آن حضرت استعمال خواهد شد؛ مانند نامهای که سلیمانبنصردخزاعی، در تعزیت امامحسن مجتبی (ع) به امامحسین (ع) نوشت که در آن آمده است: «مَا أعظمَ مَا أصِیبَ بِه هذه الأمَّۀَ عامّه و أنتَ و هذه الشِّیعََه خَاصَّه». مشاهده میشود که «الشیعه» بهصورت خاص در برابر امت که بهطور عام ذکر شده، آمده است.
نوبختی در کتاب فرقالشیعه مینویسد: «اول کسانی که در زمان پیامبر (ص) به شیعه علی نامیده شدند، عبارتند از: مقدادبناسود و سلمان فارسی و ابوذر جندببنجنادهغفاری و عماربنیاسر». بدیهی است که اینان بهعنوان الگو و نمونه بیان شدهاند تا بتوان حقیقت شیعه بودن را در رفتار و گفتار آنان جستوجو کرد و نشان داد که شیعه، آن کسی است که همانند اینان عمل کند.
دلیل این سخن، فرمایش امامعسکری (ع) است که فرمود: به امام موسیبنجعفر (علیهماالسلام) گفته شد: ما در بازار به مردی برخورد کردیم که فریاد میزد: من شیعه خالص محمد و آلمحمد هستم و این درحالی بود که لباسی را به بیشتر از قیمتش به فردی میفروخت. امام موسیبنجعفر (علیهماالسلام) فرمود: چه جهالتی! کسی که قدر خود را نشناسد، درواقع خود را ضایع ساخته است. میدانی مَثَل چنین فردی چیست؟ مَثَل اینگونه افراد، همانند کسی است که گویا گفته است: من مثل سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستم، تاجاییکه فرمود: آیا اینگونه افراد نظیر سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند؟ حاشالله که اینچنین افرادی همانند آنان باشند.»