صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یک شاعرانگی تلخ

  • کد خبر: ۱۶۸۲۲۴
  • ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۸
دریاچه ارومیه فارغ از اهمیت بالایش در ایران و جهان برای اهالی دو استان آذربایجان شرقی و غربی چیزی فراتر از یک اکوزیست خاص است، این دریاچه گره خورده است با تاریخ زیستی و اجتماعی آن ها.

«در زمانه غمناکی به سر می‌بریم که چندان مجال امیدواری به آدم نمی‌دهد. معلوم است که حیرانم و گاهی فکر می‌کنم به سال‌های سپری شده. آن وقت‌ها آسمان در دسترس بود، اما دستمان نرسید ستاره‌ها را بچینیم و بخت از کفمان رفت.» *

وجه نقادانه عکاسی و تأثیرش در برهه‌های مهمی از تاریخ معاصر بر زیست اجتماعی و جامعه به خوبی خودش را نشان داده است. فارغ از مثال‌های بسیار بر این ادعا که در این یادداشت نمی‌گنجد، صفت ویژه عکس مستند که باعث تفاوتش با دیگر ژانر‌های عکاسی- حتی عکس‌های گزارشی – می‌شود، وجه ایجاد پرسش و مسئله یا برانگیختگی مخاطب است.

مسئله مبتلابه و بسیار مهم این روز‌های جهان، موضوعات زیست محیطی و بحران آب است و در این میان کشور ایران هم وضعیت بسیار بغرنجی را داراست. دریاچه نمکی حالا خشکیده ارومیه از اکو زیست‌های آبی مهم جهان است که با این معضل دست و پنجه نرم می‌کند.

دریاچه ارومیه فارغ از اهمیت بالایش در ایران و جهان برای اهالی دو استان آذربایجان شرقی و غربی چیزی فراتر از یک اکوزیست خاص است، این دریاچه گره خورده است با تاریخ زیستی و اجتماعی آن ها. فرشید احمدپور عکاس جوان و بسیار خوب اهل تبریز عکس‌های بسیار تأثیرگذاری را از دریاچه ارومیه ثبت کرده است. از جمله این عکس کم نظیر که استعاره و معنای کاملی است از آنچه بر سر این دریاچه آمده است.

احمدپور ما را میهمان یک شاعرانگی تلخ می‌کند، قابی شبیه سکانس‌های شاعرانه و نقادانه تئودور آنجلوپلوس، کارگردان شهیر یونانی. در وسعت بی انتهایی که آسمان و زمین در افق به هم گره خورده اند تا چشم کار می‌کند رخوت است و سکوت، (احساسی که بافت خشکیده و انگار تمام ناشدنی زمین کاملا در بیننده ایجاد می‌کند)، اما برخلاف جریان غالب، میان گودال کوچکی از آب یک پیرمرد خود را رها کرده است.

روزگاری در این دریاچه مردم بسیاری برای استفاده از تأثیر املاح آب بر روی پوست و برخی درد‌های مفاصل خود را به آب شور دریاچه می‌سپردند.

پیرمرد به همین دلیل مسافت زیادی را آمده است تا از آخرین رگه‌های باقی مانده آب دریاچه برای بهبود امراضش استفاده کند، اما عکاس این اتفاق را مصادره به معنای مدنظرش کرده است. آنچه مخاطب می‌بیند محاصره شدن سوژه انسانی با شوره زار‌های خشکیده است گو اینکه هیولاوار آخرین برکه باقی مانده را خواهند بلعید. مرد آرمیده از آنچه بر سرش خواهد آمد غافل است. پس بی مقاومت مغلوب و مدفون خواهد شد و این حقیقت فاجعه‌ای است عمیق و بزرگ در واقعیت که عکاس آن را به متن این فریم آورده است.

*تئودوروس آنجلوپلوس، کارگردان و فیلم نامه نویس معاصر یونانی

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.